دانشگاه گوته در شهر فرانكفورت آلمان با همكاري خانه گوته سلسله برنامههاي يكصدمين سالگرد تأسيس آن دانشگاه را طي مراسمي با شكوه برگزار كرد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اين مجموعه برنامهها شامل نشستهاي علمي با موضوعات «اشعار گوته»، «ادبيات جهان»، «گوته و دوران رمانتيك»، «گوته و اسلام»، «ماهيت سبكهاي شرقي و عربي»، «ترجمه ادبيات جهان و تبادل انديشه» است كه به همراه چند كارگاه «گوته خواني»، «بررسي سبكها و تأثيرات آنها برجهان بعد از گوته» و ديگر موضوعات مرتبط درطول سال 2014 ميلادي برگزار ميشود.
اين مجموعه فعاليتها، كار مشترك دانشگاه گوته، خانه گوته، فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران و مؤسسه حافظ در هامبورگ است كه با همكاري رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در برلين برپا شده است.
در اين مراسم بسياري از شرقشناسان و پژوهشگران از كشورهاي مختلف از مدعوين افتتاحيه بودند؛ همچنين عبدالرحيم فيروززاده، مديركل امور بينالملل به عنوان نماينده فرهنگستان هنردر اين برنامه حضور داشت.
آيين افتتاحيه اين سلسله نشستها و كارگاهها، تحت عنوان «هجرت گوته سفر به مشرق زمين» و «سفر در ميان متنها» با موضوع سفر گوته درميان متون مشرق زمين بويژه قرآن، كتاب مقدس مسلمانان و نيز ديوان حافظ بود.
نشست روز پنجشنبه 25 ارديبهشت كه در خانه گوته در شهر فرانكفورت برگزار شد، نمونه و الگوي به عينبيت نشسته گفتگوي ميان فرهنگها بود.
در اين جلسه كه با قرائت قرآن آغاز و با قرائت قرآن نيز پايان يافت، چند سخنراني درباره سفر انديشهگاني گوته از «خود» به سوي «حافظ» ارائه شد. همچنين قطعاتي از «ديوان غربي- شرقي» گوته خوانده شد و مترجم زبردست ايراني نيز ترجمههاي منظوم آنها را قرائت كرد و پس از آن حافظ خواني و ترجمه آن به زبان آلماني و برنامه تك خواني موسيقي اصيل ايراني اجرا شد.
در اين نشست دكتر كاترينا ونتسل استاد علوم اديان دانشگاه گوته در سخنراني خود، عنوان كرد: دويست سال پيش، فريدريش كتا، ناشر آثار ادبي درماه مه 1814 نسخهاي از ترجمه دوجلدي ديوان حافظ را كه توسط يوزف هامر پورگشتال به زبان آلماني برگردانده شده بود به گوته هديه داد. گوته كه از خواندن اين اشعار به وجد آمده بود، در شب كريسمس همان سال شعر «هجرت» را سرود. تقارن اين وقايع به عنوان مبنايي براي طرحي در نظر گرفته شد كه «هجرت گوته، سفربه مشرق زمين؛ سفر به متون» ناميده شده است. اين طرح در سال 2014 به مناسبت صد سالگي دانشگاه فرانكفورت به طور مشترك توسط كرسي علوم اديان دانشگاه فرانكفورت و انجمن حافظ هامبورگ، مجري طرح «هنر پل ميسازد، ديدار مشرق زمين با مغرب زمين» برگزار ميشود.
وي در ادامه سخنان خود تصريح كرد: گوته از ترجمه فرانسه كلمه «هجرت» كه به مهاجرت پيامبر اسلام از مكه به مدينه اشاره دارد بهره برد و شعري با اين عنوان را در ابتداي «ديوان غربي شرقي» خود قرار داد. وي با اين كار به طور همزمان دو واقعه ديني برهه ساز در مسيحيت و اسلام را زير نظرگرفت و از اين رو براي اين شعر وزن و اهميتي خاص قائل شد و بالاخره خود اين شاعر مجبور شد در سالهاي 1814و 1815 به خاطر درگيريهاي جنگي آن زمان به منطقه زادگاه خود در راينماين بگريزد، به طوري كه سرنوشت خود او نيز با «هجرت» عجين گشت.
اين استاد دانشگاه علوم اديان گفت: گوته در شعر «هجرت» به فروپاشي و زوال حكومتهاي وقت اشاره ميكند: «تختها چون بشكنند و ملكها رو به زوال». موضوعاتي چون «سفر»و «گريز» آنهم با صيغهاي كه مطابق با زمان نيست، در سراسر اين اثر گوته محسوس، تعيين كننده و اثرگذار است.
دكتر ونستن در ادامه افزود: گوته هم از راه تحصيل شرق شناسي، به خصوص شعر مشرق زمين، هم با مطالعه قرآن و هم از طريق شنيدن موعظههاي ديني و انجام تمرينات خط عربي و فارسي موضوعات ديوان خود را آموخت. اين سفرهاي معنوي او به مشرق زمين نه فقط نگاه او را به سرنوشت خويش و تاريخ اروپا معطوف نمود، بلكه او همچنين توانست تاريخ بشريت را در افقي دور ترسيم كند كه مبدا آن به زعم هردر (Herder) درمشرق زمين بوده است.»
وي افزود: گوته خود را در «ديوان غربي شرقي» به عنوان بازرگاني مسافر معرفي كرده كه كارش معاوضه متاع فرهنگي است. او ترجمه آلماني ديوان حافظ را خواند و از دنياي زباني و ديني حافظ الهام گرفت و ما امروز به فكر شيوهاي جديد از اين تعامل افتادهايم. حس غريبي كه ديوان گوته از آن زمان تاكنون در خواننده ايجاد كرده، در طرح «هجرت گوته» چند برابر و گريز خيالي شاعر از منطقه ماين به پارس تكرار و از نظر هنري تشديد ميشود و سپس اين حركت به عنوان سفر بازگشت شكل ميگيرد.
مخاطبين اين نشست كه از اساتيد دانشگاه و فرهنگ دوستان و برخي مقامات فرانكفورت بودند؛ تحت تأثير معاني قرآن، الحان زيباي شعر فارسي و مصاديق نزديكي بسيار شگفتانگير ميان گوته و حافظ قرار گرفتند؛ به طوريكه بارها و بارها پس از پايان يافتن برنامه از آشكار كردن تعجب خود از تأثيرات عميق حافظ بر گوته يعني بزرگترين شاعر اروپايي ابايي ازخود نداشتند.
برنامه «سفرگوته به مشرق زمين – سفر درميان متون» از يك طرف نبوغ گوته و ايدئولوژي او و از سويي ديگر پيوند شايسته معاني بلند
قدسي و ايماني را در دو سرزمين بسيار دور از هم به تصوير كشاند.
شباهت ميان گوته و حافظ بيشتر از پيش بايد موجب بحث و بررسي علمي قرار گيرد زماني كه بدانيم هم گوته و هم حافظ در دورانهايي متلاطم زندگي كردهاند و همچنين هم حافظ و هم گوته نابغههايي بودهاند كه از سنين كم سالي، تلاش و كوشش وافري در كسب علم داشتهاند.
اما آنچه از گوته نمي دانيم و يا كمتر در جامعه فرهنگ دوستان ايران به آن اشاره شده است موضوع دوران رشد گوته در خانواده خود و تأثير پدر بر او است. گوته در كتابخانه پدر و در معرض مطالعه فرهنگها و ملل بوده است و از ميان كتابهاي فراواني كه مطالعه كرده است، دو كتاب براي ما ايرانيان بايد قابل توجه باشد. كتاب اول قرآني است بزبان انگليسي به همراه تفسير و توضيحات كه درسال 1734 چاپ شده و نسخه آلماني آن هم در سال 1746 بدست گوته رسيد. (تصوير 1).
نسخه اصل هر دو كتاب اينك دركتابخانه خانه گوته در فرانكفورت در دسترس است و نحوه ترجمه و تشريح در آن بسيار خواندني است، چرا كه سبك روايي در تشريح قرآن بكار آمده است. كتاب ديگري كه گوته از كتابخانه پدر خود خوانده است، كتاب مصوري است كه به شناسايي سرزمين باستاني ايران ميپردازد (تصوير 2)
اين كتاب براي كودكان نوشته شده و نويسنده با برخي اسكچها و نقاشيهاي سياه و سفيد تصاوير مكانها را نشان داده است. در تصوير مقبره حافظ آمده است كه «اين مكاني است در بخش ثروتمند شهر مقبره با دربي كوچك و دوشيره مجسمه بر آن مشخص است و اين مكان در مركز شهر و هسته اصلي شهر قرار دارد». (تصوير2)
توضيحاتي كه درباره مقبره حافظ ميدهد بايد از سوي مورخين و نيز از سوي حافظ شناسان مورد بررسي قرار گيرد.
مقصود از مطالب بالا آن است كه بخش بسيار مهمي از زندگاني اين نابغه آلماني، تأثير گرانسنگي است كه نقش پدر و كتابهاي او و آنچه را كه پدر به فرزند خود براي مطالعه كردن ارائه كرده است، نشان ميدهد؛ تا آنجا كه گوته را مؤثرترين شاعر فيلسوف، طبيعيدان و نويسنده اروپاي قرن 18 نموده و او را فردي جريان ساز در دوره رمانتيك آلمان ميدانند.
گوته تحت تأثير حافظ شيرازي و انديشههاي ناب او مينويسد:
چون فروپاشد جنوب و مغرب و ملك شمال
تختها چون بشكسته و ملكها رو به زوال
پس پناه آور از اين خطه به سوي شرق ناب
تا بگردي از پدرشاهي هوايش كامياب
آخرين بخش اين مراسم نمايشگاه آثار خوشنويسي هنرمندان ايراني و خوشنويسي گروه لترا آلماني بود در اين نمايشگاه كه نمونه ديگري از گفتگوي ميان فرهنگها بود خوشنويسان آلماني و ايراني برروي موضوع «اشعار حافظ» آثاري را خلق كرده بودند در معرض ديد بازديدكنندگان قرار دادند. خطوط نستعليق زيباي فارسي و خطوط خلاقانه هنرمندان آلماني در كنار برخي ديگر از آثار تجسمي در اين نمايشگاه توجه بازديد كنندگان را به اين نكته جلب ميكرد كه «همزباني و همدلي از همه چيز خوشتر است.»
سلسله برنامههاي «هجرت گوته- سفر به شرق، سفرميان متنها» و نيز نمايشگاه خوشنويسي حدود دو ماه ديگردر شهر فرانكفورت ادامه داشته و پس ازآن، اين آثار خوشنويسي به يك گالري خاص در داخل محوطه دانشگاه گوته منتقل ميشود. اين سلسله فعاليتها با اجراي يك برنامه موسيقي ايراني درهمان دانشگاه به پايان ميرسد.