نشست تخصصی و نمایشگاه میراث دستبافتههای بلوچ با عنوان «فرش بلوچ؛ از رنج تا گنج» روز سهشنبه 15 مردادماه 1398 در فرهنگستان هنر برگزار شد.
نشست تخصصی و نمایشگاه میراث دستبافتههای بلوچ با عنوان «فرش بلوچ؛ از رنج تا گنج» روز سهشنبه 15 مردادماه 1398 در فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، در این نشست که مهدی مکینژاد، عضو هیئتعلمی فرهنگستان هنر و عضو گروه هنرهای سنتی و صنایع دستی این فرهنگستان، هدایت نشست را بر عهده داشت، تورج ژوله، عضو گروه هنرهای سنتی و صنایع دستی فرهنگستان هنر و عضو کمیته تخصصی مرکز تحقیقات فرش دستباف ایران؛ ایمان زکریاییکرمانی، پژوهشگر فرش و عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان؛ و محمدکریم کاظمیقرایی، پژوهشگر نقوش فرش بلوچ و مجموعهدار در حوزه قالیچههای بلوچ؛ سخنرانی کردند.
ابتدا مکینژاد با شعری از استاد سید عباس سیاحی، از استادان بنام حوزه رنگرزی نشست را آغاز کرد و از اولین سخنران این نشست، تورج ژوله، دعوت کرد تا حاصل تحقیق و مطالعات خود را با موضوع «سنت و دیرینهشناسی در مطالعات فرششناسی با تأکید بر بافتههای بلوچ و سیستانی» برای حاضران بیان کند.
ژوله، از پرداختن فرهنگستان هنر به موضوع فرش بلوچ اظهار مسرت کرد و با تأکید بر اینکه پژوهش در حوزه فرش آداب خاص خود را دارد، حاصل مطالعات خود را بهاجمال بیان کرد.
او با توصیه به مطالعه کتاب «مبانی طراحی سنتی» تحریر علی حَصوری که به لزوم مطالعه درباره پیشینه و دیرینهشناسی فرشهای شرق ایران بهخصوص مطالعه سیستان برای تحقیق در باب فرش بلوچ اشاره کرده است، توضیح داد: «مقدمه پژوهش درباره فرش بلوچ، پژوهش درباره فرش سیستان و فرهنگ سیستان است و نادیدهگرفتن فرهنگ بزرگ سیستان و همچنین آگاهی نداشتن از دیرینهشناسی این خطه در مطالعات حوزه فرش بلوچ، سبب عقیم و بینتیجه ماندن هر پژوهشی در این حوزه میشود.»
عضو هیئت کارشناسی اموال هنری سازمان میراث فرهنگی، همچنین کتاب «فرش سیستان» را از اولین مطالعات انجامشده و تأثیرگذار برای تحقیق پیرامون قالی سیستان و قالی بلوچ معرفی کرد.
عضو گروه هنرهای سنتی و صنایع دستی فرهنگستان هنر، با اشاره به نقش پررنگ زنان بلوچ در آفرینش این هنر و نشانههای زنانگی در طرحها و نقشها، مصادیقی از این نشانهها را برای حاضران بیان کرد و با نمایش عکسهایی از این سنتها، سخنان خود را بهصورت شفافتر تبیین کرد.
ژوله، چیدن موی زنان بلوچ بعد از مرگ و قبل از تدفین آنها و قراردادن دستهای از موی بافتهشان در کنار فرشهای سیستان را یکی از سنتهای خاص این منطقه نام برد که در حال حاضر از میان رفته است.
همچنین با نمایش عکسهایی از فرش بلوچ، بهکاربردن سوارکاران زن و حتی بهکاربردن مادیان برای زنان سوارکار در بعضی از فرشها و طرحهای بلوچ را مصداقی دیگر از زنانگیِ شکلگرفته در این آثار بیان کرد و حضار را به این نکته که در این نقوش هیچکدام از سوارکاران نقشزدهشده مرد نیستند، فراخواند.
