|
اخبار > هنر، بيان نسبت شخصي هنرمند با خودش است |
|
در ميزگرد شاگردان استادان تجويدي عنوان شد:
هنر، بيان نسبت شخصي هنرمند با خودش است
|
چهارمين هفته از سلسله برنامههاي همايش بزرگداشت خاندان تجويدي به ميزگرد شاگردان استاد هادي تجويدي اختصاص داشت.
چهارمين هفته از سلسله برنامههاي همايش بزرگداشت خاندان تجويدي به ميزگرد شاگردان استاد هادي تجويدي اختصاص داشت.
به گزارش روابط عموميفرهنگستان هنر، در اين نشست عباس جمالپور و محمد باقر آقاميري، شاگردان استاد زاويه، اسماعيل نظري، شاگرد هادي تجويدي، محمود افتخاري، نويسنده كتاب «درباره خاندان تجويدي» و محمدعلي رجبي، دبير همايش بزرگداشت خاندان تجويدي، به ذكر خاطراتي از استادان پيشكسوت و مرور شاخصههاي آثار آن بزرگواران پرداختند.
در آغاز عباس جمالپور، جوهر و عصاره انسان را مهمترين عنصر براي شناخت آراء و انديشههايش دانست و گفت: «اين "آن" يك دريافت و عشق لحظهاي است كه بيشتر از طريق هنر بروز پيدا ميكند.»
جمال پور هنرمند واقعي را كسي دانست كه با سخت كوشي "آن" خود را پيدا و در آثارش بروز دهد.
اين هنرمند عشق را عامل تعادل و هماهنگي در عالم هستي و آثارهنري شاخص دانست و از آن به عنوان مهمترين عنصر نگارههاي مرحوم زاويه ياد كرد.
وي تصريح كرد: «هر هنرمند و يا هر حركت هنري ميتواند تأثير خاصي در جامعه پيرامون و خالق خودش داشته باشد كه اگر اين پديده خالي از عشق باشد فقط رنج است و حاصل آن خالي از انديشه و ارتباط ميشود.»
جمال پور از جازبه به عنوان ديگر ويژگي آثار مرحوم زاويه نام برد و تأكيد كرد: «جاذبه باعث بقاي جهان و از نظر هنر پديدهاي است كه ميتواند هر انساني را به خط رأس معرفت برساند.»
محمد باقر آقاميري ديگر هنرمند حاضر در اين نشست كه سالها در آتليه مرحوم زاويه حضور داشته با ذكر خاطرات متعدد از استادش به رنگ سازي، تركيب بندي صحيح، شناخت رنگ، چهره سازي فوق العاده و... به عنوان ويژگيهاي منحصر به فرد زاويه اشاره كرد.
آقا ميري يادآور شد: «زاويه با حساسيت خاصي به سراغ موضوعات بكر ادبيات به ويژه رباعيات خيام ميرفت. او با ظرافت خاصي كه بايد از يك نقاش ايراني توقع داشته باشيم، شاهكارهايش را خلق ميكرد.»
آقا ميري در بخش ديگري از سخنانش ارزش و اعتبار امروز هنر ايران را مديون بزرگاني چون زاويه دانست و از شناخته بودن اين هنرمندان براي نسل جديد و بي توجهي به آنها ابراز ناراحتي كرد.
اين ميزگرد با خاطرات اسماعيل نظري از حضور در محضر هادي تجويدي ادامه پيدا كرد.
نظري در خاطرات خود به مسابقهاي كه در زمان حسين طاهر زاده بهزاد بين هادي تجويدي، مهدي تائب و حسين بهزاد برگزار شد و هادي تجويدي با كشيدن «هفت گنبد بهرام» برنده و سمت معلمي را عهده دار شد اشاره كرد.
نظري شيوه هادي تجويدي در آموزش شاگردانش را، ويژه و خاص خود او دانست و گفت: «تنها كسي كه پس از دوران صفويه، مينياتور ايران را زنده كرد و با تربيت شاگردان متعدد اشاعه داد، هادي تجويدي بود.»
وي در خاتمه از هادي تجويدي به عنوان پدر نگارگري ايران، استاد شبيه سازي و مبدع مكتب تهران نام برد.
در ادامه محمود افتخاري با اشاره به اينكه تاريخ هنر معاصر ايران به هنرهاي اصيل ما روي خوش نشان نداده و الگوي هنرمندان طي اين سالها بيشتر غربي بوده گفت: «در اين روند حتي دستاوردهاي مدرسه صنايع قديمه و مدرسه كمال الملك هم مظلوم واقع شده است.»
وي افزود: «اگرچه اين دو مسيرهاي متفاوتي داشتند؛ اما جامعه ما به هر دو احتياج داشت. ما هم به كمال الملك نياز داشتيم و هم هادي تجويدي.»
افتخاري به خلق آثار مشترك بين برخي از اين استادان اشاره و اين امر را نشان از وحدت و اعتقادات مشترك آنها دانست.
