طبقه بندي : | کتاب , | موضوع : | مجموعه مقالات زيباييشناسي و فلسفة هنر (6) - تجربة زيباشناختي | نویسنده : | دايانه كالينسون | عکس : |  | ویراستار : | بابك محقق | چاپ اول : | تابستان 1385 | چاپ و صحافي : | بهمن | تعداد صفحات : | 200 صفحه | اطلاعات بیشتر : | سخن ناشر
هنر حاصل ذوق، حس زيباييشناختي هنرمند، تجربهها و آموختههاي اوست. هنرمند در اين مسير، در تعامل با هنر و دانش اقوام و ملل ديگر، بر غناي تجربة خود ميافزايد و افق ديد خويش را ميگستراند و از اين رهگذر آثار و انديشههاي هنري به منصة ظهور ميرسد و ميراث هنري شكل ميگيرد. اين ميراث هنري جلوة تلاش هنرمندان، انديشمندان و انسانهايي است كه در آفرينش اثري زيبا سهم داشتهاند. در واقع، آنچه به منزلة دستساختهاي انساني در قالب بنايي عظيم، مجسمهاي زيبا، تابلوي نقاشياي چشمنواز و خطوط اسرارآميز خودنمايي ميكند، تحتتأثير انگارهها و انديشههاي رايج در تمدنهاي گوناگون بشري است. مهم آن است كه اين ميراث شناخته و ابعاد گوناگون هنري، فلسفي، تاريخي، جامعهشناختي، انسانشناختي و ... آن تحليل و بررسي شود.
بر همين اساس، فرهنگستان هنر ميكوشد برمبناي رسالتي كه در نشر، ترويج و حمايت از هنر برعهده دارد، علاوه بر برپايي همايشهاي بينالمللي، همانديشيها و نمايشگاههاي مختلف، با انتشار مجموعه آثاري در حوزههاي گوناگون هنر پاسخگوي نياز هنرمندان و محققان باشد.
بررسي آراي انديشمندان برجستهاي كه به نگارش در قلمرو هنر پرداختهاند، ازجمله حوزههاي مهمي است كه انتشارات فرهنگستان هنر بدان اهتمام ميورزد.
در اين چارچوب، ترجمه و نشر مجموعه مقالات و رسالههايي درخصوص زيباييشناسي و فلسفة هنر در دستور كار قرار گرفته است.
كتاب حاضر، بهعنوان ششمين جلد اين مجموعه، به بررسي نظريههاي تجربة زيباشناختي در هنر اختصاص دارد كه از كتاب زيباييشناسي فلسفي[1] برگزيده شده است.
اميد است انتشار چنين مباحثي برخي كاستيهاي موجود را در زمينة منابع آكادميك زيباييشناسي و فلسفة هنر مرتفع كند.
انتشارات فرهنگستان هنر
تابستان 1385
[1]. Oswald Hanfling (ed), Philosophical Aesthetics: (an Introduction), Blackwell (1992).
يادداشت مترجم
متن حاضر برگردان مقالة چهارم از كتاب (پيشدرآمدي بر) زيباشناسي فلسفي[1] به تدوين اُسوالد هانفلينگ (Hanfling Oswald) است كه به موضوع «تجربة زيباشناختي» (Experience Aesthetic) اختصاص يافته است. تجربة زيباشناختي يكي از مفاهيم بنيادين در فلسفة هنر و زيباشناسي است كه از ابتداي تاريخِ هنر ذهن متفكران را به خود مشغول داشته است و تا بهامروز هم رأي خرسندهكنندهاي در خصوص آن ارائه نشده است. دربارة بنيادي بودن آن همين بس كه پرداختن به اين مقولـه، در حقيقت مستلزم مرور تاريخچة فلسفة هنر و زيباشناسي است. تجربة زيباشناختي، مفهومي بسيار پيچيده است كه دامنة وسيعي از پديدارها و تجربههاي متنوعي را در بر ميگيرد و در پيوند و ارتباط مستقيم با تاريخ فرهنگ و فلسفه قرار دارد. دايانه کالينسون، يكي از استادان بنام فلسفة زيباشناسي، در اين مقاله با نثري شيوا و تا حدي بهدور از تكلفات فلسفي، مجموعهاي از مهمترين نظريات را، از ارسطو تا تِري ديفي، به رشتة تحرير درآورده است. از اين رو، مقالة پيش رو در واقع مروري است بر آراي فلسفي در خصوص موضوع تجربة زيباشناسي و رابطة آن با هنر و زيباشناسي.
