|
اخبار > طرح دو پيشنهاد اساسي براي هنر ايران |
|
طرح دو پيشنهاد اساسي براي هنر ايران
|
در پنجمين نشست مؤسسه فرهنگي-هنري صبا كه به بحث و بررسي هنر دهههاي 50 - 40 ايران اختصاص داشت، دو پيشنهاد و طرح اساسي، بهمنظور اعتلاي وضعيت و شرايط فعاليت هنري در ايران، از سوي صاحبنظران دعوت شده به اين نشست، مطرح شد.
در پنجمين نشست مؤسسه فرهنگي-هنري صبا كه به بحث و بررسي هنر دهههاي 50 - 40 ايران اختصاص داشت، دو پيشنهاد و طرح اساسي، بهمنظور اعتلاي وضعيت و شرايط فعاليت هنري در ايران، از سوي صاحبنظران دعوت شده به اين نشست، مطرح شد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی-هنری صبا وابسته به فرهنگستان هنر، در جريان نشست پنجم اين مجموعه، كه در ادامه سلسله نشستهاي بررسي هنر دهههاي 40 و 50 ايران با حضور نجم الدين فرخ يار، سهرابهادي و مرتضي گودرزي برگزار شد، دو پيشنهاد براي بهبود و ارتقاء شرايط و جايگاه هنر در ايران مطرح و راههاي تحقق آن مورد بررسي قرار گرفت. اولين پيشنهاد توسط نجم الدين فرخ يار، مدرس و صاحبنظر هنري و مدير مجله گرافيك، داده شد كه تدوين دايرة المعارف جامع هنري ايران براي پژوهشگران بود و دومين طرح نيز از سوي دكتر مرتضي گودرزي ارائه شد: تأسيس يك پاتوق ، محفل و كانون غير رسميو كوچك ولي پر رونق براي نشان دادن آثار هنرمندان جوان و داوري و نقد آن پيش از راهيابي به حيطه داوريهاي رسمي و دولتي.
در اين نشست ابتدا نجم الدين فرخ يار با اشاره به تحولات و اتفاقات سياسي و اجتماعي از دهه 40 تا 50 اظهار داشت: «از دهه 40 اجتماع ايران دستخوش جريانهاي بحراني و حادي شد كه چه افكار سياسي مذهبي و اسلامي و چه غير مذهبي و چپ و چريكي در آن نقش بارزي داشتند و در آثار هنري اين دو دهه، تبلور چشمگيري از اين دو جريان را ميتوان ديد.» وي با اشاره به اهميت و ضرورت تدوين دايرة المعارف جامع هنري ايران بهمنظور الگويي براي پژوهشگران و محققان تاريخ هنر كشورمان كه در قالب يك طرح و راهكار ارائه شد خاطر نشان كرد: «بسياري از داوريهاي ما به ارزيابيهاي تاريخي بازميگردد و اين نمايشگاه حاوي مجموعهاي از اين اطلاعات است كه ميتواند بستر يك تحقيق جامع باشد.» در ادامه سهرابهادي با طرح اين سوال كه پايبندي به اسطورههاي ملي و آئيني در هنر اين دو دهه انقلاب اسلامي دچار انقطاع گرديد يا استمرار يافت. به بنيانهاي نظري نقاشي كلاسيك، نسبت آن با نقاشي معاصر و تحولات نقاشي معاصر ايران اشاره كرد.
آنگاه دكتر مرتضي گودرزي (ديباج)، پژوهشگر و منتقد هنري، با اشاره به تبلور روشن فضاي اجتماعي دهه 50 در هنر اين دوره يادآور شد: «اين دو دهه نقطه اوج و اتمسفر عظيمي در تاريخ معاصر ايران بوده و بهدلايل متعددي دورهاي خاص و بهشدت اثر گذار محسوب ميشود؛ چرا كه در اين دوره چند اتفاق مهم افتاد: شتاب در ترجمه زود هنگام مظاهر فرهنگ غرب در عرصه هنر به سوداي تصاحب سريع جوهرة هنر جديد، دوم، رواج انگاره درك مدرنيته، شكلي كاريكاتوروار و نسنجيده و ترجمه و انتقال آن به زبان هنر توسط خارج رفتهها و روشنفكران.» وي تأكيد كرد: «بايد اينجا نكته مهمي را يادآور شوم و آن اين است كه هنرمندان ما در اين دوره هرگز نه چپ مطلق شدند و نه بهطور درست و تمام عيار تابع و تسليم فرهنگ غرب، بلكه در مدرنترين و تقليديترين آثار هنرمندان آن دوره، بازهم با ايرانيزه كردن مفهوم و بازخواني و باز آفريني مواجهيم كه امتداد يك سنت تاريخي است. سنتي كه در آن ايراني هيچگاه مطلقاً به هيچ جرياني از بيرون تن نميدهد؛ بلكه آن را با ديد و دريافت خود روايت يا بازسازي ميكند و به اصطلاح ايرانيزه ميكند و چيزي و رنگي از هويت خودش به آن ميزند.»
وي افزود: «مدرنترين آثاري كه در اين دو دهه هست معتقدم كه اتفاقاً بهشدت ايراني است: آثار بانگيز، ناصر اويسي، صادق تبريزي، حسين كاظميو ... حتي مظامين و مفاهيم هم عمدتاً ايراني بوده اند.»
گودرزي در پايان پيشنهاد دوم اين نشست را داد: «تأسيس يك پاتوق ، محفل، كانون و لابي كوچك و غير رسميكه در آن هنرمندان كارهايشان را ارائه و اجرا كنند و ديده و داوري شوند و نقد هنر به شكلي غير رسمي اما پررونق و خودجوش در جامعه از همين جا شكل بگيرد، جدي و پايدار و البته جريان ساز.»
گفتني است نشستهاي صبا تا پايان نمايشگاه هنر دهههاي 50-40 ادامه خواهد داشت.
|
|
|
|
|
زمان انتشار: پنج شنبه ١٧ آبان ١٣٨٦ - ١٢:١٥ | نسخه چاپي
...در حال ثبت نظر نظر شما ...در حال ثبت نظر خروج
|