مهندس محمد رضا حائري در جلسه چهارم كارگاه از شناخت تا طراحي خانه به موضوع "خانه ي ايراني – معيار هاي تدوين شده" پرداخت.
روز : سه شنبه 01/04/1389
ساعات برگزاري : ساعت 19- 15
مكان برگزاري : مركز هنر پژوهي نقش جهان - سالن استاد انوار
برگزارکننده : مركز هنر پژوهي نقش جهان
سخنران : استاد محمد رضا حائري
توضيحات :
زمان: سه شنبه 1 تير ماه 1389- ساعت 19- 15
مكان: مركز هنر پژوهي نقش جهان - سالن استاد انوار
سخنران: استاد محمد رضا حائري
گزارش: روابط عمومي مركز هنر پژوهي نقش جهان
عكس: حميد كرمي
مهندس محمد رضا حائري در جلسه چهارم كارگاه از شناخت تا طراحي خانه به موضوع "خانه ي ايراني – معيار هاي تدوين شده" پرداخت.
به گزارش روابط عمومي مركز هنر پژوهي نقش جهان در اين كارگاه كه روز سه شنبه 1 تير ماه در سالن استاد انوار مركز هنر پژوهي نقش جهان تشكيل شد، به سازمان يابي فضا در خانه و گونه شناسي، باستان شناسي، رفتار و فضا پرداخته شد.
گزيده اي از مطالب ارائه شده در جلسات پيشين:
ما مي توانيم از شكل طراحي خانه و حتي معماري آن به افكاري كه سازنده و طراح آن داشته پي ببريم. در اين كارگاه سعي شد با نشان دادن فيلمهاي كوتاهي به شناخت سلايق و معماري هاي مختلف چه در ايران و چه در كشورهاي خارج از ايران پرداخته و مقايسه ي تطبيقي ارائه شود. مسئله و سوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا هم اكنون در طراحي هايمان هويت معماري وجود دارد يا خير؟ معماري به آن معنا كه چه سمت و سويي در معماري را دنبال مي كنيم آيا الگوي خاصي داريم؟ آن را با مطالعه يا تقليدي بدست آورده ايم؟ با مطرح و روشن شدن اين موضوع هر فردي خواهد توانست در ابتدا به اين توجه كند كه اگر بخواهد طراحي كند بايد به دنبال چه چيزي باشد. يا اين سوال وجود دارد كه آيا ما در كشورمان معماري داريم؟ يعني طراحي هايي كه ارائه مي دهيم فقط مختص به خود و فرهنگمان است؟ با توجه به بحث هاي جلسات پيشين به اين نتيجه مي رسيم كه معماري فقط تا سال 1300 در ايران وجود داشته و پس از آن كاملا" متوقف شده است.
يعني طراحي هايي كه هم اكنون براي معماري ما انجام گرفته در فرهنگ ما جايي نداشته و در آن گنجانده شده است. به اين دليل كه فقط خانه اي ساخته شود كه افراد تحت هر شرايطي در آن پناه بگيرند، بدون توجه به استاندارد ها و مسائل سنتي كه در گذشته براي آنها جايگاهي وجود داشته و هم اكنون به دست فراموشي سپرده شده است.
خانه به عنوان مكاني است كه به جز سرپناه انسان، بايد مولفه هاي ديگري را هم دارا باشد و همه افراد به خصوص زن و فرزندان در آن احساس آرامش و امنيت داشته باشند . در گذشته خانه ها از اجزاي مختلفي تشكيل مي شده و هر قسمت بنا تعريف و جايگاهي داشته است. مسئله محرميت و حريم خصوصي يكي ديگر از مسائلي است كه در ساخت خانه و جايگاه زن و فرزند مورد توجه بوده، كه اين مسائل به كل در معماري امروز به دست فراموشي سپرده شده و معماري سنتي از بين رفته و جاي خود را به تقليد كور كورانه بدون توجه به نيازها داده است. با توجه به معماري كشور هاي ديگر مي توان فهميد هنوز در طراحي هايشان از قوانين گذشته پيروي مي كنند و با توجه به پيشرفت زمان و بنا به نيازشان آنها را تغيير مي دهند. و اين نمي باشد براي اينكه رو به جلو مي روند فرهنگ خود را نابود كنند و از بين ببرند و به دست فراموشي بسپارند.
مطالب بالا با توجه به مسائلي كه در جلسات گذشته بيان شده ارائه گرديد تا بتوانيم ارتباط آن را با مباحث بعدي در يابيم.
درابتداي جلسه ي چهارم به سازمان يابي فضا در خانه پرداخته مي شود:
اين كلمه معادل معماري است يعني اينكه با مديريت مشخص فضا ها را در خانه بنا به جايگاشان به جاهاي مختلف تخصيص دهيم تا بتوانيم مديريت خانه را عوض كنيم و اعتلاء بخشيم.
در طي هزاران سال در معماري خانه ها فضا هاي مختلفي وجود داشته كه همينطور به مرور زمان دست خوش تغيير شده است، ما بايد به دنبال اين باشيم كه چه اتفاقي در طول تاريخ افتاده است و اين تغييرات در كجا ها و چگونه بوده اند.
گونه شناسي :
شناختن چيزي كه مد نظر است جدا از زمان و بدون زمان-.
و پي بردن به مفهوم اصلي و واقعي يك چيز چه معماري و چه فنون ديگر .