پژوهشگر فرش بلوچ ادامه داد: «با وجود پراکندگی اقوام بلوچ در گستره جغرافیای سیاسی ایران، در میان فرشپژوهان و فرششناسان جهان، خطه خراسان، مرکز اصلی و خاستگاه مهمترین و مشهورترین بافتههای بلوچ ایران است؛ از سرخس و تربتجام و فریمان گرفته تا خواف و تایباد و تربتحیدریه و حتی مناطقی در اطراف کاشمر. بافتههای اقوام بلوچ همچون دیگر عشایر ایران متعدد است و تنوعی بسیار بالا دارد؛ اما گرهبافتههای آنان شهرت بیشتری در میان مجموعهداران و متخصصان فرش دارد.»
عضو گروه هنرهای سنتی و صنایع دستی فرهنگستان هنر، نقوش بهشت و جهنم، نقشههای برگ تاکی درخت مو، بتهجقه، گل شفتالو و... را از جمله نقشهایی قلمداد کرد که ریشه آنها در فرهنگ سیستان بوده است.
تورج ژوله، در پایان باز هم به این نکته که مطالعه خود را روی فرش بلوچ، از سیستان شروع کرده است اشاره کرد و با ذکر این جملات به سخنان خود پایان داد: «به نظرم هر کس میخواهد در این حوزه تحقیق کند، باید ابتدا نقوش را بشناسد و وجه تسمیه آنها را بداند.»
ایمان زکریاییکرمانی، پژوهشگر فرش و عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان، دومین سخنران این نشست بود. او با ذکر این نکته که پس از جستوجوی اینترنتیاش تنها هفت عنوان پژوهش منتج به فرش بلوچ یافته است، صحبتهای خود را با عنوان «ظرفیتشناسی فرش بلوچ از منظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی» آغاز کرد.
زکریایی، در سخنان خود فرش بلوچ را بهعنوان یک ابژه فرهنگی در فرهنگ ما، مورد مداقه قرار داد و افزود: «فرهنگ ما، قبل از آریاییها، فرهنگ زنانه بوده است و فرش بلوچ هم از این قاعده مستثنا نیست.»
او ادامه داد: «منطقه سیستان بهلحاظ اسطورهای در فرهنگ ما بسیار اهمیت دارد. دریاچه هامون یکی از مهمترینهاست و و فردوسی نیز منشأ بسیاری از اساطیرمان از جمله رستم را، از سیستان گرفته است.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان، با اشاره به ریشه هندواروپایی قوم بلوچ بیان کرد: «این قوم تقریباً به اتفاق نظر همه پژوهشگران، ریشه هندواروپایی دارد و از طریق ریشهشناسی زبانها، ریشه این قوم مشخص میشود. همچنین این زبان نزدیک به زبانهای کردی، لری و زبانهای اقوام جنوب دریای خزر است و یکی از نظریاتی که درباره ریشه قوم بلوچ است، نظریهای در باب سکونت آنان در جنوب خزر است و اینکه اولین حضورشان هم در دوره سلجوقیان بوده و از آنجا به منطقه بلوچستان مهاجرت کردهاند.»
او در این باره بیشتر توضیح داد و افزود: «در عصر سلجوقی گروههایی از بلوچها به اطراف کرمان و بهخصوص جنوب آن مهاجرت میکنند و در دورههای بعدی به منطقه مکران در جنوب استان سیستانوبلوچستان کنونی میروند و در عصر صفوی و افشاری گروههایی از بلوچها به خراسان برای مقابله با ازبکها کوچانده میشوند.»
زکریایی درباره تاریخچه حضور این قوم ادامه داد: «این اقوام از ایران تا منطقه سِند میروند و در حال حاضر در عمان و حتی در بحرین گروههایی از اینها حضور دارند؛ ولی مهمترین مراکز تمرکز قوم بلوچ، در ایران و افغانستان و پاکستان است.»
