نشست تخصصي «پارچه و لباس آيين تعزيه در ايران» با حضور محمد علي معلم دامغاني، رييس فرهنگستان هنر، برگزار شد.
نشست تخصصي «پارچه و لباس آيين تعزيه در ايران» با حضور محمد علي معلم دامغاني، رييس فرهنگستان هنر، برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اين نشست صبح يكشنبه، 18 ديماه با سخنراني شخصيتهاي فرهنگي و هنري چون «علي معلم دامغاني»، «سيد حسن صدرالدين حاج سيد جوادي»، «داود فتحعليبيگي»، «سيد عظيم موسوي»، «محمد حسين ناصر بخت» برگزار شد.
در آغاز اين نشست محمد علي معلم دامغاني، رييس فرهنگستان هنر، بايادآوري دلاوري و رشادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) سخنان خود را آغاز كرد و گفت: «ما در روزگاري زندگي ميكنيم كه شايد اگر اين گونه پيش برود، به زودي دچار همان بلبله بابلي و عدم درك، تفهيم و تفاهم با يكديگر خواهيم شد.»
وي در ادامه با اشاره به تفاوت كلمات "اسوه" و "اسطوره" اين پرسش را مطرح كرد كه: «آيا واقعا ارجمنداني مانند سالار كربلا، علمدار شهيدان، حضرت ابوالفضل العباس(ع)، بَطَل علقمه، قمربني هاشم و بسيار صفات متعدد كه براي ايشان ذكر كردهاند، همچون پدر گراميشان، "اسطوره شجاعتاند" يا "اسوه شجاعت". كدام كلمه و به چه دليل مجاز است كه استفاده شود.»
وي در همين زمينه ادامه داد: «بعضي از كلمات را در مقابل فرهنگ قدسي بايستي با احتياط، استفاده كنيم. آنها كه با كتاب كريم سرو كار دارند، ميدانند كه كلمه "اساطير اربعين" چندين بار در كتاب خدا تكرار و يادآوري شده و هرگاه پيامبر(ص) قصص قرآن را بر قريش ميخواند، شخصيتهايي مانند " زيد بن حارثه" كه از بزرگان عرب بود و به سرزمينهاي بزرگ سفر كرده ؛ خطاب به پيامبر ميگفت: "پسر ابي كفشه " منظور ذات پيامبر (ص)، قصص اساطير عرب را ميداند. حال آنكه من از او برترم و اسطورههاي عجم را نيز ميدانم.»
رييس فرهنگستان هنر در تشريح مفهوم "اسطوره" توضيح داد: «از فردوسي بزرگ كه شايد آخرين اسطوره ساز تاريخ باشد، ميشنويد كه "رستم يلي بود در سيستان/ منش ساختم رستم داستان" يعني نبايستي چنين تصور كرد كه حتما، واقعيتي در مسئله باشد به اين معنا كه اگر پدري خواست تا درس شجاعت يا مظلوميت از خوبيها و بديها در سطح عالي را به فرزندش بياموزد؛ مسلما نياز به مصداقي دارد كه يا اين مصداق در ذهن است يا تصور اين مصداق را ميسازد. "رستم" مصداقي است كه ايرانيان براي دليري و قوت از آن استفاده ميكنند و فردوسي آن را در ذهن پرورش داده تا به اين غايت رسيده است يا "سياوش را در داستان خود چون "اسطوره مظلوميت" نشان داده است و ساير قهرمانان كه ميشناسيد.»
شاعر «رجعت سرخ ستاره» همچنين در تبيين مفهوم «اسوه» گفت: «از سوي ديگر اسوهها را خداي آفريده است و اسوه ها كساني هستند كه تاريخ بر حقيقت آنها شهادت ميدهد در صورتي كه در مقايسه با اسطورهها هر چه ميكوشيم به حقيقت دست نمييابيم.»
علي معلم به فاصلهاي كه ميان هنرهاي غرب و شرق وجود دارد و حقيقتي كه اين فاصله را ايجاد كرده، اشاره كرد و اظهار داشت :« امروز هنر ما با هنر غرب فاصله بعيد دارد و آن كه اين معني را به دقت دريابد اين فاصله را درك خواهد كرد. ادبيات دراماتيك غرب در جاي خود ارجمند است ولي انطباقي با تعزيه ندارد و ماهيت تعزيه متفاوت از آن است كه حتي بخواهيم صرفا آن را به عنوان يك هنر بدانيم.»
ايشان سپس واقعه عاشورا را حقيقتي برشمرد كه در قالب نمايش نميگنجد و تصريح كرد: «اين حقيقت است كه بايد به ماجرايي مانند كربلا به عنوان ملحمه، نه تراژدي و نه كلماتي از آن دست كه در هنر نمايش به كار ميبرند، بنگريم. يعني بايد حوادثي از اين قبيل را چگونه بناميم و چگونه بخوانيم كه دچار انحراف و اشكال نشويم.»
وي همچنين كساني كه به ديدن تعزيه ميروند را «بخشي از اين قصهي بزرگ» دانست كه «كمترين نقش آنان عزداري براي سالار شهيدان است.»
رييس فرهنگستان هنر درخصوص لباس تعزيه نيز «سه نكته تاريخي» را بيان كردند: «نخست اينکه عرب در ايام جاهليت جز به هنگام جنگ لباس سياه نمي پوشيد و دستار سياه تنها براي جنگ بود. بعد ازاسلام نيز رسول خدا همواره از برد يماني و جامهاي که مقدور بود استفاده ميکرد تا براي همگان پوشيدن آن آسان باشد، اما بعدها وقتي عرب ثروتمند شد لباسهايي مانند دثار و شعار به ميان آمد، عربها ثروتمند شدند و طلا را به قولي با تبر تقسيم ميكردند و به ثروتشان روز به روز افزون شد.»
علي معلم افزود:« در روزگار بني عباس نيز بنابر اخباري که از پيامبر داده بودند گفته شده بود که قومي از جانب مشرق مي آيد كه علم سياه دارند و اوضاع جهان را دگرگون خواهند كرد. اين بود كه ابومسلم از بزرگان ايرانيان، لباس لشکر خود را سياه انتخاب کرد و از اين زمان به بعد بود که بني هاشم چون خود را از بنيعباس جدا ميدانستند لباس سبز را انتخاب کردند و از اين روست که ما کمربند سبز را نشانه سادات ميدانيم.»
وي در پايان خاطرنشان کرد: «در روزگار امام حسين (ع) نيزرنگ سرخ ياد آور خون امام حسين (ع) و همچنين لباس سبز براي حضرت مجتبي (ع) به کار گرفته مي شد. زيرا که بر اين باور بودند که کسي که با زهر به شهادت مي رسد بدنش سبز مي شود كه اشارت به نوع شهادت اين ارجمند دارد.»
اين نشست با سخنراني سيد صدرالدين حاج سيد جوادي ادامه، پردهخواني مرشد ترابي و با اجراي موسيقي زنده پايان يافت.
گزارش تكميلي اين نشست به زودي منتشر خواهد شد.