اخبار > نشست رويکرد انسان شناسي به فرهنگ و هنر عامه برگزار شد


نشست رويکرد انسان شناسي به فرهنگ و هنر عامه برگزار شد

 

ناصر فكوهي: تنها راه برقراري ارتباط ميان دانش و هنر گذشته و امروز باز خواني منابع و متون گذشته است

 ناصر فكوهي: تنها راه برقراري ارتباط ميان دانش و هنر گذشته و امروز باز خواني منابع و متون گذشته است


نشست رويکرد انسان شناسي به فرهنگ و هنر عامه، از سلسله نشست‌هاي تخصصي گروه انسان شناسي هنر فرهنگستان هنر، روز چهارشنبه، چهارم آذر ماه، در سالن کنفرانس ساختمان مرکزي فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش اداره کل روابط عمومي‌فرهنگستان هنر، در اين نشست که با حضور جمعي از اعضاي گروه انسان شناسي فرهنگستان هنر، دانشجويان و علاقه مندان برگزار شد، به بررسي کتاب «در فرهنگ خود زيستن و به فرهنگ‌هاي ديگر نگريستن» – سي گفتار درباره فرهنگ- تاليف علي بلوکباشي از انتشارات گل آذين پرداخته شد.

در ابتدا دکتر ژاله آموزگار، استاد دانشگاه تهران در رشته زبان و ادب باستاني، به معرفي و توضيح بخش‌هاي مختلف کتاب «در فرهنگ خود زيستن و به فرهنگ‌هاي ديگر نگريستن» پرداخت و گفت: «مقالات موجود در اين کتاب، با محوريت اصلي مردم شناسي، علاوه بر پيش گفتار، شامل پنج بخش با عناوين «کليات فرهنگ»، «زبان و ادبيات عامه»، «دانش و فناوري در حوزه فرهنگ عاميانه» و «مناسک آئيني و مذهبي» است که در همه اين بخش‌ها نکات جالب توجه و بحث برانگيز مردم شناسي را مي‌توان يافت».
وي افزود: «از آنجا که همه ما جزئي از مردم هستيم، مي‌توانيم خود را با مسائل مطرح شده در کتاب وفق دهيم و نوعي ارتباط صميمانه ميان خوانندگان و کتاب برقرار مي‌شود».
دکتر آموزگار در ادامه به بررسي بخش نخست کتاب که شامل مفهوم فرهنگ و تمدن است و همچنين برخي از مفاهيم برگزيده‌اي که در مقالات به آن‌ها اشاره شده، پرداخت. او در اين زمينه درباره مقاله «زبان‌هاي رمزي» که در قسمت يادنامه زنده ياد احمد تفضلي منتشر شده است و به موضوع زبان‌هاي ساختگي و لوترايي مي‌پردازد و همچنين مفاهيم زباني و فرهنگي مطرح شده در مقالات: «چيستان»، «خيش خانه»، «آسياب»، «نان و نانوايي»، «معماري و قهوه خانه سنتي»، «حديث شهادت در حاشيه کوير» و «هويت سازي اجتماعي» توضيح داد و گفت: «اين مجموعه مقالات با مطالب مربوط به تمدن آغاز مي‌گردند، با مسائل مربوط به زبان، فولکلور، معماري، موسيقي، مناسک و نمادها ادامه ميابند، و سرانجام با مسائل مربوط به زايش و مرگ به پايان مي‌رسند».
دکتر علي بلوکباشي، مولف کتاب «در فرهنگ خود زيستن و به فرهنگ‌هاي ديگر نگريستن»، درباره اين اثر به سخنراني پرداخت. او در ابتدا «مردم شناس» را فردي معرفي کرد که فرهنگ ناشناخته و تحقير شده مردم کوچه و بازار شهري، روستايي و عشايري را به طبقات عاليه جامعه يا به عبارتي برج عاج نشينان مي‌شناساند.
دکتر بلوکباشي توضيح داد: «امروزه وقتي به سراغ اوراق بازمانده از تاريخ حيات اجتماعي گذشته مي‌رويم، کمتر نوشته جامعي از احوالات طبقات پايين جامعه ايران و زندگي فرهنگي و اجتماعي مردم کوچه و بازار ميابيم. آگاهي ما از شيوه زندگي اين گروه از مردم، تنها تحقيقات ميداني گروهي از مردم شناسان را شامل مي‌شود. اما اين تحقيقات نشان مي‌دهد که توده مردم ايران، هر چند در محيطي ساده و بي رنگ و ريا مي‌زيستند و آموزش مدرسي نداشتند؛ اما داراي معارف و هنري والا، و فرهنگي اگر نگوئيم فاخرتر از فرهنگ خواص، اما همسنگ با ساير نظام‌هاي فرهنگي و اجتماعي موجود در جامعه خود داشته‌اند».
