 |
اخبار > هنر قاجار وامدار صفويه، پايهگذار هنر امروز |
 |
رئيس فرهنگستان هنر در نشست معرفي همايش مكتب اول تهران عنوان كرد :
هنر قاجار وامدار صفويه، پايهگذار هنر امروز
| |

نشست معرفي همايش بينالمللي مكتب اول تهران روز پنجشنبه، 23 ارديبهشت، با حضور استاد علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر، دكتر بهمن نامورمطلق، دبير فرهنگستان هنر، عليرضا اسماعيلي، مدير انتشارات فرهنگستان هنر و استاد محسن محسني رئيس همايش فرش دستبافت گردهمايي مكتب اول تهران، در سراي اهل قلم، واقع در بيستوسومين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، برگزار شد.
نشست معرفي همايش بينالمللي مكتب اول تهران روز پنجشنبه، 23 ارديبهشت، با حضور استاد علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر، دكتر بهمن نامورمطلق، دبير فرهنگستان هنر، عليرضا اسماعيلي، مدير انتشارات فرهنگستان هنر و استاد محسن محسني رئيس همايش فرش دستبافت گردهمايي مكتب اول تهران، در سراي اهل قلم، واقع در بيستوسومين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، برگزار شد.
به گزارش اداره كل روابط عمومي فرهنگستان هنر، در اين نشست، ابتدا علي معلم دامغاني به توصيفي از ادبيات و شعر دوره قاجار پرداخت. او شعر را تنها يك تفنن مطلق هنري ندانست و آن را عرصه گسترهاي قلمداد كرد كه گاهي حتي علوم جدي را هم بيان ميكند. او به توضيحي درباره ادبيات دوره صفويه پرداخت و درباره اهميت اين دوره در هنر و ادبيات گفت: «دوره صفويه بهحسب هنرها در كشور ما اهميت خاصي دارد. تأثير حكومتهاي قدرتمند چون عثماني در غرب، گوركانيان در شرق و ايرانيان در مركز، به بالندگي فرهنگ و هنر اين دوره كمك ميكند.»
معلم در ادامه خراسان را زادگاه بزرگ شعر فارسي دانست و به تفاوتهاي زباني ميان سبك خراساني و عراقي اشاره كرد و گفت: «در مرزهاي خراسان، ايرانيان با ايران باستاني پنجه در پنجه بودند و همين روحيه سلحشوري است كه فردوسي نيز از آن سخن ميگويد و هنوز هم در آنها هست. اما در منطقه عراق چنين نيست. در آنجا زبان نرم است، موسيقي نرم است و همهچيز به نحوي ديگر جلوه ميكند. آنجا بيشتر از عياري استفاده ميكنند تا پهلواني. اينان به جاي آنكه پنجه در پنجه دشمن داشته باشند، دشنه در آستين دارند. ادبيات اين دوره سمبليك و نمادين است و حقايق را آنگونه كه هست بيان نميكند. زبان اين دوره پيچيده در قالب مجاز، تشبيه، كنايه و استعاره است و درك اين سخن براي همگان راحت نيست.»
معلم سپس به زمينههاي ايجاد سبك هندي در دوران حكومت ملوكالطوايفي اشاره كرد كه در آن زمان به دليل ارتباط زياد ايرانيان با گوركانيان هند ايجاد شد. او در اين باره گفت: «سبك هندي در ابتداي دوران قاجار با عدم قبول در بخشهاي مركزي مثل اصفهان مواجه شد و شخصيتهايي چون مشتاق، عاشق اصفهاني و محمودخان ملكالشعرا در رأس گروهي بودند كه سعي ميكردند اديبان را به دوران گذشته بازگردانند. محمودخان و فتحعليخان از قصيدهسرايان بزرگ هستند و سعي ميكردند مانند عنصري و ساير مديحهسرايان آن زمان، قصيدههاي مدحي بسرايند. اما اينان عياشاني بودند كه بيشتر وقت خود را در دربار ميگذراندند. آنچه محمودخان و فتحعليخان ميگفتند، در مورد انسان خيالي است كه در عالم خارج وجود ندارد.»
