اخبار > يک اثر ديني بايد همچون قرآن کريم دعوت‌کننده باشد


در دومين جلسه كارگاه قصص قرآني در آثار نمايشي عنوان شد:
يک اثر ديني بايد همچون قرآن کريم دعوت‌کننده باشد

 

سعيد شاپوري در دومين جلسه از كارگاه قصص قرآني در آثار نمايشي عنوان كرد:« يك اثر ديني بايد همچون قرآن كريم دعوت كننده باشد.»

سعيد شاپوري در دومين جلسه از كارگاه قصص قرآني در آثار نمايشي عنوان كرد:« يك اثر ديني بايد همچون قرآن كريم دعوت كننده باشد.»
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، دومين و سومين روز از كارگاه قصص قرآني در آثار نمايشي، 4 و 5 اسفند با حضور سعيد شاپوري در محل پژوهشكده هنر برگزار شد. در اين كارگاه سعيد شاپوري گفت: «ما قرار است قصه‌اي را تعريف کنيم که از غيب سخن مي‌گويد و مخاطب را به ايمان به آن دعوت کنيم. شايد اصلا تصوير و فيلم ما عين به عين برآمده از قرآن نباشد؛ اما بسيار دعوت کننده باشد. اگر بخواهيم صرفا قصه بگوئيم کار ساده است؛ اما ما مي‌خواهيم يک فيلم ديني بسازيم و اين مسئله کار ما را پيچيده مي‌کند.»
سعيد شاپوري در نشست‌هاي روز دوم از کارگاه «اقتباس از قصص قرآني در آثار نمايشي» با اشاره به وجوه دراماتيک قرآن کريم، گفت: «ارسطو در کتاب فن شعر خود زماني که صحبت تراژدي مي‌شود، صحبت فعل تام را مطرح مي‌سازد و اين فعل تام زماني واقع مي‌شود که قصه ما آغاز، ميان و پايان داشته باشد. حال بايد ببينيم که آيا اين فعل تام که مي‌توان آن را به عنوان يک اصل در درام دانست در قصه‌هاي قرآني وجود دارد؟»
وي در ادامه افزود: «اگر يک مرور ذهني نسبت به آيات و قصه‌هاي قرآني داشته باشيم، متوجه مي‌شويم معمولا داستان‌هايي که مربوط به پيامبران هستند اين ويژگي را دارند. برخي ديگر از داستان‌هاي قرآني نيز فاقد اين ويژگي هستند و ما هنگامي که بخواهيم يک کار دراماتيک از اين داستان‌ها اقتباس کنيم، پس از ايجاز، بايد ويژگي فعل تام را به آن‌ها بدهيم، مگر آنکه نخواهيم که اثر يک اثر دراماتيک باشد.»
شاپوري همچنين با اشاره به قصه‌ها و نحوه قصه‌گويي در قرآن، اظهار داشت: «در مرور داستان‌هاي قرآني به ويژگي‌اي رسيدم که به آن عنوان «تجلي» داده‌ام، هرچند که اين تجلي با پيش‌زمينه ذهني ما از اين واژه در مباحث عرفاني کاملا متفاوت است. در اين گونه قصص خداوند به عنوان راوي وارد مي‌شود، به طور مثال خداوند به عنوان راوي پيش از شروع داستان حضور خود را متذکر مي‌شود و مي‌گويد که من اين داستان را براي شما مي‌گويم تا پند گيريد.»
دکتر شاپوري در ادامه اين بحث، تشريح کرد: «اين تجلي به عنوان يک ويژگي، به دو نوع در قرآن کريم وجود دارد، يک نوع آن «تجلي تذکري» بوده و نوع ديگر «تجلي فاعلي» است. در تجلي تذکري خداوند به عنوان راوي تنها حضور خود را در داستان اعلام مي‌کند و وارد قصه نمي‌شود؛ اما در تجلي فاعلي حضور خداوند همراه با عملي خواهد بود. به طور مثال خداوند با ورود خود در بسياري از داستان‌هاي پيامبران و نازل کردن بلا، داستان را به گونه‌اي ديگر تغيير مي‌دهد.»
وي با اشاره به بحث تجلي در قصه‌هاي قرآن ادامه داد: «در بحث هر يک از انواع تجلي ما به سه دسته در هر يک از اين انواع بر مي‌خوريم که به ترتيب در ابتدا، ميانه و پايان داستان رخ مي‌دهد.
