«نقد تكويني نقدي است كه مراحل پيش از توليد يك اثر ادبي، هنري را بررسي و مطالعه ميكند و معمولاً با رويدادهاي بعد از آن كاري ندارد.»
«نقد تكويني نقدي است كه مراحل پيش از توليد يك اثر ادبي، هنري را بررسي و مطالعه ميكند و معمولاً با رويدادهاي بعد از آن كاري ندارد.»
دكتر بهمن نامورمطلق، دبير فرهنگستان هنر، در اولين جلسه از كارگاه نقد هنر كه 14 آبان ماه در مركز هنرپژوهي نقشجهان برگزار شد، با بيان اين مطلب گفت: «از آنجا كه همواره در طول تاريخ مهمترين عنصر براي مطالعه يك اثر، متن بوده است، نقد تكويني نيز با تكيه بر متن، مراحل شكلگيري و فرايند توليد يك اثر را بررسي ميكند تا عوامل مؤثر در شكل نهايي آن را پيدا كند.»
وي افزود: «در اين حال چرك نويسها و اسكنهايي كه هميشه دور انداخته ميشود، گاه از خود متن مهمتر است.»
دبير فرهنگستان هنر با اشاره به اينكه نقد تكويني در دهه 1970 شكل گرفته و جزو آخرين نقدهاي قرن بيستم است، در بررسي اهداف نقد تكويني توضيح داد: «يكي از دلايل گرايش به نقد تكويني پاسخ به اين سؤال معمول است كه اصل و نسب اين اثر چيست يا از كجا آمده است. ديگر آنكه ما به وسيله فرايند نقد تكويني ارتباط يك اثر را با آثار ديگر بررسي ميكنيم. همچنين يكي از كاركردهاي نقد تكويني شناخت خلاقيت خالق اثر است، به اين معني كه چقدر يك اثر برگرفته از آثار ديگر است و چه مقدار از آن به خود هنرمند مربوط ميشود.»
دبير فرهنگستان هنر خاطر نشان كرد كه يكي از شاخصههاي نقد تكويني مسئله آموزش است. وي ادامه: «يكي از معضلات ما درگيري بين آموزش نظري محض و آموزش عملي محض است. نقد تكويني بين اين دو پل ايجاد ميكند و از اين رو بهترين شكل آموزش هنر است.»
نامورمطلق در بخش ديگري از سخنان خود درباره وسعت و گستره نقد تكويني تصريح كرد: «در هر چيزي كه خلاقيت انسان نقش دارد، نقد تكويني هم كارآمد است، پس هر كاري را ميتوان با نقد تكويني بررسي كرد. بنابراين ميتوان گفت چون انسان در فرهنگ نقش دارد و خالق آن است، وسعت نقد تكويني به وسعت فرهنگ است.»
وي همچنين شناسايي نسخه اصلي و فرم و محتوا را از ديگر شاخصههاي نقد تكويني عنوان كرد.
معاون پژوهش فرهنگستان هنر در جمعبندي سخنان خود بار ديگر متن را مهمترين عامل در نقد تكويني بيان كرد و ادامه داد: «بستري كه از نظر عوامل جانبي، جامعه و... به وجود ميآيد پيرامتن است. آنچه در درجه اول بررسي ميشود، پيشامتن است كه پيشامتنها در خلأ ايجاد نميشوند و رشد نميكنند و هميشه وابسته به نظريهها و متنهاي ديگر هستند كه پيش متن ناميده ميشوند. آنچه براي شناخت پيشامتنها كمك ميكند متنها و نظرات ديگران است كه فرامتن ناميده ميشود. در نهايت، گاه دوباره متني يا اثري برگرفته از متن نهايي خلق ميشود كه بيش متن ناميده ميشود.»
كارگاه نقد هنر در جلسات بعدي خود به تاريخچه و ادبيات نقد تكويني، هنر و ارتباط نقد تكويني با نقدهاي ديگر و نقد تكويني در ايران خواهد پرداخت.
|