اخبار > فقر منابع شيراز امروز زير سايه تخت جمشيد گم شده است
فقر منابع شيراز امروز زير سايه تخت جمشيد گم شده است
نشست علمي هنر و باستانشناسي «شهرتاريخي شيراز» برگزار شد.
نشست علمي هنر و باستانشناسي «شهرتاريخي شيراز» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي مركز هنر پژوهي نقش جهان، وابسته به فرهنگستان هنر، يازدهمين نشست از سلسله نشست هاي علمي هنر و باستانشناسي ، با موضوع شهر تاريخي-فرهنگي شيراز 22 آبان برگزار شد.در اين نشست كه با همكاري مديريت امور پايگاههاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كشور برگزار شد، فريبرز دولتآبادي، معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي كشور، به عنوان اولين سخنران بيان كرد: «موضوع بافت تاريخي و مديريت آن، با بناهاي تاريخي تفاوت بسياري دارد.چالش عمدهاي كه با آن روبرو هستيم، نوع نگاهي است كه از بيرون به مقوله بافت ميشود، زيرا در اذهان بيشتر مردم، ميراث فرهنگي و داراي ارزش بودن يك اثر بهعنوان ميراث فرهنگي، با فاخر بودن آن توأم شده است.در واقع، بسياري از اوقات تزيينات و مجلل بودن، ملاك ارزش محسوب ميشود.»
او با اشاره به اينكه شايد نوع رفتار تبليغاتي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در شكلگيري اين جريان ذهني بيتأثير نبوده است، ادامه داد: «در اين راستا، مهمترين تلاشي كه بايد بكنيم، اين است كه ثابت كنيم، بافتهاي تاريخي ارزشمند هستند.البته يك مشكل ديگري كه به اين مسئله اضافه شده، بحث تلفيق ميراث فرهنگي و گردشگري است.در همهجاي دنيا، ميراث فرهنگي ابزار گردشگري بهشمار ميآيد و با اين تلفيق، چنين نگاههايي بيشتر شده است.»
وي بيان كرد: «در درون سازمان، موضع خود را نتوانستهايم روشن كنيم و نگاهمان به بافت تاريخي كموبيش شبيه نگاه به بناها و محوطههاي تاريخي است.البته اين مسئله شايد به اين دليل باشد كه ديرتر متوجه بافتهاي تاريخي شدهايم و بهدنبال آن، ديرتر براي تشكيلات بافتها اقدام كردهايم.»
دولتآبادي با بيان اينكه اصولا در كشور ما، نظام مديريتي شهري منسجمي وجود ندارد، گفت: «وقتي اين نظام مديريتي با مقولههايي مانند بافتهاي تاريخي روبرو ميشود، اصولا رفتار بههنجاري را نميتواند نشان دهد و گاهي اوقات آگاهانه خود را كنار ميكشد.در واقع، يك اشكال ساختاري در اينباره وجود دارد، گرچه اين مسئله مختص بافتها نيست و در بقيه فضاهاي شهري نيز وجود دارد.»
به گفتهي او، به تمام اين مسايل، مردم و خواستههايشان را نيز ميتوان اضافه كرد كه حاضر نيستند، در بافتها زندگي كنند، چراكه الگوي زندگيشان تغيير كرده است.به همين دليل، موضوع بافت تاريخي چيزي نيست كه بشود تصور كرد، با تأسيس يك دفتر در معاونت ميراث فرهنگي قابل حل است.
معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اظهار داشت: «در اين ميان، تصميمي كه در يكونيم سال گذشته گرفتيم، اين بود كه نخست اعلام كنيم، از چه موجوديتي ميخواهيم حفاظت كنيم، بهويژه اينكه براساس آمارهاي متفاوتي كه اعلام شده بودند، سخت بود باور كنيم كه فقط ده شهر تاريخي داريم.به همين دليل، كارهاي پژوهشي صورت گرفتند و در نهايت مشخص شد كه حدود 850 شهر تاريخي وجود دارند، البته معنايش اين نيست كه تمام آنها كالبدي تاريخي دارند كه بخواهيم از آنها حفاظت كنيم.»
وي با بيان اينكه در راستاي اين حركت، محدودههاي تاريخي نيز كه حفاظت كالبدي آنها لازم بود، تعيين شدند، ادامه داد: «با وجود اينكه بسياري اشاره ميكنند كه مشكل بافتهاي تاريخي، تعداد طبقات ساختمانهاي آن است و اگر اجازه ساخت يك طبقه بيشتر داده شود، مشكل حل ميشود، ولي نگاه سازمان ميراث فرهنگي اين است كه تعداد طبقات مسئله اصلي نيست و اگر امسال يك طبقه به بنايي اضافه شود، سال آينده، درخواست اضافه شدن طبقه ديگري مطرح ميشود.در واقع، مسئله اين است كه بافتهاي تاريخي را با نظام فعلي نميتوان اداره كرد.»