باستان شناسي :
علمي است كه ما را درشناخت معماري هاي گذشته و قديم و بويژه در تركيب آن با انسان شناسي و علوم ديگر كمك مي كند. ما براي همه ي علوم مي توانيم باستان شناسي كنيم، به عنوان مثال: باستان شناسي فكر چطور بوده است؟ مشكل ما اينجاست كه معناي اصلي باستان شناسي را درك نكرده ايم و فكر مي كنيم كه معناي آن در كلمه، يعني شناسايي وسائل باستاني و بيرون كشيدن آنها از دل خاك، در صورتي كه اين يعني شناخت ريشه ي اوليه ي هر چيزي از آغاز وجودش.
مي توان در مكان يابي و سازمان يابي فضا به خانه هاي عشايري اشاره كرد كه از نمونه هاي اوليه ي ساخت خانه و سر پناه بوده اند كه به هزاران سال پيش باز مي گردد از آنجاكه مي توانستيم با ايجاد تغييراتي بر مبناي نياز مان فضا را با فرهنگ و سنت خودمان نگاه داريم. و تا امروز نيز فرهنگ چند اتاق يك ايوان و يك حياط را داشته باشيم و آن را اعتلاء بخشيم. ما همزمان سه گونه ي باز، پوشيده و بسته را كه حضور دائمي، خلا قانه و متنوع درمعماي از گذشته تا به سال 1300 كه، اشار شد معماري پس از آن متوقف شده است، داشته ايم.
رفتار و فضا :
تعاريفي چون فضا بايد به روشني تجزيه و تحليل شود. در مورد فضاي خانه مشخص شود بايد چه سمت و سويي داشته باشد؟
دو نوع فضا در معماري وجود دارد:
فضاي عام و فضاي خاص، كه فضاي عام در بردارنده ي تمام فضا ها است و فضاي خا ص فضايي كه در آن معماري صورت گرفته باشد. به مرور زمان از فضاي عام به فضاي خاص حركت مي كنيم كه يك زمين خالي كم كم با هر حركت و اقداماتي تعريف و متمايز مي شود.
مكان يابي خانه در خانه ايراني به مفهوم (جا) مي باشد و هميشه نقطه ي عطف و پيرامون يك فضا پايين خانه بوده است. اگر به مفهوم معماري توجه كنيم در مي يابيم، معاني نا محدودي را در خود جاي داده است. كار معمار ايراني به طور عمده پرداختن به فضاي بينا بيني است.
در گذشته براي طي كردن مسير يك خانه حد فاصل خلوت تا جمع، فضاهاي مكاني زيادي كه افراد در آنها به صورت تنهايي، با ديگري، با همه و تعداد زيادي از افراد وجود داشته اند، معماري فضا ها معين مي شدند. به عنوان مثال درمعماري خانه هاي قديمي حياط در وسط قرار مي گرفته و در چهار طرف آن مكان هاي ديگري به صورت شبكه بوده اند. مثال: " اتاق سه دري يك مكان عمومي بوده كه اكثر كارهاي جمعي در آن انجام مي گرفته است. از نظر باز و بسته بودن، فضا ها متفاوت مي باشند و اشكال مختلفي دارند.
در اينجا به اين نتيجه مي رسيم كه امروزه هيچ كدام از اين مسائل رعايت نمي شود و منسوخ شده اند و هيچ جايگزيني براي آنها در نظر گرفته نشده است. شيوه زندگي يك مفهوم پويا است و بايد نسبت به زمان تغيير كند ولي نه منوط به اينكه همه ي هويت گذشته از بين برود. زيرا در كل رو حيه ي ايراني جمع طلب است و در معماري هم آن را رعايت مي كرده و فضا ها را بنا بر كارهاي جمعي طراحي مي كرده، اما هم اكنون به دليل تغيير الگو ها، افراد به فرديت روي آورده اند كه اين مسئله در معماري هم تاثير به سزايي داشته است. امروزه طراحي ها به غريبگي دامن مي زند تا اينكه بخواهد مفهوم محرميت و اجازه ي ورود افراد غريبه را در حريم خصوصي افراد بدهد.
هم اكنون بايد با استفاده از تكنولوزي انعطاف پذيري فضا را بدست آوريم و از فضاهاي كوچك بوسيله ي تكنولوژي استفاده بهينه را داشته باشيم.
انعطاف پذيري يعني از هر فضايي به گونه هاي مختلف و به صورت شبكه استفاده كرد يا با از بين بردن تقسيم بندي ها به يك فضاي بزرگ براي فعاليت ها ي جمعي دست يافت.
همانطور كه مي توان انرژي (آب ،برق و...) را هدر داد به همان صورت فضا ها هم مي توانند بي رويه مصرف شوند و مي توان در استفاده از آنها صرفه جويي كرد و بنا به موقعيت آنها را به كار برد.
شبكه در فضا:
شبكه يعني تواناتر شدن و بسط آدمي در چار چوبي كه در آن است و راه به بيرون پيدا كردن.
هر چه شبكه گسترده تر باشد آگاهي فرد در هر زمينه اي گسترش مي يابد. و شبكه وسيله اي براي دستيابي به دانش بيشتر مي باشد.
و در پايان به اين نتيجه مي رسيم كه براي دستيابي به شبكه و گسترش دانش بايد به مقو له ي باستان شناسي بپردازيم كه به معناي همان ريشه شناسي، ديرينه شناسي، و تبار شناسي است. ما براي هر علمي نياز به باستان شناسي آن داريم و كشف ندانسته هايي كه در آن نهفته است و در معماري هم بايد به اين مقوله پرداخته شود تا شايد بتوان كمي از قصور و مشكلاتمان را در اين زمينه برطرف كنيم و جايگاه معماريمان را در يابيم.