دكتر علي رواقي، در گفتگويي مشكلات و موانع انتشار فرهنگنامهها و لغتنامهها را عنوان كرد و از انتشار فرهنگ آفرينشهاي هنري خبر داد. مولود زندي نژاد- دكتر علي رواقي، در گفتگويي مشكلات و موانع انتشار فرهنگنامهها و لغتنامهها را عنوان كرد و از انتشار فرهنگ آفرينشهاي هنري خبر داد.
همه ما ميدانيم هنگام تماشاي يك فيلم، شنيدن اخبار و رويدادها، تشريح يك اثر هنري، خواندن يك مقاله علمي و ... اگر واژگان به صورت صحيحي استفاده نشوند، مفهومي از آن به دست نخواهد آمد؛ پس اگر ادبيات را بدون در نظر گرفتن نوع خط و زبان، مادر تمامي علوم و دستاوردهاي بشري بناميم، بي راه نگفتهايم. استفاده و كاربرد ادبيات آنقدر با زندگي روزمرهمان درآميخته كه به صورت امري بديهي به آن مينگريم، به هر رو كلمات و واژگان بازتابي از انديشههاي انساني بوده و در زندگي ما ساري و جارياند؛ اما تاكنون از خود پرسيدهايم هنگامي كه سعي ميكنيم حتي در گفتارمان جملات را به بهترين صورت به كار ببريم آيا از تركيبها و واژگان به صورت صحيح آن استفاده ميكنيم؟ دكتر «علي رواقي» از جمله استادان و پژوهشگران توانمندي است كه با كوشش بيوقفه و خستگي ناپذير به اين امر توجه خاص داشته و به حق از چهرههاي ماندگار عرصه فرهنگ و ادب كشور است. وي كه به تازگي مجموعه دوجلدي «فرهنگ شاهنامه» را با همكاري فرهنگستان هنر منتشر كرده با نگاهي ويژه و نو اين كتاب را تاليف كرده كه اين مجموعه به عنوان برگزيده كتاب فصل در سال 1390 معرفي شده است. آنچه ميخوانيد حاصل گفتگويي است كه در رابطه با آثار پژوهشي «علي رواقي» صورت گرفته است. چطور شد كه رشته ادبيات فارسي را انتخاب كرديد؟ من از زماني كه خواندن و نوشتن را آموختم، علاقه فراواني به خواندن قصهها و داستانها داشتم و گرچه دوره دبيرستان را در رشته علوم طبيعي گذراندم ولي بخت با من يار بود و در همان دوره دبيران و استاداني فرهيختهاي مانند عبدالرسول بازرگاني، شادروان احمد علي رجايي، استاد فياض به علت تسلط و اطلاعات ادبي كه داشتند باعث شدند تا من به اين رشته علاقهمند شوم، آنها از جمله كساني بودند كه به جرات ميتوانم بگويم در حال حاضر هم نظيرشان را نديدم و رفته رفته عشق و علاقه من به ادبيات ايران آنقدر زياد شد كه من اين رشته را در دانشگاه انتخاب كردم. نحوه آموزش ادبيات در آن دوره چگونه بود؟ از دوم دبيرستان نامه و گزارش نويسي جزء اركان دروس ادبيات به شمار ميرفت و هر كس كه ميتوانست در آزمونهاي سراسري كه مخصوص دانشآموزان بود، بهترين گزارش يا مقاله را ارائه دهد به اردوهاي ورزشي و ادبي ميرفت من هم يكبار كه مقام دوم را در اين رشته كسب كردم به اردو رفتم و در واقع اين تشويقي براي ما محسوب ميشد. ضمن آن كه اين استادان به ادبيات فارسي بسيار مسلط بودند و آنها را به زباني بسيار زيبا و شيوا به دانش آموزان ميآموختند و مثل امروز كم بار نبود. منظورتان اين است كه الان كمتر به ادبيات توجه ميشود؟ منظورم كم توجهي نيست بلكه بايد نحوه آموزشمان را مورد بررسي بيشتر قرار دهيم. ببينيد من در دورهاي در دانشگاه تحصيل ميكردم كه استاداني چون جلالالدين همايي، ذبيحالله صفا، محمد معين و ... را داشتم استادان طراز اولي كه بايد ادبيات ايران را مرهون تلاشهاي ايناستادان دانست و من كه شاگرد چنين استاداني هستم خود را مانند آنها نميبينم. اما امروزه ما استادان اين چنين كم داريم و زندگي شهر نشيني و مشكلاتي كه پيرامون آن وجود دارد منجر شده كه كارهاي اساسي و پايهاي انجام ندهيم و در واقع اين مسايل در آموزش ما نيز تاثير داشته به طوري كه ديگر به مسايل پژوهشي بهايي داده نميشود و در واقع پژوهش جزء مسايل فراموش شده است. چه مشكلاتي سبب شده تا ما امثال «دهخدا» و « معين» نداشته باشيم ؟ استادان ما كه داراي علم لدني نيستند و چيزهايي كه ميآموزند و ميآموزانند از طريق پژوهش است. تحقيقات و پژوهش نياز به صرف وقت و هزينه دارد امروز يا بايد استادان و پژوهشگران تدريس كنند تا معيشت خود را بگذرانند يا بايد دولت هزينههاي تحقيقاتي و پژوهشي را در اختيار پژوهشگران قرار دهد. از گذشته تا به امروز بسياري از پژوهشگران با صرف وقت و هزينه شخصي خود دست به كار پژوهش ميزدند اما تيراژ عمومي كتابها نيز كمتر از 5000 نسخه نبود و اغلب اين كتابها به چاپهاي هفتم ، هشتم و بيشتر هم ميرسيد. با توجه به اين كه چاپ و نشر كتابهاي پژوهشي بر عهده موسسات شخصي است و دانشجويان و علاقهمندان هم هزينه خريد كتاب را ندارند، تيراژ كتابهاي پژوهشي محدود شده است. برخي از پژوهشگران ميگويند با وجود تلاشهاي شبانه روزي كه براي يك كار پژوهشي انجام دادهاند تيراژ كتابشان به 200 نسخه رسيده، بنابر اين پژوهشگر بايد چگونه به كارهاي خود ادامه دهد و در ضمن هزينههاي زندگي خود را نيز تامين نمايد. چه پژوهشهاي بنياديني بايد در حوزه ادبيات صورت گيرد ؟ متاسفانه ادبيات ما از ديگر رشتهها جدا شده است، در صورتي كه تاريخ ، فرهنگ ، هنر، زبانهاي باستاني و ... از ادبيات ما جدا نيستند اما متاسفانه امروزه همه اين علوم را از يكديگر جدا كردهاند در صورتي كه ادبيات مادر تمام علوم به شمار ميرود، بنابر اين شما به فرهنگ پسوندها، پيشوندها، صفات، اسم مركب و مقولاتي از اين دست، دسترسي خواهيد داشت. حالا ميزان مطالعه دانش پژوهان را در نظر بگيريد كه اينجا اين سئوال مطرح ميشود ميزان مطالعه و درخواست دانشپژوهان ما تا چه اندازه است؟ آيا بايد به همين كه داريم اكتفا كنيم؟ نقطه اتكاي ما در حوزه ادبيات كجاست؟ آيا معياري براي سنجش آن وجود دارد؟ گستره ادبيات آنقدر زياد است كه نميشود حد و مرزي براي آن قائل شد ولي در مقايسه با كارهاي پژوهشي و مقولات تحقيقي كه در زمينه ادبيات وجود دارد بايد بگويم كارهاي بنيادين و زير بنايي بسيار كم صورت گرفته به طوري كه اگر كسي بخواهد تنها در يك مقوله خاص به امر پژوهش بپردازد، اگر يك صد سال هم وقت بگذارد باز هم به طور كامل نميتواند آن را ارائه دهد. به عنوان مثال علامه دهخدا در سال 1295 يعني 95 سال پيش لغت نامه دهخدا را آغاز كرد و نخستين جلد آن در سال 1319 و آخرين جلد آن نيز در سال 1359 منتشر شد. بنابر اين در اين فاصله زماني حتي از آخرين زمان انتشار آن يعني حدود 40 سال، بيش از صدها كتاب به چاپ رسيده كه بايد بسياري از لغات آن به لغتنامه دهخدا اضافه شود و معلوم هم نيست اين كار چه زماني به دست ميآيد. چه راهكاري براي اين كه ما را به نقطه مورد نظر در امر پژوهش برساند، پيشنهاد ميكنيد ؟ بايد به راهكارهاي اساسي توجه كرده و برنامه ريزيهاي بلند مدت داشته باشيم. اگر كشوري خواهان پيشرفت است بايد تكنولوژي و فرهنگ آن همزمان با يكديگر به پيشرفت برسد. به اين ترتيب بخشهاي خصوصي معمولا خيلي در اين زمينه گره گشا نخواهند بود پس بايد دولت براي افرادي كه ميخواهند در اين حوزه فعاليت داشته باشند تسهيلات بيشتري قائل شود. به عنوان نمونه اگر كسي بخواهد يك كار بومشناسي انجام دهد نياز به يك ميليون برگه تحقيقاتي دارد كه مسلما به تنهايي نميتواند همه آنها را آماده سازي كند بلكه نياز به يك تيم تحقيقاتي دارد بنابر اين براي چنين كاري نياز به اعتبار ويژهاي است. در حال حاضر در اين مركز من نزديك به 27 ميليون برگه تحقيقاتي را جمعآوري كردم كه ميتواند لااقل 100 نسخه كتاب خوب و موفق از آنها به چاپ برسد و من اينها را با هزينه شخصي خود تدارك ديدم ولي براي پژوهشگران جوان آيا اين امكان وجود دارد؟! يكي از كتابهاي موفقي كه به عنوان كتاب فصل برگزيده شده « فرهنگ شاهنامه » است در مورد اين كتاب توضيح دهيد؟ شاهنامه فرهنگ ايران است و بنابر اين بايد از ديدگاههاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. «فرهنگ شاهنامه» را براي نخستين بار در سال 1344 به عنوان رساله كارشناسي ارشد ارائه كردم البته اين فرهنگ آن زمان بسيار ناقص بود، از آن به بعد نوشتن اين كتاب هميشه دغدغه اصلي من بوده است. بعد از آن من كتابهاي متعددي تاليف كردم ولي هر از چند گاهي به اين فرهنگ نيز ميپرداختم و در كنار ديگر كارهايم به فيش برداري و مطالعه ادامه ميدادم تا اين كه توانستم با كمك استاد معلم اين كتاب را توسط موسسه «متن» به چاپ برسانم. آيا فرهنگ شاهنامهاي تا كنون به چاپ نرسيده بود؟ چرا فرهنگ شاهنامه نخستين بار توسط «فريتس وولف» خاور شناس آلماني در سال 1935 نوشته شد پس از آن نيز فرهنگهاي شاهنامه توسط «عبدالحسين نوشين» و مرحوم «رضا زاده شفق» به چاپ رسيده است. چرا فرهنگ شاهنامه توسط افراد مختلف تأليف و منتشر شده است؟ براي نوشتن هر فرهنگي بايد به نسخهاي كه به عنوان مرجع قرار گرفته توجه داشت و به اين ترتيب ميتوان از نسخهاي كه نزديك تر به زمان وقوع باشد، استفاده كرد. نسخهاي كه من برگزيدم نسخه چاپ مسكو بوده كه از اعتبار علمي بيشتري برخوردار است. همچنين بايد در فرهنگ نويسي از برداشتها و دريافتهاي شخصي اجتناب كرد. اما اين نكته نيز حائز اهميت است كه نگاه ما و كارهايي كه ميخواهيم بر روي يك اثر انجام دهيم بسيار متفاوت است و بنابر اين ميتواند از جنبههاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. معمولا از لحاظ گونه شناسي زبان نيز بايد نسخهها با دوران زماني مطابقت داشته باشند تا واژگان اصلي در آن به كار رفته باشد. از آميختن نسخهها براي فرهنگ نويسي نيز بايد اجتناب كرد چون از اعتبار اثر ميكاهد. به عنوان مثال به دست نوشته ها نيز نميشود استناد كرد در مورد فرهنگ شاهنامه دست نوشتهها حدود 270 سال بعد از زمان فردوسي نوشته شدهاند بنابر اين امكان دست بردگي در آن وجود دارد. چه كتابهايي را در دست چاپ و انتشار داريد؟ « تفسير بصائريميني» يك جلد پيش از انقلاب به چاپ رسيد و هم اكنون 6 مجلد ديگر آن در حال چاپ است كه تفسير قرآن در قرن 6 ه.ق است، «فرهنگ واژگان فارسي و تاجيكي»، «فرهنگ زبان فارسي در افغانستان » و مجموعه «فرهنگ آفرينشهاي هنري» است كه در ده مجلد و بيش از 1800 صفحه، توسط انتشارات فرهنگستان هنر چاپ و منتشر ميشود. *** شايان ذكر است علي رواقي 8 آذر ماه 1320 در مشهد مقدس متولد شد. وي از 5 سالگي نزد والدين خود خواندن و نوشتن را آموخت و با قرآن كريم آشنا شد. گرچه دوره دبيرستان را در رشته علوم طبيعي گذراند، اما به علت علاقه فراواني كه به ادبيات فارسي داشته تا مقطع كارشناسي در دانشكده ادبيات مشهد به تحصيلات خود ادامه داده است. سپس در سال 1343 به تهران نقل مكان كرده و دوره كارشناسي ارشد و دكتري خود را در دانشگاه تهران گذراند. وي از جمله چهرههاي ماندگار عرصه فرهنگ و ادب در سال 1381 معرفي شد. از آثار وي ميتوان به «آشنايي با قرآن مترجم قدس»، « تفسير قرآن پاك»، « تكمله الاصناف: فرهنگ عربی - فارسی (از قرن ششم هجری)» و مقالاتي چون « نگاهي به اسرارالتوحيد»، «پيشنهاد درباره سه واژه از حافظ»، «ترجمه های کهن قرآن گنجينه گرانقدر زبان ملی» و … اشاره كرد. |
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
| |
متن تصویر: | |
![]() |
![]() |
![]() |