به طور مثال در نوع تجلي تذکري در ميانه داستان حضرت يوسف، هنگامي که برادران، حضرت را به چاه مي‌اندازند خداوند به عنوان راوي داستان حضور خود را متذکر شده و به حضرت يوسف مي‌گويند که نگران نباش که خداوند مي‌بيند و زماني تو اين واقعه را براي برادرانت يادآور مي‌شوي. در موردي ديگر از نوع تجلي فاعلي و در ابتداي داستان، مي‌توان به داستان خلقت حضرت آدم اشاره كرد و همين نوع تجلي در پايان داستان بسياري از پيامبران وجود دارد.» دکتر سعيد شاپوري نازل شدن بلا در پايان داستان پيامبران را به عنوان يکي از رويدادهاي ثابت بسياري از اين داستان‌ها دانست و گفت: «اين نوع تجلي فاعلي در پايان داستان‌هاي قرآني هميشه قهرآميز نيست و مثال‌هاي آن را نيز مي‌توان در مورد داستان‌هاي حضرت عيسي و داستان حضرت ايوب مشاهده كرد.»
شاپوري سپس به بحث درباره داستان حضرت يوسف در قرآن و تورات پرداخت و تصريح کرد:«داستان يوسف در تورات يک تفاوت فاحش با همين داستان در قرآن دارد و آن اين مسئله است که در تورات به صورت تاريخي به داستان حضرت يوسف پرداخته شده؛ ولي در قرآن ما با يک داستان و بحث ديني روبرو هستيم.»
جلسه چهارم و نشست آخر روز دوم از کارگاه «اقتباس از قصص قرآني در آثار نمايشي» با نمايش فيلمي غربي درباره زندگي حضرت مريم آغاز شد و حاضران کارگاه به بحث و بررسي اين داستان از منظر مسيحيت و اسلام پرداختند.
دکتر سعيد شاپوري در همين رابطه با اشاره به داستان حضرت مريم در سوره آل‌عمران، تاکيد کرد: «نگاهي که غربيان به اين داستان دارند با نگاه ما کاملا متفاوت است. آن‌ها بيشتر نگاهي زميني را به نمايش مي‌گذارند. ما در جزئيات نيز تفاوت‌هايي با آن‌ها داريم، به طور مثال روايت قرآن از سخن گفتن حضرت مسيح در گهواره، نکته‌اي‌ است که در روايت مسيحي آن وجود ندارد. در انجيل اين داستان با حضرت يحيي آغاز و پس از غسل تعميد حضرت عيسي است که پيامبري ايشان شروع مي‌شود و همين امر در نگاه واقع‌گرايانه مسيحيان تاثيرگذار است.»
وي در ادامه افزود: «چيزي که بايد در نگاه و فلسفه غربيان به آن اشاره كرد اين مسئله است که آن‌ها مي‌گويند حضرت مسيح پسر و خود خداست. آن‌ها معتقد هستند كه حضرت مسيح براي اينکه رنج بشر را بچشد، در قالب جسماني به زمين آمده و با ريختن خون خود گناه انسان را شسته است. از نگاه مسيحيان انسان في‌ذاته گناه‌کار است و به همين سبب است که نوزادان خود را غسل تعميد مي‌دهند. در روايت مسيحيان حضرت مسيح به صليب کشيده مي‌شود؛ اما در روايت قرآني ما حضرت مسيح به آسمان عروج کرده و شخص ديگري به جاي او به صليب کشيده مي‌شود. از همين جا اصول هنري متفاوت ما آغاز مي‌شود و هنر مسيحي بر اساس تصوير و هنرهاي تجسمي پايه‌ريزي مي‌شود، چراکه مي‌گويند خدا در قالب انسان درآمده و از همين رو هنرشان نيز بسيار جسماني است.»
شاپوري با بيان اينکه ما به دنبال نگاه هنري و ديني خودمان هستيم، اظهار داشت: «نگاه ديني ما مي‌بايست بر اساس قرآن باشد. زماني که ما نگاه ديني خودمان را با نگاه ديني ساير اديان الهي ترکيب مي‌کنيم، بايد بدانيم که در اين ميان چه اتفاقي مي‌افتد و آيا ما بر اساس نگاه ديني خودمان از روايت‌هاي آن‌ها استفاده مي‌کنيم يا آنکه نگاه ديني خودمان را در خدمت روايت‌هاي ديني آن‌ها درآورده‌ايم. تاثير گرفتن از ديگر اديان هيچ ايرادي ندارد؛ اما نبايد نگاه ديني خودمان را از دست بدهيم.»
