نشست آسيب شناسي صنايع دستي ايران، به منظور بررسي مشكلات، كمبودها و ارائه راهكار براي ارتقاي جايگاه اين هنر ملي در هنرپژوهي نقش جهان، برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در ابتداي اين نشست كه با حضور فعالان و استادان صنايع دستي برگزار شد، احمد زاويه به بررسي محور آموزش و پژوهش در هنرهاي سنتي پرداخت.
زاويه آموزش را در سه محور دانش افزايي، عملگرايي و عملگراييخلاقانه، تحليل و تأكيد كرد كه در برخورد با صنايع دستي بايد از عملگراييخلاقانه استفاده كنيم. وي افزود: «در دانش افزايي، اطلاعات خودمان محدود، و آنچه كشورهاي ديگر انجام داده اند هم پراكنده است. در ضمن در عملگرايي هم با ضعف مواد اوليه و قطع ارتباط با دانش گذشته مواجهيم. اما با تأكيد و پرداختن به خلاقيت، ديگر چرخه توليد قابليت خود را از دست نميدهد و هنرمندان هم نه به حاشيه مي روند و نه به كار ديگري مي پردازند.»

اين محقق و هنرمند صنايع دستي در مورد جايگاه تقليد در هنرهاي سنتي متذكر شد: «تقليد صرف از آثار گذشتگان به منظور حفظ سنتهاي گذشتگان تنها منجر به حفظ ظاهري آنها شده است.»
مهرانگيز مظاهري، ديگر كارشناس حاضر در اين نشست نيز در تأكيد سخنان زاويه مهمتري مشكل هنرهاي صناعي را در شيوه و برنامههاي آموزش و پرورش دانست و گفت: «24 سال است كه صنايع دستي در دانشگاهها مطرح شده، اما تمام اين 24 سال همچنان همان طرح و برنامه هاي اوليه اجرا ميشود.»
مظاهري گفت: «هنرهاي سنتي مشكل برنامهريزي دارد و فارغ التحصيلان آن نميتوانند در اين چارچوب، هدف اصلي كه به عنوان يك كارشناس دنبال ميكردند پيدا كنند.»
وي ضمن تأكيد در تعريف مجدد سرفصلهاي اين رشته، ايجاد دروس جديد در راستاي افزايش محتواي علمي مانند طراحي سنتي، زيباييشناسي و مباني هنرهاي سنتي، مديريت و مردم شناسي و روان شناسي مديريت سنتي را لازم و ضروري دانست.
محسن محسني، پيشكسوت هنر فرش، نيز تصريح كرد: «عمده مشكلات در زمينه هنرهاي دستي و به خصوص فرش ما از زماني آغاز شد كه مديريت دولتي در آن دخالت كرد. از آن روز چشم همه به دست دولت دوخته شد، هر لحظه يك مدير جديد آمد و طرحهاي قديمي را كنار گذاشت و فرصت نكرد كه طرح هاي جديد خودش را هم اجرا كند.»
محسني مشكل آموزش را مهم دانست و گفت: «در بعد آموزش هنوز اندر خم يك كوچه ماندهايم. حداقل توقع ما اين بود كه در آموزش، سطح دانش و هيئت علمي، يك برنامه دراز مدت به اقتضاي زمان داشته باشيم. كه متأسفانه بعد از ربع قرن هنوز چنين تجربههايي نداريم.
مهندس سيدمجيد شريف زاده، رئيس پژوهشگاه هنرهاي سنتي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، نيز عمده مشكلات رايج در موزه هنرهاي دستي و سنتي را ناشي از مديريت آن دانست و گفت: «با نگاهي به مديريت اين سالها كه تداوم و انسجامي در آن ديده نميشود، ميبينيم كه همواره صنايع دستي به عنوان يك موضوع دست چندم مطرح شده كه اين ضعف مانع اجراي طرحها و برنامههاي مفيد شده است.»
دكتر حسين ياوري، استاد دانشگاه، نيز داشتن برنامهاي جامع و تصويب شده از سوي دولت را مهمترين عامل رشد صنايع دستي در كشور دانست و اظهار داشت: «در صورت داشتن چنين طرحي حتي با وجود تعويض و جابهجايي مديران اتفاقي براي صنايع دستي نخواهد افتاد.»
استاد اميرخاني مدير انجمن خوشنويسان ايران نيز در خاتمه، صنايع دستي را بهترين وسيله براي شناسايي فرهنگ يك كشور دانست و اذعان داشت: «تشكيل اتاقهاي فكر در مراكز فرهنگي هنري و در اختيار قرار دادن بودجه مناسب به منظور شكوفا كردن استعدادهاي درخشان در عرصه هنر، و طراحي زيرساختها و ساختار هنري كشور، ميتواند تا حدود زيادي موجب اشتغالزايي و افزايش رشد صنايع دستي كشور شود.»
مهندس حسين هاتفي، معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور، در جمع بندي سخنان مطرح شده ابراز داشت: «با توجه به داشتن هنر غني در كشور، به تلاش و مشاركت تمام نهادهاي اجرايي با سازمان ميراث فرهنگي نياز است.»

وي با اشاره به اينكه موقعيت صنايع دستي كشور از لحاظ اقتصادي و اجتماعي در جامعه مشخص نيست افزود: «از آنجا كه جهتگيري دولت نهم نيز بر اساس حمايت از صنايع دستي شكل گرفته، بنابراين در صورت داشتن برنامه اي منسجم، صنايع دستي علاوه بر اشاعه فرهنگ و تمدن غني اسلامي و ايراني ميتواند به يكي از قطبهاي اقتصادي كشور تبديل شود.»