پژوهشکدةهنر در سومین جلسه از سلسله نشستهای هنر شرق، کتاب اسطورة آفرینش در كيش مانی را با حضور نویسندة کتاب و یکی از پژوهشگران حوزة مطالعات مانویت نقد و بررسی کرد. پژوهشکدةهنر در سومین جلسه از سلسله نشستهای هنر شرق، کتاب اسطورة آفرینش در کیش مانی را با حضور نویسندة کتاب و یکی از پژوهشگران حوزة مطالعات مانویت نقد و بررسی کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکدة هنر، وابسته به فرهنگستان هنر این نشست، که عصر روز دوشنبه بیستم شهریورماه با حضور علاقهمندان در پژوهشکدة هنر برگزار شد، به نقد و بررسی کتاب اسطورة آفرینش در آيين مانی اختصاص داشت. این نشست با حضور دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور، پژوهشگر و صاحبنظر نامآشنای حوزة مطالعات اسطورهشناسی در ایران و مترجم و مؤلف آثار پُرشمار در این عرصه، و دکتر محمد شکری فومشی، مدرس و کارشناس اسطورهپژوهی و مطالعات مانوی، برگزار شد. ویراست سوم کتاب اسطورة آفرینش در کیش مانی ـ که به وسیلة نشر چشمه به چاپ رسیده است ـ شامل گفتارهایی دربارة ادبیات و عرفان مانوی است. این اثر، با توجه به سابقه و جایگاه مؤلف آن در آغازگریِ پژوهشهای اسطورهشناختی دربارة مانی و متون و میراثهای بازمانده از آئین مانوی، افقهای تازهای در بازخوانی این میراث فرهنگی، تاریخی، و معنوی گشوده است. آئین مانی؛ اسطورهای شاعرانه و زیباشناختی دکتر اسماعیلپور، مؤلف کتاب، آغازگر نشست بود. وی، در آغاز سخن، شمایی از چشمانداز هستیشناختی آئین مانی و خط سیری از معنا و سلوک معنوی تا زیبایی و شاعرانگی را در این میراث ترسیم کرد. اسماعیلپور با بیان اینکه در دیدگاه مانوی جهان و زمین از تن و جسم دیوان و اهریمنانِ کشتهشده در جنگ نور و ظلمت، و آسمان از پوست آنان شکل گرفته است، که تصویری کاملاً سوررِئالیستی و مبتنی بر پَستانگاری مطلق حیات مادی را نشان میدهد، گفت: «برای همین است که عرفان اسلام در ادوار بعد تداوم مییابد و عرفان مانوی دچار رکود و توقف میشود، چون نگرشی یکسونگرانه و به غایت سختگیرانه دارد.» وي افزود مانی میگوید: یک تکه از نور ازلی در تن ما هست که در اثر درآمیختن دیوان نر و ماده انسان خلق میشود. او رسالت انسان را در طول زندگیاش، بیرون کردن همان یک تکه نور محبوس در ظلمت زندان تن میداند و میگوید: وظیفه همه ما این است که با اعمال نیک و با قدم نهادن در طریق معنویت از این جهان ظلمانی دور شویم و آن نور را رها کنیم و به اصل و سرچشمهاش بازگردانیم و پیوند دهیم. مولانا در دیباچه مثنوی به هبوط روح و زندانی شدنش در تختهبند تن اشاره میکند ولی مانی برای بیان آن از تمثیل «نور» استفاده میکند. این مدرس و صاحبنظر برجسته مطالعات مانیپژوهی در ادامه یادآور شد: دوران مانی، دوران گذار است. زمینهها و بسترهای فکری و عرفانی آئین مانی قابلیت آن را داشت تا معنویتی نوظهور و حرفی تازه را در دوران ظلم و انحطاط ساسانی عرضه کند. همین ایدة آزاد شدن نور، شکل هنری قابل ملاحظهای دارد: هنگامی که قرار است انسان از مرحلة «نیوشایان» به رتبة «برگزیدگان» ارتقاء یابد و رستگار شود و رها گردد، نور آزاد شدة او به ماه میرود. ماه چون زورقی است که اول ماه خالی است و به شکل هلال است و هرچه به پانزدهم ماه و کامل شدن ماه نزدیکتر میشویم، نورهای آزادشده از تن انسانها آن را پُر میکنند. از نیمه دوم ماه به بعد هم