اخبار > كرمانشاه شهر هنر، تمدن و اسطوره‌هاست


در هم انديشي هنر تطبيقي عنوان شد
كرمانشاه شهر هنر، تمدن و اسطوره‌هاست

 

در هم انديشي هنر تطبيقي، دبير فرهنگستان هنر كرمانشاه را شهر هنر، تمدن و اسطوره‌ها ناميد.

در هم انديشي هنر تطبيقي، دبير فرهنگستان هنر كرمانشاه را شهر هنر، تمدن و اسطوره‌ها ناميد.

به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، هم انديشي مطالعات تطبيقي هنر در «طاق بستان» ، روز پنجشنبه، 26 آذر، به همت گروه پژوهشي هنر تطبيقي و با مشاركت پژوهشکده هنر فرهنگستان و دانشگاه آزاد اسلامي واحد کرمانشاه، در سالن آمفي تئاتر اين دانشگاه ، برگزار شد. در اين هم انديشي، استادان ، صاحب‌نظران ، محققان و دانشجويان شركت داشتند.

در اين مراسم ابتدا كيوان قدرتي، رئيس دانشگاه آزاد، با ارائه سخناني، از اقدام فرهنگستان هنر در برپايي اين هم انديشي در هفته پژوهش قدرداني کرد ابراز اميدواري كردند که اين همکاري‌ها در آينده ادامه يابد.

در ادامه بهمن نامور مطلق، دبير فرهنگستان هنر و رييس گروه پژوهشي هنر تطبيقي، به سخنراني پرداخت و گفت: «کرمانشاه شهر هنرٰ، تمدن و اسطوره‌هاست و جاي تأسف است كه اين استان حتي يك دانشكده هنر هم ندارد. اميدوارم اين هم انديشي انگيزه لازم براي شناخت هنر و توجه به آن را در اين استان به‌وجود آورده و زمينه را براي تاسيس دانشکده هنر در اين شهر فراهم آورد.»

وي سپس با اشاره به اهميت هنر تطبيقي، بر لزوم تاسيس اين رشته در دانشگاه‌ها تأکيد کرده و ادامه داد: «سرفصل دروس هنر تطبيقي، توسط گروه هنر تطبيقي فرهنگستان هنر تهيه و به وزارت علوم، پيشنهاد شده است.»

دبير فرهنگستان هنر در ادامه به فعاليت‌هاي گروه و برگزاري نشست تخصصي در سال گذشته در سايت تخت جمشيد اشاره کرده و گفت: «پس از کرمانشاه، سومين هم انديشي در سال آينده در چغازنبيل برگزار خواهد شد.»

در ادامه، سخنراني‌هاي علمي در دو پانل با هشت سخنراني برگزار شد.

در نخستين پانل مقاله‌اي با عنوان «خسرو شبديز در طاق بستان» توسط دكتر غلامعلي حاتم، استاد دانشگاه هنر، ارائه شد. وي در ابتدا ضمن بيان خلاصه‌اي از موقعيت تاريخي و جغرافيايي طاق بستان گفت: «طاق بستان يادگار خسرو دوم، معروف به پرويز، پادشاه ساساني است. مي‌گويند که او هر سال با مرکب شاهانه در فصل بهار سوار بر شبديز، اسب افسانه‌اي خود از تيسفون، پايتخت ساسانيان به کرمانشاه مي‌آمده است. تصوير سنگي او با نيزه‌اي بر دوش و سوار بر شبديز در سينة کوه در پناه طاقي سنگي نقش بسته است. بزرگ‌ترين حجاري طاق بستان همين تصوير است که بر اسب عظيم الجثه‌اي روي صخره طبيعي کوه، به طرز برجسته‌اي کاملاً برآمده حجاري شده است. مجسمه سوار با جوشني در بر و سپري که در دست دارد، يادآور پهلوانان غرق در فولاد و آهن قرون وسطايي نيز است.»

اين استاد دانشگاه ادامه داد: «بنا بر افسانه، شبديز به معني شبرنگ از اسبي سنگي و مادياني سنگي زاده شده است. گويند که از همه اسب‌هاي جهان بلندتر بوده و نعل را با ده ميخ به پايش مي‌کوفتند. اعراب اين پيکره را يکي از عجايب هفتگانه جهان مي‌دانستند. با ديدن اين تصاوير، به ويژه سواره نظام و اسب شبديز به اهميت اين حجاري‌ها پي‌مي‌بريم و يقيناً بيننده، اين آثار را از شگفتي‌هاي عالم مي‌بيند و احتمالاً شاد است از اينکه به طاق بستان آمده است.»

