پيشگفتار
اثر حاضر نيز، همچون كتابي كه سه سال پيش دربارة قونيه به چاپ رسيد، بخشي از كتاب بناهاي يادبود هنر معماري ايراني است كه از مدتها پيش ناياب شده بود. بقعة اردبيل كه از نظر هنري و تاريخي يكي از جالبتوجهترين بناهاي يادبود ايران اسلامي است، براساس اطلاعات من، از آن زمان ديگر مورد پژوهش قرار نگرفته و در منابع نيز ديگر توجهي به آن نشده است، و اين واقعيت چاپ دوبارة بخشي از كار جامع من دربارة هنر معماري ايراني اسلامي را توجيه ميكند. به اين متن، كه كليتش بدون تغيير مانده اما اصلاحاتي در آن انجام گرفته، چند بخش تكميلي بااهميت و چندين سند تصويري و عكس اضافه شده است.
بقعة شيخصفي (متوفي 735ق) جد بزرگ ] خاندان صفويه [ و شاه اسماعيل (متوفي930ق)، اولين شاه سلسلة صفوي، جزو مكانهاي زيارتي است كه در حال حاضر نيز شيعيان ايران از آن بازديد ميكنند؛ حتي اگر اهميت آن با اماكن مقدس عراق، كه براي خارجيان بهكلي غيرقابل دسترس است، و با مساجد مشهد و قم قابلمقايسه نباشد. ما اجازة چندروزه تحقيق دربارة روحانيان اردبيل و عكسبرداري از بقعه را بهتمامي مديون توصية سركنسول سابق روسيه در تبريز در پاييز 1897م هستيم؛ امتياز نادري كه با توجه به موقعيت مذهبي مكان، در نهايت به جايگاه سياسي و پرنفوذ امپراتوري تزار در ايرانِ قديم و به ويژه در استان مرزي آذربايجان مربوط ميشد.
صُفة كاخ تخت جمشيد، غار شاپور و مسجد اردبيل مكانهايي در خاك ايران هستند كه براساس برداشت ما، دوران شكوفايي دورههاي هخامنشي، ساساني و اسلامي را به طور چشمگيري نشان ميدهند. هنوز هم خرابههاي بقعة اردبيل را جادويي خاص احاطه كرده است؛ مكاني كه با يادآوري بنيانگذاران جنبشهاي مذهبي و سياسي، كه اين سرزمين را پس از قرنها سكون دوباره به سمت قدرت و شكوه هدايت كردهاند، پيوند خورده است. در هيچجاي ديگرِ ايران، حتي در اصفهان، پوشش رنگي ديوارها، آنگونه كه در صحنهاي اين بناي گسترده با كاشيهاي معرّق تزيين شده، چنين غني و كامل از نظر هنري كار نشده است. پايداري اين پوشش نسبتاً خوب و از پيرايههاي بعدي و مرمت مبرا مانده است. در همين راستا اهميت طراحي قسمتهاي جداگانة بنا مطرح ميشود؛ قسمتهايي كه در آنها شكلهاي جديد ساختماني، مثلاً مكان گنبددار مشخص براي نگهداري ظروف چيني، به وجود آمدهاند. و سرانجام تزيينات داخلي و اشياي باارزشي كه صاحبكاران سلطنتيِ بنا و فرمانروايان هندي و چيني به آنجا هديه كردهاند، در خور بيشترين توجه است. تا جايي كه اين گنجينهها هنوز در همان محل و مكان موجود و مشاهدة دقيق آنها امكانپذير بود، ما آنها را بررسي كرديم و از آنها عكس گرفتيم؛ اما دربارة پنج تخته فرش باشكوه ايراني و هندي، كه در اواخر قرن گذشته به موزههاي اروپايي و مجموعههاي خصوصي راه يافتهاند، بايد گفت كه اين فرشها نيز در اينجا با تحقيق و بررسيهاي شخصي مورد واكاوي قرار گرفتهاند.
تصويرهاي رنگي و پيشطرحها از طراحيها و عكسهاي همسفر من در آنزمان، پرفسور برونو شولتس است؛ اسناد تصويري با چاپ ژلاتيني و بيشتر عكسهاي داخل متن براساس كار عكاسي من تهيه شده است.
پرفسور مارتين هارتمان كه بسيار زود، در سال 1918 م، از دنيا رفت، لطف كرد و هم دربارة ديگر بناهاي منتشر شده در كتاب بناهاي يادبود هنر معماري ايراني و هم دربارة بناهاي اردبيل به خواندن و رمزگشايي كتيبههاي بناها پرداخت. همچنين پرفسور اويگن ميتوخ نيز به شيوهاي قابلتقدير ياريمان كرده است.
در اين اثر، كه در درجة اول جنبة هنري دارد، از ارائة دقيق و بررسي زبانشناسانة منابع، كه در كتيبهها به شكل غيرروشمند جمعآوريشده، صرفنظر شده است؛ كتيبهها بدينسبب موردتوجه قرار گرفتهاند كه ميتوان به وسيلة آنها تاريخ دقيق بناها را استخراج كرد.
در كنار آقاياني كه نامشان ذكر شد و ديگر آقاياني كه در متن از آنها ياد ميشود، وظيفه دارم از دكتر ماكس دِري تشكر كنم كه مرا در پرداختن به تمامي مطالب چاپ شده در كتاب بناهاي يادبود هنر معماري ايراني ياري داده است؛ و نيز از دكتر ارنست كونل كه لطف كردند و نسخة چاپ شدة اوليه را از ابتدا تا انتها بازخواني كردند.
آگوست 1924، نوي بابلزبرگ
فردريش زاره
فهرست مطالب
پيشگفتار
شهر اردبيل و تاريخچة آن
بقعة شيخصفي
توصيف بنا
ميدان با دروازة اصلي
محوطة باغ و آشپزخانة سابق
صحن كوچك بيروني
صحن بزرگ بيروني و مسجد
آرامگاه شيخصفي
چينيخانه
تاريخچة بنا
پژوهش هنري
كتيبهها
ديگر بناهاي اردبيل
مسجد جامع
آرامگاه شيخ جبرئيل
فرشهاي اردبيل
پينوشتها
تصاوير
نمايه