او افزود: «اگر نظام اجرايي توسعه ويژه بافتها را بتوانيم تعريف كنيم، بهطوري كه يك گردش سرمايه را در بافتها بهوجود آورد و آنها را بهعنوان يك مجموعه واحد درنظر بگيرد، شرايط بهتر خواهد شد.اگر در طول مدت باقيمانده با كمك وزارت كشور و بخش مسكن، اين نظام را بتوانيم تعريف كنيم، اميدواريم وضعيت بافتها روبه بهبودي رود.»
در اين نشست، محمدرضا چيتساز، قائممقام امور پايگاههاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، مطالبي را درباره ايجاد پايگاههاي ميراث فرهنگي در كشور و اهميت شهر شيراز بيان كرد.پس از او، مدير پايگاه شهر تاريخي ـ فرهنگي شيراز سخناني را درباره اين پايگاه اظهار كرد.
عليرضا قلينژاد با بيان اينكه موضوع بافتهاي تاريخي، موضوع جديدي است و مانند تمام موارد مشابه، طبيعي است كه در طول سالهاي اوليه، دستخوش تغييرات موضوعي و موضعي شود، گفت: «دفتر بافتهاي تاريخي از حدود سال 1380 در سازمان آغاز به كار كرد و آن هم بهدليل فضايي بود كه در برنامه سوم ايجاد شده بود.پايگاه شيراز نيز از سال 1379 با مديريت بحرالعلومي تحت عنوان محور شيراز شروع به كار كرد و از سال 1382 فعاليتهاي خود را به محدوده زنديه شيراز معطوف كرد.»
وي به فعاليتهاي مختلفي كه در اين پايگاه انجام شدهاند، اشاره و اظهار كرد: «در بخش ثبت و ضبط، آنچه موجود بود، اعم از مدارك و اسناد و آنچه قابل جمعآوري بود، ثبت و ضبط شدند.همچنين در موضوع نوسازي، پنجاه هزار مترمربع طرح نوسازي تهيه شد.از سال 1382 نيز شناسايي كالبدي آغاز و بانك اطلاعاتي طراحي شد كه تقريبا تمام پانزده هزار ملكي كه در بافت تاريخي وجود دارند، به اين بانك وارد شدند.»
قلينژاد اضافه كرد: «شيراز با توجه به اهميتي كه دارد، منابع مستند كمي از آن وجود دارد، يعني به نسبت شهرستان، داراي فقر منابع است.در اين راستا از پژوهشگران مختلف ياري گرفته شد.همچنين تلاش كرديم، گذرهاي تاريخي را شناسايي كنيم، كه اين كار در چند گذر اصلي انجام شد تا اگر قرار باشد، مرمتي انجام شود، مشخص باشد كه چه ميزان كار بايد انجام شود.»
در ادامه اين نشست، كوروش كمالي سروستاني، مدير مركز سعديشناسي و مدير پيشين بنياد فارسشناسي، به مرور مطالعات انجامشده در حوزه شيرازشناسي پرداخت.
وي با بيان اينكه مطالعات پژوهشي درباره شيراز از سال 1330 صورت گرفته و در دهههاي بعدي ادامه داشتهاند، تأكيد كرد: «نخستين بحث در شيرازشناسي اين است كه منابع اوليه كافي وجود ندارند، زيرا شيراز در زمينه باستانشناسي و گزارشهاي باستانشناسي، يكي از ضعيفترين شهرهاي كشور است.يكي از دلايل آن شايد اين باشد كه در زير سايه سترگ تخت جمشيد (پارسه) قرار داشته است.اميدوارم اين ضعف برطرف شود تا با انجام كارهاي علمي باستانشناسي، پاسخي براي پرسشهاي موجود پيدا شود.»
در پايان اين نشست كه با حضور سيدمحمد بهشتي؛ رئيس پيشين سازمان ميراث فرهنگي كشور و مير سيد احمد محيط طباطبايي؛ رئيس كميته ملي موزههاي ايران و جمعي از محققان، پژوهشگران، صاحبنظران و علاقهمندان به اين مباحث همراه بود، از دو پژوهشگر برتر شيراز شناسي و شيراز پژوهي، كوروش كمالي سروستاني و الهه اوليازاده، تقدير شد.