معلم افزود: «دوره قاجار از دورانهايي است كه ما از نظر شعري به آن نميباليم ولي در هنر به آن افتخار ميكنيم. آنها در زمينههاي مختلف هنري پيرو سبك صفويه بودند. بسياري از هنرها اعم از نقاشي، موسيقي و... در دوره قاجاريه شكل گرفت و پايهگذار هنر در دورههاي بعدي شد.»
در ادامه عليرضا اسماعيلي به ارائه گزارشي از آثار در دست انتشار درباره اين گردهمايي پرداخت. او با اشاره به محدوديت منابع در مورد فرهنگ و هنر دوره قاجار، از انتشار حدود 100 عنوان كتاب كه حاصل تلاش 14 گروه هنري در اين همايش است، خبر داد و گفت: «تا به حال در گروه نقاشي پنج عنوان كار پژوهشي صورت گرفته و در گروه خوشنويسي هفت عنوان، موسيقي شش عنوان، معماري و شهرسازي سه عنوان، عكاسي شش عنوان، گروه سينما چهار عنوان، گروه چاپ و آرايش كتاب 10 عنوان، مجسمهسازي يك عنوان، هنرهاي نمايشي هشت عنوان، گروه نسخ 10 عنوان، گروه فرش 10 عنوان، گروه ادبيات نُه عنوان و در گروه حكمت و فلسفه شش عنوان كار پژوهشي انجام شده است.»
اسماعيلي درباره تفاوت كارهاي منتشرشده در اين گردهمايي با همايشهاي قبل گفت: «اكثر كارهاي پژوهشي صورتگرفته، تأليفي هستند و از مجموع اين طرحها، چهار يا پنج عنوان به ترجمه اختصاص پيدا كرده است. از خصوصيات ديگر كارهاي پژوهشي در اين همايش اختصاص چهار عنوان از مباحث پژوهشي به مذهبي مسائل بوده. همچنين معرفي هنر مناطق مختلف ايران و معرفي زنان هنرمند دوره قاجار از ديگر ويژگيهاي اين طرحهاست. بررسي نسخ خطي و ارائه فهرست كاملي از نسخههاي بهدستآمده از دورههاي قاجار نيز از ديگر كارهاي صورتگرفته براي اين همايش است.»
در ادامه دكتر بهمن نامورمطلق درباره هنر دوره قاجار سخنراني كرد. او به خلأ بزرگ در حوزه تاريخنويسي هنري در ايران اشاره كرد و بازنويسي تاريخ هنر دورههاي گذشته را از جمله نيازها و ضروريات امروز خواند. نامورمطلق همچنين به كارهاي گذشته فرهنگستان هنر براي شناخت مكاتب هنري هرات، اصفهان، شيراز و... اشاره كرد و درباره بررسيهاي علمي مكتب اول تهران كه شامل فرهنگ و هنر دوره قاجار ميشود، توضيح داد: «بيش از 150 نفر از اعضاي هيئتهاي علمي و 14 گروه علمي در حال بررسي همايش هستند. با توجه به ابهاميكه در فرهنگ و حكمت و فلسفه اين دوران وجود دارد، كوشش شده هنرها و فرهنگ اين دوره به صورت يك متن بههمپيوسته بررسي شوند.»
نامورمطلق از برگزاري اين گردهمايي در پاييز سال جاري خبر داد و درباره پيشهمايشهاي صورتگرفته درخصوص اين گردهمايي گفت: «تا به حال پيشهمايشهايي در شهرهاي مشهد، شيراز و اصفهان برگزار شده. همچنين در كشورهايي مثل تركمنستان، تاجيكستان و... كه مشابهتهايي با هنر ايران دارند، برنامههايي برگزار كردهايم.»