ماه این نورها را تخلیه میکند. وي با ترسیم این تمثیل شاعرانه و خیالاندیشانه افزود: اساساً اسطوره آفرینش در آئین مانی شاعرانه است و زمینة تخیل رمانتیک عمیقی دارد. مانی هنرمندی به تمام معنا در مفهوم امروزی خود است. مانی هم نقاش بوده و هم خوشنویس. خط مانوی را خودش ابداع کرده و در حوزة آفرینش ادبی نیز، هم صاحب «انجیل» است و هم «زبور» و فقط یک هنرمند و یک شاعر میتواند اینچنین باشد. اسماعیلپور، در ادامه سخن، با اشاره به خلأها و کاستیهای پژوهش دربارة مانی خاطرنشان کرد: حدود صد سال پیش متون مانوی برای نخستین بار در «تورفان» چین کشف شد. در طول این صد سال تعداد زیادی دانشمند آلمانی، فرانسوی، چینی و ژاپنی در این زمینه به تحقیق و پژوهش پرداختهاند ولی ما در این زمینه کمکاری کردهایم. در ایران فقط سید حسن تقیزاده، آن هم حدود 60 سال پیش، مطلبی دربارة متون مانوی نوشت و از آن هنگام تا کنون در ایران هیچ پژوهش و تحقیقی درباره متون مانوی صورت نگرفت تا اینکه خود من در سالهای اخیر دست به کار پژوهش در این زمینه شدم. مؤلف «مجموعه اساطیر جهان» به اهمیت پژوهش در آئین مانی به لحاظ مطالعات بینافرهنگی اشاره کرد و تأکید نمود: مانی که خود را «فارقلیط» مسیح و جانشین موعود میدانسته، از سویی به بودا هم نظر داشته و گشایشگر افق «جهانوطنی» است. در طول زمان، یک میدان پژوهش چندفرهنگی در حوزة مطالعات مانویت شکل گرفت. مانویت در گذر زمان با آئین «گنوستی» (عرفان مسیحی) گره خورد و ریشههای مسیحی پیدا کرد. زادگاه مانی ایران است، اما اصلاً ایرانی نیست، زیرا در حوزة یک فرهنگ جهانی که محور تمدن روزگار خود بوده، یعنی در «بابل»، زیسته. او اگر در ایران میماند، شاید اینهمه در سطح جهانی تأثیرگذار نمیشد همچنانکه در مورد مولانا نیز میتوان همین تصور را داشت. مؤلفِ کتاب اسطوره آفرینش در کیش مانی، در بخش دوم سخن خود، به تشریح فصلهای سهگانه اثر خود پرداخت و گفت: بخش نخست کتاب به مانی و کیش او و کیهانشناسی و شعائر او اختصاص دارد. بخش دوم، دربارة ادبیات مانوی و آثار و پژوهشهای جدید مانوی، شامل تحلیلی بر ادبیات منثور و منظوم مانوی، و نیز کوتاهیها و قصورها در حفظ آثار نوشتاری و میراث مکتوب مانوی است. موضوع فصل سوم اثر، عرفان مانوی است. عرفان مانوی ریشه در آئین گنوستی دارد که از بعد حضرت مسیح(ع)، در طول سه قرن شکل میگیرد و به پیدایش ادبیاتی فاخر و آفرینش و نگارش انجیلهای متعددِ غیر رسمیِ طریقت گنوستی میانجامد. این انجیلها نسبت به اناجیل اربعه، شیرینتر، شاعرانهتر و بعضاً عمیقتر و عرفانیتر هستند. برای مثال، اگر «انجیل توماس» را بخوانید متوجه میشوید که چقدر غنای شعری دارد. البته بعدها کلیسای جابر قرون وسطی مانع از مطرح شدن و عرضه این انجیلها شد و این میراث غنی، به صورت زیرخاکی ماند تا قرن بیستم که دوباره بازیابی و بازخوانی شد. میراث «گنوستی سیزم» را نمیشود دست کم گرفت اسماعیل پور با بیان اهمیت گنوستی سیزم در میدان مطالعات پیوند مانویت و مسیحیت در تاریخ اظهار داشت: گنوستی سیزم را دست کم نگیریم چرا که هم بازتاب فرهنگی دارد و هم بازتاب هنری و هم بازتاب ادبی. وی گفت: بخش اصلی این کتاب، بخشِ «مانی و اسطورة نور و ظلمت» است. اسطورة آفرینش مانی در پی پاسخ به این پرسش و دغدغه بنیادین است که: از کجا آمدهام؟ حالا که هستم چه وظایف و کارکردهایی به عنوان یک انسان دارم؟ و سرانجام، به کجا خواهم رفت؟ این پژوهشگر و نویسنده در پایان به دشواریهای کار خود در جمعآوری و بازخوانی متون مانوی پرداخت و گفت: اسطورة آفرینش مانوی در یک جا و در یک متن نیامده؛ مثلاً، بهشت آن ریشة سغدی دارد و ریشه آفرینش آن پارتی است و بخشی دیگر از متون آن قبطی است و.... از این روی، رسیدن به بازسازی کلّیت اسطورهای آن از خلال تکههای مختلف و به زبانهای مختلف و متعدد، بزرگترین چالش و دشواری کار بود که از مجموع این متون توانستم بر اساس علایق شاعرانه خود دست به بازسازی بزنم. امتیازات کار پژوهشگری یگانه در «مانیپژوهی» دومین سخنران این نشست دکتر محمد شکری فومشی، پژوهشگر و مدرس حوزة اسطورهشناسی و اساطیر ایرانی و مانوی بود. ایشان نخست به بیان شمهای از فضایل علمی و امتیازات دکتر اسماعیلپور به عنوان نخستین آغازگر و یگانه پژوهشگر تخصصی حوزة مطالعاتی مانویت در ایران پرداخت و گفت: اسماعیلپور، نخستین کسی است که مانویت را در ایران، هم به دانشگاهیان و هم به غیر متخصصان علاقهمند در حوزههای متعددی چون ادبیات، هنر و... شناساند. آشنایی من با مانویت با کتاب ایشان آغاز شد که بیش از سی سال پیش به چاپ رسید و این آتش در قلبم شعلهور شد و تا امروز روشن مانده است. شکری، با اشاره به تعدد و گستردگی حوزههای زبانی در متنشناسی، نسخهشناسی و سندپژوهی متون مانوی، دربارة کتاب جدید اسماعیل پور یادآور شد: نام این کتاب، اسطورة آفرینش است، اما فقط در این باره اطلاعات نمیدهد. دربارة دین مانوی و کیش مانوی، مباحثی مطرح شده که من در منابع غربی جدید هم ندیدهام. در فصل سوم کتاب، اوج تحقیقات گنوستیستیک را میبینیم که قبلاً به این شیوه هرگز نداشتهایم و با رجوع به جدیدترین منابع و پژوهشها و نیز مصادر و مبادی تفکر مانی مثلِ شمعون مغ، مرقیون، والنتینو بررسی شده که روی مانی اثر گذاشتهاند و همچنین بازتابهای مختلف آئین مانی و سرانجام میرسیم به اسطورة آفرینش و بحث دربارة نور و ظلمت و ایزدان و.... اما شما در اینجا با یک تألیف علمی صرف و جمعآوری اطلاعات تاریخی مواجه نیستید؛ بلکه یک تحقیق علمی دقیق و کارآمد پیش روی شماست که نگاه حاکم بر آن، ظرایف نگاه یک استاد را نشان میدهد که هیچ نکتهای را فرونمیگذارد و بر همه جوانب کار خود اشراف دارد. وی اظهار داشت: اسماعیلپور هم تنها استاد متخصص مطالعات مانوی است و هم اسطورهشناس برجستهای است و هم ذوق شعری فرهیخته و خلاقی دارد و خروجی و حاصل همه اینها این کتاب است. شکری افزود: هیچ دانشجوی مطالعات مانوی در ایران بی نیاز از این کتاب نبوده و بعد از این هم نخواهد بود. چه دانشجو و چه استاد. شکری فومشی، دومین ویژگی این کتاب را محققپروری آن دانست. مانی، از کیهانشناختی تا یزدانشناسی شكري فومشي، سخن خود را با تحلیل و تقسیمبندی اصول حکمت و دیانت مانوی اینچنین جمعبندی نموده و به پایان برد: مانی در یزدانشناسی و در الهیات، یک دین توحیدی و وحدانی است و ایزدان در آن تجلیات خداوند هستند که زاده نمیشوند؛ بلکه فراخوانده میشوند. اما در کیهانشناختی با ثنویت مواجهیم: قلمرو نور و ظلمت وجود دارد اما خدا را دوپاره نمیکند. پایان نشست به پرسش و پاسخ اختصاص داشت. گفتنی است پژوهشکدة هنر با حضور علاقهمندان مباحث تخصصی هنرپژوهی، سلسله نشستهای «هنر شرق» را تداوم خواهد داد. |
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |