
سيد مهدي حسيني، عضو پيوسته فرهنگستان هنر در مراسم بزرگداشت هنرمندان پيشكسوت نوگرا «جواديپور، اسفندياري و منصوره حسيني»، آثار آنان را برگرفته از فرهنگي سنتي بر شمرد.
سيد مهدي حسيني، عضو پيوسته فرهنگستان هنر در مراسم بزرگداشت هنرمندان پيشكسوت نوگرا «جواديپور، اسفندياري و منصوره حسيني»، آثار آنان را برگرفته از فرهنگي سنتي بر شمرد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در مراسم بزرگداشت پيشكسوتان نقاشي ايران «سيد مهدي حسيني»، هنرمند نقاش، پژوهشگر و عضو فرهنگستان هنر درباره تاريخچه نقاشي نوگرا در ايران اظهار داشت:« تقريبا از زمان صفويه و با حضور شخصيتي مثل «محمد زمان» پيوسته تلاش داشتيم تا به نوعي بتوانيم آن جهان بيني سنتي و ملكوتي گذشته را با جرياناتي كه در حال تكميل بود و تغييرات بنياديني كه در جهان رخ مي داد، همگان كنيم. البته خود «محمد زمان» تلاش كرد، حركتي انجام دهد و تا حدودي هم موفق شد؛ ولي بسيار تحت تاثير هنرمندان اروپايي بود.»
وي ادامه داد: «تقريبا از سده 13 قمري نگاه نوگرا و مدرن رشد يافت و به لحاظ شرايط زندگي ساختار مدرن شهرها، عكاسي، مدرسههاي مدرن و ديگر ابعاد زندگي نيز، اين تفكر در جامعه رشد بيشتري پيدا كرد.»
اين استاد دانشگاه «جواديپور، اسفندياري و ضياء پور» را نخستين نسلي شمرد كه پايههاي اصلي طراحي و دانش تصويري را به صورت علمي آموختند و ادامه داد:« هنگامي كه در سال 1319 دانشكده هنرهاي زيباي تهران شكل گرفت، كساني مانند صنيعالملك از نسلي بودند كه با نگاه نو آموختههاي خود را به هنرجويان ميآموزاندند و پايههاي اصلي طراحي و دانش تصويري خود را تبيين ميكردند و اين هنرمندان فقيد اولين دانشآموختگاني بودند كه تكنيكهاي نقاشي را اصولي وعلمي آموختند. اما در همان هنگام بود كه بحث هويت، دغدغه اصلي هنرمندان شد.»
وي با يادآوري بيينالي كه در سال 1339 در تهران برگزار شد، ادامه داد:« در آن بيينال آثار استاد «احمد اسفندياري» تمام گذشته تاريخي ما را به تصوير كشيده بود و فرهنگ سنتي ما را به نحو احسن د رآثارش نمايان ساخت. در نقاشيهاي سنتي، نور ثابت نيست و تمامي سطح تصوير از نور پراكنده است و سايه نيز وجود ندارد اما بر عكس در نگاه اروپايي آن نقطه عطف نور وجود دارد.»
اين پژوهشگر برپايي گالري آپادانا به عنوان نخستين نگارخانه در ايران را به همت «جواديپور»، «حسين کاظمي» و «جليل ضياءپور» برشمرد و آن را حركت بزرگي دانست كه متاسفانه نسل امروز از آن آگاهي كافي ندارند.
حسيني جواديپور را فردي چند وجهي و متکثر دانست و تصريح كرد: « از يک سو استاد تراز اول دانشکده هنرهاي زيبا و از سوي ديگر از پايهگذاران گرافيک معاصر ايران بود که البته در نوشتهها تحريفهايي صورت ميگيرد اما به نظر من پدر گرافيک ايران صنيعالملک و پدر گرافيک معاصر ايران جواديپور است.»