در ادامه دکتر بلوکباشي، کتاب خود را حاصل جستجو و گشت و گذار در کوچه پس کوچه‌هاي فرهنگ مردم ايران معرفي كرد که با نگاهي واقع بينانه به وصفي تحليلي از فعاليت‌هاي روزمره انسان‌ها در عرصه خانه و خانواده و پايگاه‌هاي گوناگون اجتماعي پرداخته است.
او در پايان خاطر نشان کرد: «آنچه در مباحث مختلف اين کتاب درباره فرهنگ بيان شده است، به فرهنگ مدرن امروزي ارتباط ندارد. هرچند رگه‌هايي از صورت رفتارهاي عملي و ذهني فرهنگ سنتي، در فرهنگ مدرن جامعه امروزي نمود پيدا کرده است. کوشش نويسنده اين بوده است که با نشان دادن ارزش‌هاي فرهنگ سنتي در پاره‌اي از عرصه‌هاي زندگي، اين انگيزه را در فرهنگ شناسان و نظريه پردازان ايجاد کند که با راه جويي‌هاي علمي ‌و منطقي، شايد بتوان خصلت تحمل و مدارا و انعطاف پذيري را ميان فرهنگوران دو جامعه قديم و امروز ايجاد کنند تا هيچ يک از دو گروه، فرهنگ گروه ديگر را خطر و مانعي براي هويت ستيزي با خود نپندارند».
در ادامه دکتر مرتضي فرهادي، پژوهشگر هنر بومي‌و نويسنده کتاب «موزه‌هاي دربار»، به بحث درباره خصوصيات انسان‌هاي هستي‌دار و نا به هنگام با ديدگاهي فلسفي پرداخت و با اشاره به آشنايي اش با دکتر بلوکباشي و اثر تاليفي ايشان، گفت: «کسي که مي‌تواند فرهنگ سرزمين خود را تا اين مقدار مورد عنايت قرار دهد، يعني انساني با اعتنا و اصيل است. ايشان فردي بسيار فروتن و فراروان هستند و فروتني همان گونه که از معاني ايراني و آريايي است، از خصايل معقول جامعه ما نيز به شمار مي‌رود. در روزگاري که همه براي ايجاد پرستيژ از مدرنيته دم مي‌زنند، ايشان در اثر خود به فرهنگ اصيل ايران پرداخته‌اند و همين امر دليلي بر شخصيت نا به هنگام و هستي دار بودن ايشان است».
در پايان اين نشست، دکتر ناصر فکوهي، رئيس گروه انسان شناسي هنر فرهنگستان هنر، به صحبت درباره انسان شناسي معاصر پرداخت و گفت: «رويکرد کلاسيکي که در انسان شناسي نسبت به دانش بومي‌وجود داشته است، دربرگيرنده اين نظريه بود که جوامع ابتدايي و بومي‌نسبت به جوامع پيشرفته جوامع ساده‌تري بودند و ميان اين جوامع مي‌توان يک سير تحول را مشاهده کرد که باعث جدا شدن آن‌ها از يکديگر مي‌شود. اما با مطالعاتي که صورت گرفت، اين نظريه به زير سوال رفت. نمونه اين امر را مي‌توان در مطالعاتي که در صد سال اخير بر روي بوميان استراليايي صورت گرفته، مشاهده کرد. در دانش بومي‌نمونه‌هايي وجود دارد که دانش جديد قادر به تعريف و تکرار آن‌ها نيست و رابطه سادگي و پيچيدگي جوامع قديم و جديد، يک رابطه ذهني است».
دکتر فکوهي در ادامه پرداختن به پژوهش و بررسي علمي‌تر از جوامع سنتي را وظيفه اصلي انسان شناسان نسل جديد دانست و تنها راه حل براي برقراري ارتباط ميان دانش و هنر گذشته و امروز را باز خواني منابع و متون گذشته معرفي کرد.

 
 
 

زمان انتشار: يکشنبه ٨ آذر ١٣٨٨ - ١٠:١٠ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج




اخبار
اخبار موسسات و زیرمجموعه ها
کلیه حقوق متعلق به این پورتال برای فرهنگستان هنر محفوظ است.