اين هنرمند در تعبير و تفسير آثار اين هنرمندان توضيح داد: «مرحوم زاويه با ظرافت آثارش، كريميبا شيوه پردازي و هادي خان و شاگردانش با ساخت و ساز رنگها و تركيب بندي، همه و همه هنر ناب ايراني را خلق و به اوج رساندند. آنها با اعتقاد به مباني هنرهاي ايراني، ملي و اسلاميبه باوري رسيدند كه آثارشان را منحصر به فرد كرد؛ اما متأسفانه ارزيابي اين آثار هرگز صورت نگرفت.»
افتخاري كار اين هنرمندان را به دليل شرايط خاص حاكم بر جامعه و رواج مدرنيسم، بسيار با ارزش و مهم دانست و افزود: «در شرايطي كه مدرنيسم سعي داشت هنر سنتي ما را كنار بزند و قرار بود همه چيز به هر قيمت مدرن شود، اين هنرمندان با پشتكار به كار خود ادامه دادن و با راه اندازي مدرسه صنايع قديمه، شيوه خود را حفظ و ماندگار كردند.»
وي خاطر نشان كرد: «اگر لازم بود ما مدرن ميشديم، در همان زمان عيسي بهادري داشت به نحو احسن در ساحت ملي خودمان، مدرنيسم را تجربه ميكرد.»
اين هنرمند اظهار داشت: «ما هرگز در هنر مدرن به جايگاه خاص نرسيديم و نميرسيم، چرا كه جامعه ما آن را نپذيرفت. مدرنيسم زماني اتفاق ميافتد كه افراد جامعه تفكر مدرن داشته باشند.»
محمود افتخاري در خاتمه گفت: «اميدواريم زماني هنر ايران مدرن شود كه تماميمباني هنر ايران را شناخته باشيم.»
افتخاري گفت: «عامترين افراد جامعه به راحتي متوجه جريانات هنري ميشوند و هنوز هم در مقايسه يك اثر مينياتور و يك نقاشي مدرن، به سمت هنر خودمان جذب ميشوند. اين به اين معني است كه در جامعه ما هنوز هم تائب شدن و ميرزا آقا شدن افتخار است.»
دكتر محمدعلي رجبي، دبيرهمايش بزرگداشت خاندان تجويدي، آخرين سخنران اين نشست بود.
رجبي در آغاز سخنانش در بررسي آثار هادي تجويدي، ابتدا به شناخت صحيح حالات انساني چه در ظاهر و چه در حالات نفساني، گذشت از طبيعت و ارتباط با ظاهر اشياء و... به عنوان شاخصههاي منحصر به فرد نگارههاي تجويدي اشاره كرد. رجبي از طبيعت به عنوان نخستين معلم نگارگران ايراني نام برد و ادامه داد: عده اي از مدرنيسمها معتقدند، گذشت از طبيعت يعني بي اعتبار دانستن آن؛ اما فراموش نكنيم كسي ميتواند از طبيعت بگذرد كه طبيعت را ميشناسد.»
دبير همايش گراميداشت خاندان تجويدي، درباره نقش طبيعت در آثار هنرمندان ايراني توضيح داد: «در هنر ما عاليترين نوع شناخت از طبيعت به گونهاي است كه هم نشاني از آن هست و هم نيست. يعني اتفاقي افتاده كه هرگز هر آنچه در طبيعت هست به اينگونه وجود نداشته است.»
رجبي اين نوع تصويرگري را يكي شدن هنرمند با موضوع دانست و در بخش ديگري از سخنان خود اظهار داشت: «هنر، بيان نسبت شخصي هنرمند با خودش است و تجلي اين موضوع در آثار مرحوم زاويه به خوبي پيدا است.»
وي افزود: «او ابتدا به شيوه استادش كاركرد؛ اما آرام آرام اين شيوه به او اجازه داد كه خودش را بشناسد و آثار ويژه روح و جان خودش را خلق كند.»
رجبي خاطر نشان كرد: «هر هنرمند با اثر خودش ميميرد و در كار ديگري با شناسنامه جديد زنده ميشود.»
او سخنان خود را با نشان دادن تصويري از آثار مطيع ادامه داد و گفت: «او در مكتب هادي تجويدي مشق كرده بود؛ اما به مرور به آثار منحصر به فرد خودش رسيد.»
وي افزود: «مطيع معتقد بود كه مكتبي با عنوان ايرانشهر ابداع كرده است. يعني هر آنچه با عنوان زيبايي در آثار دورههاي مختلف بوده را يكجا جمع كرده است.»
رجبي در پايان سخنانش از الفت بين همه اجزاي آثار مطيع به عنوان حقيقت منحصر به فرد آثار اين هنرمند و وجه تمايز آثار او با ديگر هم عصرانش نام برد.
|
|
|
|
|
زمان انتشار: چهارشنبه ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ - ١١:٥٦ | نسخه چاپي
...در حال ثبت نظر نظر شما ...در حال ثبت نظر خروج
|