غلامعلي حاتم در خاتمه به تحليل نقش خسرو و شبديز، و مقايسة آن با ديگر نقوش اسب و سوار در ايران پرداخت.

ديگر سخنران اين بخش حسن بلخاري، رئيس پژوهشكده هنر فرهنگستان هنر، به ارائه مقاله‌اي با عنوان «نيلوفر ايراني، نيلوفر بودايي. بررسي موردي نقش تاج‌گذاري شاپور دوم در طاق بستان» پرداخت .

حسن بلخاري گفت: «تنها اثر ايراني كه قديس يا ايزدي را ايستاده بر نيلوفر نشان مي‌دهد، نقش‌نگارة تاج‌گذاري شاپور دوم در طاق بستان است، كه مهر (‌آناهيتا) را در حالي كه ايستاده بر نيلوفر است و به دست بَرسمي دارد، نشان مي‌دهد كه در جاي ديگر ايران، نقشي چنين ايستاده يا بنشسته بر نيلوفر وجود ندارد.»

وي ادامه داد: «از آن سو در بوديزم، هندوئيزم و جينيزم، نيلوفر كه به تعبير نيلوفرينِ اپانيشادها، گل ظهور و تجلي است، زير پاي كساني قرار مي‌گيرد كه منشأيي الوهي و قدسي دارند. كاركرد نيلوفر بازتاب چنين جايگاه رفيعي است. نخستين بار در متون هنديان از جايگاه فراز نيلوفر سخن به ميان آمد و متون ايراني چون بندهش كه هر ايزدي را به گلي منسوب نمودند و آناهيتا را به نيلوفر، مؤخر بر روايت‌هاي حكمي هندوان از نيلوفرند.»

رئيس پژوهشكده هنر با طرح اين سؤال كه تك مورد نيلوفري در طاق بستان، ‌متأثر از رويكرد حكمي و كاركرد هنري نيلوفر در هند است يا متأثر از روايات بندهش، به تحليل آن پرداخت و در پايان گفت: «اين مقاله سعي دارد تا در يك بررسي تطبيقي با رويكرد حكمي، ضمن تحليل نقش نگاره طاق بستان ، نسبت آن را نيز با آثار هنري هندي نشان دهد.»

بهناز عبداللهيان عضو گروه پژوهشي هنر تطبيقي و دبير علمي اين نشست ، به ارائه مقاله‌اي با عنوان «نقد اسطوره‌اي نقش حلق ستاني اردشير دوم از اهورا مزدا» پرداخت.

وي ضمن بيان نقد اسطوره‌اي نقش حلقه ستاني اردشير دوم از اهورا مزدا ، به رد پاي کهن الگوهاي موجود در آن و در ديگر تمدن‌هاي کهن پرداخت و گفت: «در اساطير، آيين‌ها، افسانه‌ها و هنر تمام ملل کهن، كهن ‌الگويي با عنوان کهن‌الگوي تشرف يا ورود مي‌توان يافت. تشرف با مراسمي همراه است که طي آن شخص يا همان قهرمان، از جايگاه خود به جايگاه والاتري منتقل مي‌شود.»

عضو گروه هنر تطبيقي ادامه داد: «در فرهنگ‌هاي مختلف، اشخاص متفاوتي که مقامشان به مراتب والاتر از ديگران است، مسئول عبور افراد از يک دوره زندگي به دوره بالاتري هستند، اما براي تفويض سلطنت و عبور از دنياي شاهزادگان يا به تعبيري جهان مادي به دنياي پادشاهي - که خود به نوعي با جهان ايزدي پيوند خورده است- بايد خود خداوند آدمي را به مقام پادشاهي و سلطنت انتقال دهد.»

بهناز عبداللهيان در پايان تصريح كرد : «يونگ اين انتقال را در حقيقت اتحاد خودآگاهي «من» با محتويات ناخودآگاه ذهن مي‌داند. وي آنچه از اين اتحاد ناشي مي‌شود را «عمل متعالي روح» مي‌نامد که بدان وسيله انسان مي‌تواند به عالي‌ترين هدف خود برسد که عبارت‌ است ازآگاهي کامل از امکانات بالقوه «خود». به اين ترتيب سمبل‌هايي به‌وجود مي‌آيند که «سمبل‌هاي تعالي» ناميده مي‌شوند. اين سمبل‌ها وسيله‌اي فراهم مي‌آورند که با آن محتويات ناخودآگاه، وارد ذهن خودآگاه شوند. اين سمبل‌ها داراي اشکال متعددي هستند که در سنگ نگارة مورد نظر «حلقه» و ستانده شدن حلقه از دست اهورامزدا اين مهم را به عهده دارد.»

