 |
اخبار > جشنواره شاهنامه خواني عشاير و آيين هاي پهلواني |
 |
جشنواره شاهنامه خواني عشاير و آيين هاي پهلواني
سومين جشنواره شاهنامه خواني عشاير و آيين هاي پهلواني به مناسبت هزاره شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي در روز شنبه 8 خرداد ماه 1389 به همت فرهنگستان هنر ، مركز هنر پژوهي نقش جهان ،موسسه فرهنگــي و هنــري صبـا ، فدارسيون ورزش هاي زورخانه اي و بنياد فردوسي در ساعت10صبح در دو بخش آييـن گشايش و شاهنامه خواني در فرهنگ و هنر عشـاير با پخش سرود جمـهوري اسلامي ايران آغاز به كار كرد.
|

|
|
|
سومين جشنواره شاهنامه خواني عشاير و آيين هاي پهلواني به مناسبت هزاره شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي در روز شنبه 8 خرداد ماه 1389 به همت فرهنگستان هنر ، مركز هنر پژوهي نقش جهان ،موسسه فرهنگــي و هنــري صبـا ، فدارسيون ورزش هاي زورخانه اي و بنياد فردوسي در ساعت10صبح در دو بخش آييـن گشايش و شاهنامه خواني در فرهنگ و هنرعشـاير با پخش سرود جمـهوري اسلامي ايران آغاز به كار كرد.
درآغاز برنامه مرشد علي ناري از خطه سبزوار به نيايش خواني پرداخته و با حمد و سناي خداوند و ستايش امام علي (ع) بر روان پاك فردوسي درود فرستاد. سپس استاد امير صادقي به برخواني شاهنامه پرداخته و اشعاري در اين ارتباط بيان داشت و با دعوت ازگروه مرشدان زورخانه اي كردستان( فريبرز، سيروان، سينا و محمدمبين نوروزي ) برنامه ادامه يافت.
با اتمام اجراي برنامه گروه مرشدان زورخانه و دعوت از استاد علي معلم دامغاني رياست محترم فرهنگستان هنر برنامه جشنواره ادامه يافت. استاد معلم با نام وياد خدا و فرستادن درود بر روان فردوسي و پورياي ولي، بيان نمودند. آنم كه دل از كون و مكان بر نكنم .
هركس گوش بر نبض ديگري بگذارد تا صداي نبض خداوند رابشنود. شاهنامه حقيقتي باستاني و داستاني است كه همچون ميراثي گران بها در دست ما مي باشد و بارها پيش آمده فرد فرد ايرانيان با چنگ زدن و بهره جستن از آن از فقر و نفاق ، اعتياد و رنج ناچيزي رسته است، فردوسي مردي است كه در روزگار خود يك تنه فرهنگستاني را بنا گذاشت و شصت هزار بيت فارسي گفت كه اگر در هر بيت پنج لغت وجود داشته باشد، هر نويسنده اي، در هر معني كه بخواهد، عشق و حكمت و آنچه در باب زندگي است را ميتواند برداشت كند. سخن شاهــنامه، سخن پارسايان و پارسيان است و ميدانيم پارسـي مقامي است داراي سلسله مهريان كه شايد يك يا دو مرحله با كمال فاصله داشته باشد، اين مـيراث نياكاني در دو نوبت درخشيد، نوبت نخست، عصـر مهري است كه سخن ها در آن حالت افسانه دارند،ولي افسانه هايي كه بسيار به واقعيت نزديك است.