وي خاطرنشان کرد: «جواديپور محقق هم بود. تحقيقي که بدون حمايت مالي روي نمدهاي ايران انجام داد و همين اواخر فرهنگستان هنر آن را چاپ کرد تحقيقي بينظير در هنرهاي تجسمي ايران بوده و هست که اين تحقيق نه تنها در جامعه فرهنگي ما منحصر به فرد است بلکه در ديگر کشورها نيز مورد توجه قرار گرفت. جواديپور نقاش هم بود. آثار زيادي خلق کرد که همواره سعي داشت در نقاشيهايش ويژگيهاي هنر سنتي نگارگري ايران را به لفظ معاصر درآورد که کار سادهاي نبود.»
حسيني در ادامه به توصيف از زندهياد منصوره حسيني پرداخت و گفت: «منصوره حسيني نيز در آثارش از نگارگري سنتي ما بهره برد. وي بدعتگذار استفاده از کاليگرافي است و پيوند خوشنويسي را با تصوير خيلي نزديک کرد. او در دهه 40 کاري کرد که با استفاده از ريتم و حرکت خوشنويسي سنتي ما فضايي را بيافريند که پيوندش را با گذشته و خوشنويسي ما حفظ کند.»
اين هنرمند با بيان اين که "در حقيقت ميراثي که اينها براي ما به يادگار گذاشتند همان ميراثي است که کساني چون قائم مقام فراهاني در ادبيات به يادگار گذاشتند"، گفت: «خطشکنيهاي آنها در ادبيات بعدها به جمالزاده و هدايت و ديگران رسيد. به طور قطع اگر خطشکنيهاي اين هنرمندان در گذر از سنت به سمت مدرنيزم نبود، نسل بعدي که ما هستيم نمي توانست جايگاهي داشته باشد و کارش چنين ساده شود.»
وي با گلايه از نسل حاضر هنر ايران تصريح کرد: «نسل معاصر هنر ايران بيتوجه به اين خطشکنيهاست که فرهنگ تصويري معاصر را به اين جا رسانده و از حد ملي منطقهاي فراتر بردند به طوري که حالا در سطح بينالمللي با افتخار از آن ياد شود.»
اين مراسم با سخنراني ديگر استادان ادامه داشت كه متعاقبا منتشر ميشود.
سيد مهدي حسيني، عضو پيوسته فرهنگستان هنر در مراسم بزرگداشت هنرمندان پيشكسوت نوگرا «جواديپور، اسفندياري و منصوره حسيني»، آثار آنان را برگرفته از فرهنگي سنتي بر شمرد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در مراسم بزرگداشت پيشكسوتان نقاشي ايران «سيد مهدي حسيني»، هنرمند نقاش، پژوهشگر و عضو فرهنگستان هنر درباره تاريخچه نقاشي نوگرا در ايران اظهار داشت:« تقريبا از زمان صفويه و با حضور شخصيتي مثل «محمد زمان» پيوسته تلاش داشتيم تا به نوعي بتوانيم آن جهان بيني سنتي و ملكوتي گذشته را با جرياناتي كه در حال تكميل بود و تغييرات بنياديني كه در جهان رخ مي داد، همگان كنيم. البته خود «محمد زمان» تلاش كرد، حركتي انجام دهد و تا حدودي هم موفق شد؛ ولي بسيار تحت تاثير هنرمندان اروپايي بود.»
وي ادامه داد: «تقريبا از سده 13 قمري نگاه نوگرا و مدرن رشد يافت و به لحاظ شرايط زندگي ساختار مدرن شهرها، عكاسي، مدرسههاي مدرن و ديگر ابعاد زندگي نيز، اين تفكر در جامعه رشد بيشتري پيدا كرد.»