دکتر سعيد شاپوري در پاسخ به اين پرسش که با توجه به تفاوت اديان آيا مي‌توانيم اثري جهان‌شمول در زمينه ديني داشته باشيم يا خير، گفت: «ما در اين زمينه نمي‌توانيم اثر جهان‌شمول داشته باشيم، چراکه نه تنها بين اديان مختلف؛ بلکه در درون يک دين هم ما با نگاه‌هاي متفاوت روبرو هستيم.» در نشست روز سوم کارگاه «اقتباس از قصص قرآني در آثار نمايشي» كه جلسه پنجم از آخرين روز کارگاه بود فيلمي با نام «بسم‌الله» به کارگرداني رضا محمدي به نمايش درآمد و سپس حاضران در جلسه به بحث و بررسي اين فيلم به عنوان نمونه‌اي از آثار با محتواي ديني و برگرفته از قرآن کريم پرداختند.
سعيد شاپوري در ابتدا با اشاره به فيلم «بسم‌الله»، اظهار داشت: «سختي ما اين است که کتاب و دين ما مبتني بر کلمه است و اين مسئله يک مقدار ما را دچار سختي مي‌کند. ما در تصوير کردن اين کلام راه دشواري را در پيش داريم. اين کلمه همان چيزي‌ است که وجود دارد؛ اما ديده نمي‌شود. بر اساس ديدگاه‌هاي موجود نسبت به قرآن کريم، قرآن داراي يک ظاهر و يک باطن است و هنگامي که ما به باطن قرآن مي‌پردازيم دست به تاويل زده‌ايم و اين کار ما را سخت مي‌کند.»
شاپوري با اشاره به صحبت‌هاي شيخ‌اشراق درباره قرآن کريم، تصريح کرد: «سهروردي درباره قرآن مي‌گويد که قرآن را به نحوي بخوان که براي تو نازل شده است به غير از آنکه تو پيامبر نيستي. اگر به اديان الهي و به معجزات پيامبران اولوالعزم نگاه کنيم، هر کدام از پيامبران براي خود معجزاتي از قبيل زنده کردن مردگان، اژدها شدن عصاي حضرت موسي، يد بيضا و .... داشته‌اند و اکثر اين معجزات، معجزاتي هستند که بيرون از جان آدمي اتفاق مي‌افتد. اما بزرگ‌ترين معجزه حضرت رسول، قرآن است و اين معجزه حرکتي از بيرون به درون جان آدمي دارد.»
وي با بيان اينکه تبديل کلمه به تصوير سخت است، تصريح کرد: «شايد به همين دليل باشد که ادبيات و عرفان ما نيز بسيار رمزي مي‌شود، برخلاف آن در مسيحيت كه تصوير اهميت مي‌يابد. در مسيحيت هنرشان واقع‌گرايانه پيش مي‌رود و کارشان در برخورد با مسائل ديني ساده‌تر است. حال ما هنگامي که به نقاشي‌مان نيز نگاه مي‌کنيم، اين آثار نيز با وجود تصويري بودن از واقعيت گريزانند.»
دکتر سعيد شاپوري در ادامه صحبت‌هاي خود به تفسيرها و روايات مختلف برآمده از قرآن و صحبت‌هاي پيامبر اشاره کرد و گفت: «در صدر اسلام هنگامي که حضرت رسول از مدينه به مکه مي‌آيند و وارد خانه خدا مي‌شوند، در تاريخ داريم که تمامي بت‌ها و نقاشي‌هاي كعبه را از بين مي‌برند و جايي که به نقاشي حضرت مريم و مسيح مي‌رسند، آن‌ها را سالم مي‌گذارند. اين مسئله مي‌تواند نمونه و نشاني براي ما باشد که منع تصوير يا نگاهي که در اين زمينه در اسلام وجود دارد، در برخي موارد مي‌تواند به گونه‌اي ديگر پيش برود.»
وي در ادامه افزود: «در ابتدا هيچ ديني هنر خاص خود را به وجود نياورده است و بعدها اين هنرمندان هستند که با نگاه برگرفته از دين و در جهت گسترش آن عمل مي‌کنند. ما نيز تا سده دوم هجري قمري هيچ هنري با عنوان هنراسلامي نداشتيم؛ اما در طول زمان اين هنر با مشخصه‌ها و ويژگي‌هاي خود به وجود آمد. ما در سينما نيز امروز نيازمند هنر خاص خود هستيم.»