در ادامه اين نشست استاد محسن محسني، رئيس همايش فرش دستبافت اين گردهمايي، درباره ريشههاي علمي فرش سخنراني كرد. او در ابتدا به ممارستهاي هنري ايرانيان، پيش از حمله اعراب، در زمينه هنر فرشبافي اشاره و فرش بهارستان يا چهارفصل را كه در عهد انوشيروان در ايوان مداين بافته شده، از مصداقهاي ارزشمند هنر فرشبافي ايران معرفي كرد. وي دراينباره توضيح داد: «در اين فرش كه زمان حمله اعراب به ايران تكهتكه شد، براي تزيين از سنگهاي قيمتي استفاده كرده بودند و اگر هماكنون موجود بود، ميلياردها دلار ارزش داشت.»
استاد محسني در ادامه به فرش پازيريك اشاره كرد كه توسط يك باستانشناس روس در دره سيبري كشف و پس از بررسيهايي مشخص شد نقوش اين فرش متعلق به عهد هخامنشيان است. او دراينباره گفت: «اين فرش پس از بازبافي به موزه آرميتاژ روسيه برده شد كه در آنجا نگهداري ميشود. بعد از اين آثار، تا دوره صفويه، تا حدودي قاليبافي در ايران داشتيم، زيرا قاليبافي يك هنر مردمي است و از درون جامعه ميجوشيد. اما اين هنر در دوره صفويه حركت و حيات تازهاي پيدا كرد. مخصوصاً در زمان شاهعباس، هنرهاي سنتي بسيار منسجم و پيوسته و هماهنگ حركت كردند. تاريخ اين حركت مقارن است با رنسانس در اواخر قرن پانزدهم و اوايل قرن شانزدهم در اروپا. در اين زمان هنرهاي سنتي در تمام حوزهها تجديد حيات يافتند.»
استاد محسني درباره هنر فرش در دوره قاجار گفت: «در اوايل قرن نوزدهم، مقارن با حكومت ناصرالدينشاه قاجار، اروپاي صنعتي كه بهدنبال بازار جديد براي توليدات صنعتي، مخصوصاً توليد منسوجات بود، وارد كار شد. كمپاني هند شرقي، كه در اصل نماينده بريتانياي كبير بود، به دنبال اقداماتي تجاري، با ايران ارتباط برقرار كرد و در اين زمان فرش كالاي اصلي براي صادرات به كشورهاي اروپايي شد. بنابراين هنرنماييها و ذوقآزماييها در هنر فرشبافي آغاز شد.»
در پايان اين نشست مسعود ناصري، سرپرست مؤسسه فرهنگي-هنري صبا به ذكر چند ويژگي هنر قاجار پرداخت. او بيشترين مطالعات صورتگرفته درباره دوره قاجار را مطالعات سياسي و اجتماعي برشمرد و خاطرنشان كرد كه درباره هنرهاي اين دوره بهخصوص نقاشي و معماري مطالعات كمتري صورت گرفته. وي دراينباره گفت «فرهنگ و هنر دوره قاجار به دليل نزديكي به دوره اخير، حايز اهميت است و كارهاي هنرياي كه اكنون صورت ميگيرد داراي ريشههايي در هنر دوره قاجار است. هيچ موزهاي در دنيا پيدا نميشود كه حتي قطعاتي كوچك از آثار هنري دوره قاجار در خود نداشته باشد. اين دوره با اينكه از نظر سياسي به آن ايراد گرفته ميشود، ولي در زمينه هنر بسيار درخور توجه است.»
ناصري در پايان، از برگزاري نمايشگاهي در آذرماه امسال در مؤسسه صبا خبر داد كه نمونههاي معتبري از فرهنگ و هنر دوره قاجار را در خود جاي ميدهد.
|
|
| |
|
|
زمان انتشار: شنبه ٢٥ ارديبهشت ١٣٨٩ - ٠٨:٣٣ | نسخه چاپي
...در حال ثبت نظر  نظر شما ...در حال ثبت نظر  خروج
|