اين استاد دانشگاه «جواديپور، اسفندياري و ضياء پور» را نخستين نسلي شمرد كه پايههاي اصلي طراحي و دانش تصويري را به صورت علمي آموختند و ادامه داد:« هنگامي كه در سال 1319 دانشكده هنرهاي زيباي تهران شكل گرفت، كساني مانند صنيعالملك از نسلي بودند كه با نگاه نو آموختههاي خود را به هنرجويان ميآموزاندند و پايههاي اصلي طراحي و دانش تصويري خود را تبيين ميكردند و اين هنرمندان فقيد اولين دانشآموختگاني بودند كه تكنيكهاي نقاشي را اصولي وعلمي آموختند. اما در همان هنگام بود كه بحث هويت، دغدغه اصلي هنرمندان شد.»
وي با يادآوري بيينالي كه در سال 1339 در تهران برگزار شد، ادامه داد:« در آن بيينال آثار استاد «احمد اسفندياري» تمام گذشته تاريخي ما را به تصوير كشيده بود و فرهنگ سنتي ما را به نحو احسن د رآثارش نمايان ساخت. در نقاشيهاي سنتي، نور ثابت نيست و تمامي سطح تصوير از نور پراكنده است و سايه نيز وجود ندارد اما بر عكس در نگاه اروپايي آن نقطه عطف نور وجود دارد.»
اين پژوهشگر برپايي گالري آپادانا به عنوان نخستين نگارخانه در ايران را به همت «جواديپور»، «حسين کاظمي» و «جليل ضياءپور» برشمرد و آن را حركت بزرگي دانست كه متاسفانه نسل امروز از آن آگاهي كافي ندارند.
حسيني جواديپور را فردي چند وجهي و متکثر دانست و تصريح كرد: « از يک سو استاد تراز اول دانشکده هنرهاي زيبا و از سوي ديگر از پايهگذاران گرافيک معاصر ايران بود که البته در نوشتهها تحريفهايي صورت ميگيرد اما به نظر من پدر گرافيک ايران صنيعالملک و پدر گرافيک معاصر ايران جواديپور است.»
وي خاطرنشان کرد: «جواديپور محقق هم بود. تحقيقي که بدون حمايت مالي روي نمدهاي ايران انجام داد و همين اواخر فرهنگستان هنر آن را چاپ کرد تحقيقي بينظير در هنرهاي تجسمي ايران بوده و هست که اين تحقيق نه تنها در جامعه فرهنگي ما منحصر به فرد است بلکه در ديگر کشورها نيز مورد توجه قرار گرفت. جواديپور نقاش هم بود. آثار زيادي خلق کرد که همواره سعي داشت در نقاشيهايش ويژگيهاي هنر سنتي نگارگري ايران را به لفظ معاصر درآورد که کار سادهاي نبود.»
حسيني در ادامه به توصيف از زندهياد منصوره حسيني پرداخت و گفت: «منصوره حسيني نيز در آثارش از نگارگري سنتي ما بهره برد. وي بدعتگذار استفاده از کاليگرافي است و پيوند خوشنويسي را با تصوير خيلي نزديک کرد. او در دهه 40 کاري کرد که با استفاده از ريتم و حرکت خوشنويسي سنتي ما فضايي را بيافريند که پيوندش را با گذشته و خوشنويسي ما حفظ کند.»
اين هنرمند با بيان اين که "در حقيقت ميراثي که اينها براي ما به يادگار گذاشتند همان ميراثي است که کساني چون قائم مقام فراهاني در ادبيات به يادگار گذاشتند"، گفت: «خطشکنيهاي آنها در ادبيات بعدها به جمالزاده و هدايت و ديگران رسيد. به طور قطع اگر خطشکنيهاي اين هنرمندان در گذر از سنت به سمت مدرنيزم نبود، نسل بعدي که ما هستيم نمي توانست جايگاهي داشته باشد و کارش چنين ساده شود.»
وي با گلايه از نسل حاضر هنر ايران تصريح کرد: «نسل معاصر هنر ايران بيتوجه به اين خطشکنيهاست که فرهنگ تصويري معاصر را به اين جا رسانده و از حد ملي منطقهاي فراتر بردند به طوري که حالا در سطح بينالمللي با افتخار از آن ياد شود.»
|