او درباره ذکر موضوعی در سخنان ژوله تصریح کرد: «استاد ژوله به بحث ازبینرفتن سنت فرش بلوچ اشاره کردند؛ ولی به اعتقاد من اگر اینگونه نگاه کنیم، احساس ناامیدی به ما دست میدهد؛ اما همین مسئله یکی از ظرفیتهای مطالعاتی فرش بلوچ را در حوزه سبکشناسی به ما ارائه میدهد.»
زکریاییکرمانی افزود: «من همین امروز در اقوام بلوچ 28 ایل را در منابع فارسی و لاتین پیدا کردم که پراکندگی قومیت آنها از سرخس تا اطراف زابل است. علاوه بر اینها بسیاری از بافتههای تیموری و حتی فرشهای افغانیباف را که ساختار بلوچ ندارند، در حوزه نظامبندی ساختار فرش بلوچ دستهبندی میکنند که فقدان این نظم و نظام، نیاز به مطالعه و دستهبندی صحیح دارد و این از رسالتهای مهم مراکز پژوهشی و دانشگاههاست.»
این پژوهشگر درباره ظرفیتهای پژوهش در این حوزه تشریح کرد: «در حوزه پژوهشهای مرتبط با فرش بلوچ کارهای زیادی متناسب با نیازها و ظرفیتها انجام نشده است که بهویژه در حوزه پایاننامه میتوان به سمت موضوعاتی با رویکرد مردمشناسی و مردمنگاری با محوریت پژوهشگران بومی رفت. برای دستیابی به سبکشناسی فرش بلوچ باید با محوریت مناطق تمرکز عشایر بافنده، در سرخس، تربتحیدریه، تربتجام، خواف، قاینات، زابل و مناطق دیگر به مطالعات عمیق میدانی پرداخت.»
زکریایی درباره قیمت فرش بلوچ در حال حاضر عنوان کرد: «از نظر اقتصادی فرش بلوچ به دلیل پشم مرغوب بلوچی، مواد رنگزای منطقهای و وجود بافندههای ماهر در خود آن خطه فرشی با قیمت مناسب است و بهراحتی میتواند در سبد خانواده ایرانی قرار بگیرد.»
پس از زکریاییکرمانی، نوبت به محمدکریم کاظمیقرایی، مجموعهدار فرش بلوچ و همچنین صاحب آثار نمایشگاه میراث دستبافتههای بلوچ «فرش بلوچ؛ از رنج تا گنج» رسید.
این مجموعهدار فرش بلوچ، گفت: «امروزه به این دلیل که اغلب طوایف بلوچ و غیربلوچ، از قدیم تا کنون در اطراف شهرستان تربتحیدریه اسکان یافتهاند، این شهرستان به بارانداز قالیچه بلوچ برای تجار بدل شده است و از مراکز مهم دیگر این فرش میتوان از تربتجام، خواف، قاین و بیرجند نام برد.»
قرایی درباره نمایشگاه پیشِ روی مهمانان این نشست گفت: «انتخاب دستبافتهها در نمایشگاه فراروی شما به دلیل فقدان دسترسی به نمونههای اصیل از فرش بلوچ، بیشتر از فرشهای سیستان است که از قدیم خاستگاه قالی و قالیچه بوده است.»
این نشست که با حضور سرپرست فرهنگستان هنر و جمعی از مدیران این سازمان و بسیاری از پژوهشگران و بزرگان عرصه فرش از جمله سید طاهر صباحی، حسین یاوری، محسن محسنی و... آغاز شد، با پرسش و پاسخ حضار به پایان رسید و پس از آن، مؤسسه صبا با مراسم افتتاح نمایشگاه میراث دستبافتههای بلوچ «فرش بلوچ؛ از رنج تا گنج» میزبان علاقهمندان حوزه صنایع دستی بود. این نمایشگاه تا 28 مرداد 1398، همهروزه (بهجز روزهای تعطیل) از ساعت 10 تا 19 در نگارخانه آیینه مؤسسه صبا، به نشانی خيابان وليعصر، نرسیده به تقاطع طالقانی، شماره 1552، پذیرای هنردوستان است.
گزارش تصویری این نشست را اینجــــــــــــا ببینید.