اقدام فرهنگستان هنر در تعميق اين نوع فلسفه، از طريق نشر آثار برجستة پيرامون آن، كاري است در خور تقدير و تشكر، كه اميد است تداوم اين راه بر غناي فرهنگ فلسفي در زيباشناسي و هنر بيفزايد و اسباب پژوهش علاقهمندان را فراهم آورد.
1.Philosophical Aesthetics (an Introduction), Edited by Oswald Hanfling, Blackwell (1992).
مقدمه
آيا راهِ مناسبي براي تجربة آثار هنري وجود دارد؟ اگر چنين راهي وجود داشته باشد، آن را چگونه بايد توصيف کرد؟ خصيصههاي اصلي آن کداماند؟ چه تفاوتي با ديگر انواع تجربه دارد؟ و معنا و اهميت آن در زندگي انسان چيست؟
از ديرباز در پاسخ به اينگونه پرسشها گفتهاند که راه مناسبي براي تجربة آثار هنري وجود دارد، راهي که ميتوان آن را از ساير انواع تجربه تفكيك و تحت عنوان «تجربة زيباشناختي» توصيف كرد. اما انبوهي از دشواريها فراروي توجيه و مدلل ساختن اين پاسخ صفآرايي کردهاند. توصيفات مرتبط با «تجربة زيباشناختي» آن چنان متنوعاند و ادعاهاي متفاوتي را پيش ميکشند که از اين ميان، يافتن تنها يک ويژگي معيّن و بارز براي آن، سخت دشوار مينمايد، يا حتي بهسختي ميتوان در ميان توصيفات ارائه شده دربارة آن، مشخصة واحدي يافت که وجه مشترک همة آنها باشد. از جمله در توصيف آن، ميگويند که زيباشناسي تجربهاي مفيدِ شناخت است، يا اينکه هيچ شناختي بهدست نميدهد، يا تجربهاي بدون مداخلة اراده، بيغرض، فعال، منفعل، پالايندة روح، و تأملبرانگيز است. از يک سو، برخي معتقدند كه تجربة زيباشناختي تفاوت ذاتي با ساير تجربههاي ما ندارد و از سوي ديگر، برخي آن را به نحوِ منحصربفردي متمايز از هر تجربة ديگري معرفي ميکنند. بعضي از نظريهپردازان معتقدند که اين تجربه فقط به دنبال اتخاذ رويکردي خاص، يعني رويکرد زيباشناختي پيش ميآيد؛ برخي ديگر برآناند که تجربة زيباشناختي، آن طور که بايد و شايد، تنها در برخورد با آثار هنري تحقق مييابد. همچنين صاحبنظران ديگري بر اين باورند که تقريباً با هيچ چيز نميتوان از منظر زيباشناختي برخورد کرد.
اين نوشتار به كندوكاو در برخي از موضوعات فلسفي ميپردازد که برخاسته از همين تفاسير ناهمگن دربارة تجربة زيباشناختياند؛ طيفي از اظهارات دربارة تجربة زيباشناختي را بررسي و مفهوم رويکردِ زيباشناختي را ارزيابي ميكند و به کندوکاو در بابِ مجادلاتِ ميان مدافعان اينگونه مفاهيم و مخالفاني ميپردازد که آنها را غيرقابلدفاع تلقي ميکنند. جمعبندي اين نوشتار به طور اجمالي عبارت است از:
1) مفهوم قابل دفاعي از «تجربة زيباشناختي» وجود دارد که اساساً در پيوند با تجربة هنرهاي مختلف قرار دارد، با اينکه منحصر بدان نيست؛
2) چنين تجربهاي در زندگي انسان ارزشمند است.
فهرست مطالب
سخن ناشر
يادداشت مترجم
مقدمه
1) ملاحظات تاريخي
2) ماهيت تجربة زيباشناختي
3) نظرية تأمل (مشاهدة دروني)
4) بيارادگي (اراده از كف نهادن)
5) بحث ديگري دربارة تأمل
6) فارغ از علقه بودن (بيغرضي)
7) صورت/ فرم و «فرم معنادار»
8) تجربه و «يك تجربة خاص»
9) فاصلة رواني
10) ديدگاهي ساخته و پرداخته
11) مرور و بسط موضوع
پينوشتها
كتابنامه
نامنامه
واژهنامة فارسي به انگليسي
واژهنامة انگليسي به فارسي | |