|
اخبار > حسين محجوبي : به دنبال آشتي انسان با طبيعت هستم |
|
گزارشي ازجلسه نقد و بررسي آثار حسين محجوبي
حسين محجوبي : به دنبال آشتي انسان با طبيعت هستم
|
جلسه نقد و بررسي آثار استاد حسين محجوبي، چهارشنبه گذشته با حضورهنرمندان و صاحبنظراني چون هادي جمالي ، ايرج اسكندري ،سهراب هادي ، حبيبا... درخشاني ، مهرداد احمديان ، نمايندگان رسانههاي جمعي و علاقهمندان به هنر نقاشي در نگارخانه آئينه مؤسسه فرهنگي- هنري صبا برگزار شد.
جلسه نقد و بررسي آثار استاد حسين محجوبي، چهارشنبه گذشته با حضورهنرمندان و صاحبنظراني چون هادي جمالي ، ايرج اسكندري ،سهراب هادي ، حبيبا... درخشاني ، مهرداد احمديان ، نمايندگان رسانههاي جمعي و علاقهمندان به هنر نقاشي در نگارخانه آئينه مؤسسه فرهنگي- هنري صبا برگزار شد.
در ابتدا مهرداد احمديان به عنوان مدير جلسه گفت : " در روزگاري كه همهچيز مثل باد ميآيد و ميرود ماندن در يك فضاي هنري و تداوم آن كار دشواري است . آثار حسين محجوبي داراي چنين ويژگي است، يعني حال و هواي خاص و مشابه اين آثار در تمام اين سالها حفظ شده است."
مهرداد احمديان ادامه داد :"انتخاب رنگها ، تكرار بعضي درونمايهها و نقش مايهها مثل اسب ، درخت و تركيب اين دو ، همگي باعث شده اين نقاشيها حال و هواي گريز از شهر و نوستالوژي روستا را تداعي كند."
وي در ادامه خواست تا كارشناسان حاضر درجلسه، آثار محجوبي را از نظرسبك و سياق هنري و فرمهاي رنگي بررسي كنند. هادي جمالي در اين رابطه گفت :" زادگاه محجوبي ، لاهيجان، تأثير بيش از حدي در نقاشيهاي او گذاشته و به نظر ميرسد اين دوران بسيار طولاني شده است. آيا يك نقاش ميتواند دوران طولاني را در يك فضا سپري كند و با آن ارتباط برقرار كند و وفادار بماند."
در ادامه ايرج اسكندري از زاويه تفاسير عرفاني به بررسي آثار محجوبي پرداخت و گفت : " درخت ، اسب ، كلبه و پرنده از ديد عرفاني هركدام معاني خاصي پيدا ميكند. كلبه يا مأمن يا خانه تعريفي مترادف با مقام يا جايگاه است. جايي كه انسان در آن سكني ميگزيند، آرامش پيدا ميكند وحال او به مقام تبديل ميشود. درخت هم كه عامل و نشاني از رشد است ؛ خصوصاً درختان صاف و كشيده تبريزي كه در اين آثار وجود دارند. اسب وسيله و عاملي براي رفتن ، سفر و گذر از دياري به ديار ديگر است. پرنده هم تداعيكننده رهايي، آزادي ، سيال بودن و بالندگي است."
سپس سهراب هادي به جنبه روايتگري آثار محجوبي اشاره كرد و گفت : " به عقيده من محجوبي هنرمندي روايتگر و راوي حقيقت و نور است و قسمتي از جامعه خودش را كه به آن اشراف كامل داشته بيان كرده است."
در ادامه حبيبا... درخشاني اضافه كرد : " نقد هنري يك تفسير است و ما آنچه را خود ميخواهيم در اثر ميبينيم، مثلاً من حتي شادماني يا يك بهشت گمشده را ميتوانم در اين نقاشيها ببينم يعني آن جلوهاي از حقيقت نهاني هر انساني كه به مدد رنگ ، شعر و موسيقي ميتواند ظهور كند."
سپس " حسين محجوبي " درباره نيم قرن فعاليتهاي هنري و نقاشي هايش گفت : " سالها قبل علاوه بر نقاشي در زمينه معماري شهرسازي هم فعاليت داشتم . حدود 12 سال در عرصه پارك سازي كار كردم. بنابراين گذشته از آنچه مربوط به زادگاه زندگي و كودكيام ميشود. نوع كارم باعث شد كه ارزش درخت را به معناي واقعي كلمه حس كنم. آنچه راجع به سبك كارهايم ميتوانم بگويم اين است كه اين آثار نمود و نتيجة ناراحتيهايي است كه در عصر ماشين براي انسان بوجود آمده است. من هميشه برايم مهم بود كه انسان كي ميتواند با زمين آشتي كند."
گفتني است اين نشست با يك جمعبندي از مجموع نظرات كارشناسان به پايان رسيد.
|
|
|
|
|
زمان انتشار: شنبه ٧ خرداد ١٣٨٤ - ١٠:٣٥ | نسخه چاپي
...در حال ثبت نظر نظر شما ...در حال ثبت نظر خروج
|