مهر يا ميترا چه كســي، در چه زمان و در كدام بخش از سرزميـن بوده است؟ شايد به درستي معلوم نباشد،امادر شاهنامه مي توان رگه هايي از آن را دريافت نمود از اينرو در مي يابيم شاهنامه كمك شاياني است به شناخت تاريخ كهن اين سرزمين . در وجه اي ديگر در راستاي آنچه كه در محيط هاي زورخانه اي و پهلواني از ابيات شاهنامه و كردار مندرج در آن شكل مي گيرد مي توان به اعمال پهلواني اشاره داشت كه هر كدام از آن اعمال داراي آداب مخصوص بوده و نشانه اي از معنا و مفهوم را درون خود دارد . مانند شنا كه حركتي نمادين براي رسيدن به كمال است . بار دوم انديشه مهري در زمان مغول شكل گرفت ، پسر چنگيز شاه راهي از خون خلق كرد بود تا كسي مانع راه مغولان كه بوي از جوانمردي نبرده بودند نباشد. در اين نوبت مردي از خوارزم به نام پهلوان محمود خوارزمي مشهور به پورياي ولي زورخانه را كه چند گام در سرداب فرو مي رفت در كنار آب چشمه كه خود نمايانگر پاكي و صداقت از اصول والاي اين ورزش است بنا نهاد. و رسم مروت و جوانمردي را براي دوستداران راه آزادي بيان نمود. محمود خوارزمي ابزاري در اين ورزش بوجود آورد ( ميل، كباده،و... ) و همچنين شنا كردن در خشكي، كه بازگشتي است به دوره پيشين پهلواني و انجام اعمالي مانند حركت كباده كه بيانگر كمانگير بودن است ، كشتي گرفتن براي تقويت توان جنگيدن ، چرخش در ميان گود براي رهانيدن دشمنان از جمله دشمن بزرگ در خويش، هواي نفس . هم چنين لطيفه اي را بازگو نمود كه ايرانيان بعد از اعتقاد به اسلام اساطير را بر جاي نهاده و اسوه ها را ترجيح دادند و با اين حال رستم دستان را انكار نكردند با آنكه فردوسي گفت خود رستم را آفريده است. (يلي بود در سيستان، منش ساختم رستم دستان) رويكرد پهلواني و شاهنامه اي را مي شود در فرهنگ و آيين زندگي عشاير ما مشاهده نمود كه يادآور ساليان پاسداري و حراست از ملك ايران است . اينان بودند كه دشمن را مي رهاندن و باز مي گرداندند . در مركز كشور هنوز مكانهاي وجود دارند كه پاي ويرانگران درآن ملك گذاشته نشده است به هر حال اساس مردي و مردانگي را بواسطهء ورزش هاي از اين قبيل و به پشتوانه كتابي همانند شاهنامه است كه مي توان تقويت نمود. در شصت هزار بيت آن از حماسه و عشق صحبت شده و ما را از سخنان بيگانگان بي نياز ساخته است درود خداوند بر روح مردي كه با صداي بلند فرمود عجم زنده كردم بدين پارسي و به شايستگي سخن او سخن پارسايان بود . با بهره جستن از تعاليم پاك الهي و شريعت اسلام با ذكر نام مبارك رسول و صلوات مراحل كمال را طي كرده و اين مراسم را به نام دادار يگانه و خداوندگار زمين بر پا مي داريم و اميدواريم با رجوع به آثاري از اين دست راه كرامت را در پيش گيريم. معلم بيان داشت من به سهم خود خوشامد گفته و از دست اندركاران حقيقي اين جريان، مردان عشايري و ورزشكاران و فدارسيون ورزش باستاني ايران كه كهن سال ترين و نوسال ترين اين ماجرا ها در كشور است تشكر مي نمايم. آفرين نامه استاد دهقان توسط استاد معلم و آقاي دكتر قنبري به ايشان تقديم گرديد. استاد دهقان از ايلات و عشاير خطه ي اليـگودرز از روستاي ده سفيد هستند كه هم اكنون مشغول كشاورزي و تدريس شاهنامه خواني به فرزندان اهالي روسـتا مي باشـند و به گفته خود پنجاه سال است كه با شاهنامه مانوس و به نام نامي فردوسي افتخار مي كنند. و اشاره اي به داستان سياوش داشته آن را با داستان حضرت يوسف مقايسه نمودند. آفرين بر مادر آن آفرين كين چنين فرزند با فرهنگ آفريد.