سيد رسول موسوي حاجي، رئيس دانشكده هنر و معماري دانشگاه سيستان و بلوچستان از ديگر سخنرانان بخش پاياني پانل اول بود. وي به ارائه مقاله‌اي با عنوان «نگار كندهاي طاق بزرگ بستان-خسرو پرويز،‌ اردشير سوم يا پيروز اول؟» پرداخت.

اين استاد دانشگاه در ابتدا به بررسي نظريه‌هاي مختلف درباره هويت واقعي و محتواي تاريخي نقش برجسته‌هاي طاق بزرگ بستان پرداخته و گفت: «پيروان نظرية اول که سردمدار آن يک باستان شناس آلماني به نام ا. هرتسفلد بود، معتقدند كه مجموع نقش برجسته‌هاي طاق بزرگ بستان، متعلق به خسرو پرويز هستند که او را در صحنه‌هاي مختلف شکارشاهي، تاج ستاني از اهورامزدا و سوار بر اسب معروفش "شبديز" نشان مي‌دهند.»

وي ادامه داد: «پيروان نظرية دوم که در رأس آن يک سکه شناس آلماني به نام ک. اردمان قرار داشت، معتقد بودند كه، شاه در نقش برجسته‌هاي طاق بزرگ بستان، پيروز اول است نه خسروپرويز و در اين بين، محقق ژاپني به نام ک. تانابه سعي کرد با رد هر دو نظرية مذکور، مجموع نقش برجسته‌هاي طاق بزرگ بستان را به اردشير سوم نسبت دهد.»

سيد رسول موسوي حاجي، در پايان ضمن بررسي مطالعات تطبيقي و با استناد به دلايل متعدد باستان‌شناسي و شواهد سکه‌شناسي و نيز بهره‌گيري از قراين تاريخي، هويت واقعي و محتواي تاريخي نقش برجسته‌هاي طاق بزرگ بستان را مشخص كرده و سعي كردند تا ثابت كنند که مجموع اين نقوش متعلق و مربوط به پيروز اول هستند نه خسرو پرويز يا اردشير سوم.»

در پانل دوم نخستين سخنران، جلال الدين سلطان كاشفي، عضو گروه پژوهشي هنر تطبيقي و عضو هيئت علمي دانشگاه هنر، به سخنراني پرداخت. وي مقاله‌اي با عنوان «نقش نمادين آب در حجاري‌هاي طاق بستان» ارائه كرد.

عضو گروه هنر تطبيقي با بيان اين مطلب كه تمامي آيين‌هاي مذهبي، پيرامون چشمه‌ها متمرکز هستند و همة زيارتگاه‌ها و معابد براي خود آب يا چشمه‌اي دارند، به بررسي حجاري‌هاي طاق‌بستان و ارتباط تنگاتنگ آن با آب روان و چشمة جوشان آن پرداخت و تمايز بين نقش نمادين، قدسي و معنوي و متقابلاً ارزش‌هاي مادي آب را در حجاري‌هاي طاق بستان بيان كرد.

ناهيد عبدي، عضو گروه پژوهشي هنر تطبيقي از ديگر سخنرانان حاضر در نشست، مقاله خود را با عنوان «تحليل آيكونوگرافيك نگاره‌هاي طاق بستان» ارائه كرد و ضمن معرفي اجمالي روش آيكونولوژي گفت: «مجموعه تاريخي طاق بستان شامل چندين سنگ نگارة منحصر به فرد است. کارکرد اين محوطة سنگي که بر کنارة کوه و در کنار چشمه‌اي قديمي واقع شده و مسلماً بنا بر اصول اعتقادي زرتشتيان، چنين هم نهادي بردلالت ضمني ويژه‌اي تأکيد دارد، کمتر پرداخته شده است.»

وي افزود : «خصوصاً دو غار دست ساخته موجود در محل، که يکي بزرگ‌تر از ديگري و شامل بازنمايي‌هايي از صحنه شکار است، غالباً فارغ از دلالت ضمني تقدس مکان به صحنه‌اي از بازنمايي شکار يکي از شاهان ساساني تعبير و تفسير شده است. حال با مواجهه با استعارة نسبتاً نادر «غار مقدس» در متون مکتوب، دريچة تازه‌اي بر رويکرد و تعبير ما نسبت به اين مکان گشوده خواهد شد.»

