در نخستين روز از اين همانديشي كه در تالار فارابي دانشگاه هنر برگزار شد، مهندس ميرحسين موسوي رييس فرهنگستان هنر ، دكتر بهمن نامورمطلق دبير فرهنگستان هنر ، جمعي از مهمانان داخلي ، خارجي ( آلمان و فرانسه ) و علاقهمندان حضور داشتند.
در نخستين روز از اين همانديشي كه در تالار فارابي دانشگاه هنر برگزار شد، مهندس ميرحسين موسوي رييس فرهنگستان هنر ، دكتر بهمن نامورمطلق دبير فرهنگستان هنر ، جمعي از مهمانان داخلي ، خارجي ( آلمان و فرانسه ) و علاقهمندان حضور داشتند.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان هنر،در مراسم افتتاحيه نصرالله پورجوادي دبير علمي همانديشي به" بررسي معناي خيال در روانشناسي و ساير علوم" پرداخت و گفت : " فعاليت عمدة خيال در هنر اسلامي محدود به شعر و هنر كلامي نيست و هنرهاي تصويري زيادي در اين عرصه خلق شده كه گوياي قابليت درك آفرينندگان آنها از عالم خيال است."
وي افزود : " از نظر عرفان اسلامي هنرمند واقعي كسي است كه بتواند با عالم خيال كه بالاتر از عالم محسوسات است ارتباط برقرار كند." در ادامه دكتر سيدحسن شهرستاني درباره" زبان مشترك هنر و ادبيات" گفت : " در فرهنگ ايراني خيال محوريترين فصل مشترك هنر و ادبيات است." رييس دانشگاه هنر در بخش ديگري از سخنان خود گفت : " ادبيات عرفاني چارهاي جز استفاده از تمثيل يا مجاز ندارد ، استفاده از اين زبان در ادوار گذشته به دلايل گوناگوني مثل ملاحظات سياسي ، فرهنگي ، قومي و اجتماعي بوده است كه شاعر مختار بود از اين هنر استفاده كند يا نه اما در ادبيات عرفاني كار از اختيار خارج است." وي در خاتمه گفت : " حسن ادبيات عرفاني و نمادين ما كه به مسايل هنري پهلو ميزند اين است كه از خيال به عنوان عنصر اصلي مسايل هنري به خوبي استفاده ميكند." در ادامه دكتر بهمن نامورمطلق دبير فرهنگستان هنر به "جايگاه ويژه تخيل در فرهنگ شرق و تفاوت آن بين شرق و غرب" اشاره كرد و گفت : " در فرهنگ شرقي تخيل و تعقل بسيار به هم نزديك ميشوند و هر جا بين اين دو جدايي ديده ميشود به دلیل تأثير غرب است."
دبير فرهنگستان هنر ادامه داد : " موضوع خيال و عالم برزخ در انديشه غربي اغلب به عنوان يك معماي حل نشده باقي بود تا زماني كه آنها با انديشه شرقي و برزخ آشنا شدند و جواب آن را در انديشههاي سهروردي ، ابن سينا ، ملاصدرا و ابن عربي پيدا كردند." نكته قابل توجه در دومين همانديشي تخيل هنري قرائت مقاله ژيلبر دوران با عنوان فتح دوباره عالم خيال توسط ميشل كازناو بود. ژيلبر دوران كه متخصص خيال و تخيل يا تفكر رمزي و تمثيلي است در اين مقاله به مبارزه اساسي با اثبات گرايي و تاريخيگرايي پرداخته و جهان غرب را تند و زننده نقد كرده است. " دوران " در بخشي از اين مقاله ميگويد : " با سپري شدن دوران تاريك و دردناك جنگ جهاني دوم هيچگونه توهم فلسفي نميتوانست در ذهن من ، در رشته فلسفه پايدار مانده باشد. چون همة نظامهاي زشت فلسفي برادركشي در دنياي غرب در حال شكست خوردن بودند و ... پس از قرائت مقاله ژيلبر دوران ، نشست اول همانديشي با حضور نصرالله پورجوادي، حسن بلخاري و اسماعيل بنياردلان برگزار شد. ابتدا پورجوادي به توضيح تمثیل حسن در عرفان احمد غزالي پرداخت و گفت : " حسن را امروز زيبايي و جمال مينامند ، زيبايي كه موضوع آن عشق است و اين دو در اشعار فارسي به خوبي ديده ميشود."
وي افزود : " براي اينكه خالق حسن را بشناسيم بايد نشانههاي او را درك كنيم ، غزالي در اينباره معتقد است ، زيباترين چيزي كه در اين جهان وجود دارد انسان است پس شناخت و درك اين زيبايي به هنرمند اين قدرت را ميدهد كه خالق آثاري باشد كه نشانههايي از مرتبهاي بالاتر داشته باشد." پس از پورجوادي حسن بلخاري دربارة فانوس خيال و عالم مثال در مشكوهالانوار امام محمد غزالي گفت : "غزالي سراغ قوه خيال و مراتب عالم رفته و دربارة عالم روحاني و جسماني بحث كرده است. وي در يك جمعبندي عالم جسماني را نردبان عالم روحاني دانست و عالم روحاني و عالم جهاني را در موازات هم ديده است." بلخاري در خاتمه گفت :" شرق فلسفة هنر ندارد چون مباني آن تبيين نشده و حتي غزالي پس از اين همه بررسي دربارة عالم مثال و خيال به سراغ هنر نميرود بلكه به تشريح نبوت ميپردازد." اسماعيل بنياردلان نيز دربارة تخيل هنري و نسبت آن با رمانتيسم هنري گفت : "تخيل يعني شعر و منظور از شعر ذوق و شوقي است كه انگيزة كنش و رفتار ما ميشود. "
وي افزود : " تخيل قدرت فرم دادن به تصورات ذهني است و به ما كمك ميكند كه قلب و ذهن را در كنار هم قرار دهيم." در دومين ميزگرد ايرج داداشي دربارة "مولانا ، تخيل و هنر" گفت : " مولانا نيز چون ساير دارای عرفاني كامل و جامع تمامي مراتب دين بود و اشراق شمس بر وجود مولانا ، چنان تلألؤيي به او بخشيده كه خويشتن خويش به فراموشي سپرد و همه وجودش نور شد تا جايي كه جز نور نميديد." داداشي گفت : " مولانا به اين نكته توجه دارد كه معرفت – دستكم از جنبه لديالخلقي آن – مستلزم وجود داشتن است و اصلاً هدف پديدار ساختن هستيها چيزي جز معرفت نیست." تقي پورنامداريان دربارة تخيل و ادبيات گفت : " حضور رمز و سمبل در كلام و شعر فارسي باعث شده كه ذهن مخاطب بيشتر به نيت شاعر هدايت،شود اما اين هدايت مستلزم راهنمايي و حضور عقل است ، هرچه غلبه عقل بر تخيل بيشتر باشد معني صراحت بيشتري پيدا ميكند و برعكس آن هم صادق است."
اين منتقد ادبي در ادامه يك مثال چهار گزينهاي زد و گفت : " وجود اين عالم و درك آن نه تنها تجربههاي عادتگريز را ممكن ميسازد بلكه وجود معنيهاي مخفي در ذهن مخاطب را افزايش ميدهد." نخستين روز همانديشي تخيل هنري و عالم مثال با اجراي موسيقي زنده و تنبور نوازي به كار خود خاتمه داد.
|