در بخش بعد از مرشد ولي الله ترابي با سابقه پنجاه ساله در نقالي و شاهنامه خواني دعوت شد كه به توصيف دو داستان از شاهنامه پرداختند .و بعد از ايشان مرشد علي رضا حجتي از استان يزد با نواختن ضرب و شاهنامه خواني مدعوين را به وجد آوردند . در ادامه گروه سازه هاي كوبه اي استان كرمان به سرپرستي مرشد حسين نژاد به اجراي قطعه ي زيبا در مدح حضرت رسول و امام علي و تمجيد از اشعار فردوسي پرداختند .
بخش نخست جشنواره با راهنمايي مدعوين براي بازديد از نمايشگاه مجموعه آثار شاهنامه فرهنگستان هنر ادامه يافته و به كار خود پايان داد . بخش دوم جشنواره با نام شاهنامه خواني فرهنگ و هنر عشاير در ساعت 14 با اجراي كرنا نوازي و نقاره زني قشقايي در رواق هنر آغاز گرديد كه با استقبال فراواني همراه بود . صادقي در وصف آرش كمانگير با اين عنوان كه از اولين شهيدان ايران زمين بشمار مي روند به پاس رشادت هاي او و ديگر شهداي اين مرزوبوم ابياتي از شاهنامه را خواندند. فردوسي مانند خورشيـدي است كه به همه جهان نور مي رستـاند و در همـه جا وجـود دارد. ازنصايح فردوسـي براي درست زندگي كردن در جهان، قدر وقت را دانستن و گفتار خوب و ماندگار داشتن است. در اين بخش، اجراي كرنا نوازي و نقاره زني قشقايي، شاهنامه خواني اصفهان توسط جواد خسروي نيا، شاهنامه خواني از كهكلويه وبوير احمد توسط محمدعلي نيك نهاد به اجرا درآمد. هم چنين به دعوت مجري گروهي از خردسالان از موسسه نور و نگاه به استادي كرم زاده قطعه اي از رزم رستم و سهراب را به نمايش در آوردند كه با تشويق حاضرين مواجه شد. شاهنامه خواني بختياري توسط مراد عباسپور و فريبرز عباسپور ، شاهنامه خواني لكي توسط علي دلفان ،شاهنامه خواني كردي توسط اسماعيل ططري ، و اجراي كرنا نوازي و دهل نوازي بختياري، شاهنامه خواني خراسان توسط محمد ناصري، شاهنامه خواني قشقايي توسط محمود اسكندري، لرستان توسط بهزاد پاكدل و بوشهر توسط محمد فردوس ديگر گروه هايي بودند كه به اجراي برنامه پرداخته و هركدام به فراخور فرهنگ و پيشينه خود ابياتي از شاهنامه را همراه با ساز ارائه نمودند.
در پايان بخش شاهنامه خوانـي عشــايري گروه (خوزستان) نوربخش احمد زاده و نيوشا احمد زاده قطعاتي از شاهنامه را به زبان محلي به اجرا در آوردند كه اشاره به نبرد رستم و سهراب داشته و صورتي نمادين به خود گرفت. در پايان جشنواره گروه ورزش زورخانه با مرشد مهدي تمولي از تهران و كرج رويكرد هايي از ورزش پهلواني را در محل رواق به نمايش گذاشتند كه مورد استقبال مدعوين قرار گرفت و جشنواره با خواندن دعا توسط بنه در ساعت 18:15 به كار خود پايان داد
|
|
زمان انتشار: شنبه ٨ خرداد ١٣٨٩ - ١٠:١٨ | نسخه چاپي
...در حال ثبت نظر  نظر شما ...در حال ثبت نظر  خروج
|