ناهيد عبدي در پايان، ضمن بررسي از طريق شناسايي و تبيين نقش‌مايه‌هاي موجود در طاق بزرگ و مقايسه آن با ديگر منابع مصور ممکن، سعي كرد تا راهي به دنياي رمزگان اثر بگشايد.

سومين سخنران اين بخش، حميدرضا محبي، عضو هيئت علمي دانشگاه يزد، مقاله‌اي با عنوان «شكار و شكارگران هميشه پيروز در عصر ساساني» ارائه كرد.

اين استاد دانشگاه با بيان مقدمه‌اي، گفت: «نقوش شکار در دورة ساساني در پي القاي قدرتي مادي و روحي است که مي‌خواهد جاودان بماند و به پيروزمندي خود در برابر قواي وحشي و نيرومند طبيعت افتخار کند.»

وي افزود: «فرمانروا به عنوان شخصيتي آرماني با خصايلي ويژه از نظر جسماني و روحي، نقش شکارگر هميشه پيروز را در صحنه‌هاي نمايش شکار بازي مي‌کند. او غالباً تنها يا بزرگ‌تر از همراهان، در پي شکار است و شکار نيز نگاه در چهرة وي دارد.»

حميد رضا محبي ادامه داد و گفت: «يکي از جلوه‌هاي بارز تصويري "نهاد شاهي آرماني"، را مي‌توان در بازنمايي صحنه‌هاي شکار و پيروزمندي‌هاي "شکارگر بزرگ" آن دانست.»

وي در پايان با بررسي نقوش شکار در عرصه‌هاي هنري ساساني، به ويژه نقوش ديواره‌هاي شرقي و غربي طاق بزرگ طاق‌بستان پرداخت و موقعيت و جايگاه شکارگر بزرگ را از منظر نشانه شناسي فرهنگ ساساني مورد مطالعه و بررسي قرار داد.

آخرين سخنراني اين نشست علمي با عنوان «اسطوره‌سازي يا اسطوره‌شكني در طاق بستان؛ بررسي اسطوره‌كاوانة يك سنگ ‌نگارة قاجاري» توسط آقاي دكتر نامورمطلق ارائه شد.

دبير فرهنگستان هنر گفت :« طاق بستان يكي از مواريث مهم فرهنگي، باستاني و اسطوره‌اي ايرانيان محسوب مي‌شود. اين مجموعه داراي سنگ ‌نگاره‌هاي ارزشمندي از هنرمندان ايراني است. وضعيت اين سنگ‌نگاره‌ها حاكي از آن است كه آن‌ها همگي در يك دوره خلق نشده‌اند؛ بلكه اين مجموعه در طول دورة‌ ساسانيان، با توجه به تحولات تاريخي، به‌تدريج گسترده شده است.»

وي ادامه داد: «پس از اسلام بر اين مجموعه، اثري جدي افزوده نشده است تا آن‌كه در دورة قاجار، سنگ‌نگاره‌اي در ايوان بزرگ، محمد علي ميرزا و دو پسر وي و آقاغني را به تصوير مي‌كشد.»

نامور مطلق در ادامه علاوه بر بازشناسي ويژگي‌هاي مشترك، بر حضور شخصيت «من برتر» متن‌هاي باستاني در متن قاجاري تأكيد كرده و با روش اسطوره‌كاوي، كه يكي از روش‌هاي نقد اسطوره‌اي است، به بررسي چگونگي رابطه و همنشيني متن قاجاري با متن‌هاي ديگر پرداخته و اين مجموعه را با دو نظام نشانه‌اي تصويري و كلامي، مورد خوانش اسطوره‌اي قرار دادند.

هيئت اعزامي فرهنگستان هنر با همراهي مسئولان دانشگاه، بر سر مزار مرحوم آيت الله نجومي حاضرشده و با قرائت فاتحه، نسبت به اين عضو تازه درگذشته فرهنگستان هنر، اداي احترام کردند.

همچنين بازديد از محوطه طاق بستان، تکيه معاون الملک، طاق گرا، آثار صخره‌اي سرپل ذهاب و دکان داود و ... از ديگر برنامه‌هاي گروه در کرمانشاه بود.

 
 
 

زمان انتشار: دوشنبه ١٤ دی ١٣٨٨ - ١٣:٤٥ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج




اخبار
اخبار موسسات و زیرمجموعه ها
کلیه حقوق متعلق به این پورتال برای فرهنگستان هنر محفوظ است.