شاپوري با بيان اينکه کار ما در سينما سخت است چراکه ما در سينما با واقعيت روبرو هستيم، درباره کارهاي اقتباسي از قرآن کريم و نگاه سينمايي به اين داستان‌ها، تشريح کرد: «ما در سينما با واقعيت روبرو هستيم و بايد اصول دينمان را با تکنيک‌هاي اين رسانه تطبيق دهيم. ما مباني لازم را داريم تا بتوانيم از قرآن اقتباس کنيم، همچنان که وقتي مي‌خواهيد «بسم‌الله» بنويسيم در خوشنويسي اصولي داريم. حال اگر نتوانيم کار خوبي در بياوريم موجب سرخوردگي مي‌شود؛ اما نمي‌توان از اين مسئله هم فرار کرد. ما بايد کار خودمان را انجام دهيم و کم‌کم به ساختار و شکل دلخواه خودمان نزديک شويم.»
جلسه ششم و پاياني از روز سوم کارگاه «اقتباس از قصص قرآني در آثار نمايشي» با بحث و گفتگو درباره چگونگي نمايش چهره پيامبران و ائمه در سينما آغاز شد و هر يک از حاضران در کارگاه به بحث و نقد رويکردهاي موجود در اين زمينه پرداختند. سعيد شاپوري نيز پس از شنيدن صحبت‌هاي هنرمندان حاضر در جلسه، به بيان ديدگاه‌هاي خود در اين رابطه پرداخت و گفت: «ما بايد با آگاهي به تمامي مشکلات و موانع گفته شده و موجود در بحث کارهاي ديني، کار در اين زمينه را وظيفه خودمان بدانيم و بايد آنقدر بنويسم و کار کنيم تا بالاخره يک اتفاقي بيافتد.»
اين جلسه در ادامه با خواندن طرح‌هاي هنرمندان حاضر در جلسه که با اقتباس از داستان‌هاي موجود در سوره آل‌عمران در قرآن کريم نوشته شده بود ادامه يافت. نخستين طرح بر اساس داستان حضرت مريم نوشته شده بود که پس از ارائه با نقد چند نفر از حاضران روبرو شد و دکتر سعيد شاپوري نيز درباره اين طرح گفت: «به روز کردن قصه‌هاي قرآني تمهيدات خاص خود را مي‌طلبد و علاوه بر عناصر داستاني و نمايشي موجود در يک طرح، بايد به همان مبحث دعوت‌کننده بودني که در قرآن وجود دارد، توجه کنيم.»
شاپوري پس از خوانده شدن طرح‌هاي ديگر که همگي بر اساس آياتي از سوره «آل‌عمران» نوشته شده بودند، تصريح کرد: «مسئله‌اي که بايد بيش از هر چيز به آن توجه داشت، رساندن ايده به طرح است. بحث ديگري که بسيار بايد مورد توجه قرار داد اين است که يک کار ديني با يک کار اخلاقي بسيار متفاوت است. چنانچه امکان دارد يک اثر اخلاقي خوب ساخته شود که به هيچ عنوان داراي يک نگاه ديني نباشد.»
وي با بيان اينکه در کارهاي ما بايد بتوان آن نگاه ديني را مشاهده کرد، گفت: «مفاهيم اساسي‌تري در دين وجود دارد که بايد بر روي آن‌ها دست گذاشت و الا به يک سطح ظاهري مي‌رسيم. رسيدن به عمق آن چيزي‌ است که ما را به محوريت و آن نگاه ديني مي‌رساند، در غير اين صورت در مکتب‌هاي مختلف و نگاه‌هاي شخصي نيز دغدغه‌هاي مختلفي را مي‌توان پي گرفت. در يک کار ديني توجه ما مي‌بايست به رابطه ما با خداوند باشد. ما در يک کار غير ديني هم يک دزد را گناهکار مي‌دانيم و در يک فيلم ديني نيز چنين حرفي نقض نمي‌شود؛ اما اگر بخواهيم از دريچه دين تنها به همين ظواهر ديني و اخلاقي بپردازيم، به يک سطح ظاهري رسيده‌ايم. در واقع حتي مي‌توان از يک آيه قرآن کار غير ديني و حتي ضد دين هم ساخت که نمونه‌هاي آن را ديده‌ام.» اين کارگاه سه روزه، پس از شش جلسه مجزا كار خود را به پايان برد.

 
 
 

زمان انتشار: شنبه ١٤ اسفند ١٣٨٩ - ٠٩:٥١ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج




اخبار
اخبار موسسات و زیرمجموعه ها
کلیه حقوق متعلق به این پورتال برای فرهنگستان هنر محفوظ است.