نشست تخصصی «سفال و سرامیک بومی معاصرایران»، به همت معاونت فرهنگی و هنری فرهنگستان هنر برپا شد. نشست تخصصی «سفال و سرامیک بومی معاصرایران»، به همت معاونت فرهنگی و هنری فرهنگستان هنر روز یکشنبه، 10 تیرماه 1397، ساعت 16، در سالن همایشهای فرهنگستان هنر برپا شد. به گزارش روابط عمومی فرهنگستان هنر، در این نشست ابتدا مهدی مکینژاد با موضوع «زنان سفالگر بومی ایران» سخنرانی کرد و سپس امید قجریان و و فواد نجمالدین با ارائه مقالات «امر معاصر در نسبت با هنرهای بومی» و «چرخش مفهومی تجربه در تبیین زیباییشناسی روزمره» به ایراد سخن پرداختند. مهدی مکی نژاد، عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر، سخنران اول این نشست بود. او با بیان این نکته که خدا در قرآن، چهار بار به آفرینش حضرت آدم اشاره میکند، سخنان خود را آغازکرد و بیان داشت: «تفاوت خلقِ خالق با خلقِ انسان، در دمیدن روح است، وقتی که انسان خلق شد، خداوند از روح خودش در او دمید «و نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی». او با توضیح اینکه، موضوع سخنرانیام، زنان بومی ایرانی است، عنوان داشت: «به طور عمده چهار منطقه در ایران در حوزه سفال هنوز فعالیت میکنند، در این مقاله به این مناطق به صورت تصویری پرداخته شده است.» او سپس به شرح و بررسی سفالگری در این مناطق پرداخت. مکی نژاد در مورد فعالیت سفالگران منطقه هرمزگان عنوان داشت: «در هرمزگان و نواحی چون شَهوار، میناب و کُنگ شاهد فعالیت در این زمینه هستیم. در این مناطق نزدیکی به دریا و همچنین ارتباطی که به واسطه دریا با کشور هندوستان برقرار بوده، روی زندگی و همچنین نقوش، ظروف و تزئینات تأثیر گذاشته است.» عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر در مورد منطقه سیستان و بلوچستان افزود: «در بخش سراوان و کلپورگان حیرتانگیزترین آثار دیده میشود و هنرمندان بسیارخوبی در این ناحیه، به تولید آثار میپردازند.» او در باب سفال بومی کردستان چنین بیان داشت: «در کردستان، یعنی منطقه غرب کشور، از زمان مادها این تمدن شکل گرفته و جابجایی کمتری داشته. در این ناحیه پیکرهها و مجسمههای هجمی به نسبت آثار دیگر، بیشتر کار میشود.» او سفالگران منطقه گیلان و مازندران، را در شمار هنرمندانی قلمداد کرد که بیشتر با چرخ سفالگری کار میکنند و به خلق ظروف مصرفی میپردازند. دومین سخنران این نشست، امید قجریان، درباره «امر معاصر و نسبت آن با هنرهای بومی»، اظهارداشت: «برپایۀ تجربهای که در سازمان میراث فرهنگی داشتم؛ دریافتم که نهادهای دولتی چه در گذشته و چه در زمان حال به موضوع هنرهای بومی توجه کردهاند. به طوریکه اساسا از قبل از انقلاب در حوزه هنرهای بومی ما، یک نوع داکترین مشخص فرهنگی موجودیت پیداکرده که به آن داکترین فرهنگی فرح پهلوی میگویند.» این پژوهشگر، با نقد این رویکرد ادامه داد: «در این داکترین فرهنگی که کاملا مدرنیستی است و با هدف حمایت از هنرهای بومی همراه بوده، یک وضعیت از بالا به پایین مشاهده میشود. به عنوان مثال در برخی روستاها، که مورد توجه این امر قراردارند، امرنمایشی مشاهده میشود و ما شاهد فروش محصولاتی توسط مردم آن روستا هستیم که از شهرها و مناطق دیگر، آورده شده. حتی در این روستاها در مواردی، برای عکاسی از داخل خانههایشان، مطالبه مالی دارند. این مقوله، مختص به ایران نبوده و در خیلی از کشورها، به وجود آمده و آسیب این وجه حمایتی آن است که منجر به توانمندسازی نمیشود.» او با بیان اینکه، صحبت کردن درباره هنر معاصر، با مفهوم هنر همعصر یکسان نیست، اظهار داشت: «به بیانی دیگر، وقتی معاصریت را به معنای یک وضعیت دیسکورسیو نگاه میکنیم، نمیتوانیم آن را با یک موضوع همعصر یکی بگیریم. این گفتمان معاصر یک گفتمان افقی است و برخلاف گفتمان مدرنیستی که هنرمند در برج عاج خودش نشسته و هنر به صورت نبوغ بر او عرضه میشود، هنرمند معاصر بخشی از هنرش در جامعه و در کنار مردم شکل میگیرد.» سومین سخنران این نشست، فواد نجمالدین، درباره موضوع «چرخش مفهومی تجربه در تبیین زیباییشناسی روزمره» به ایراد سخنرانی پرداخت. او با بیان اینکه سعی دارد، از منظر زیباییشناسی امر روزمره نگاه کند به صنایع دستی و سفال به شکل امرمعاصرش؛ به تبیین پیدایش سنت زیباییشناسی فلسفی پرداخت و بیان داشت: «در سنت زیباییشناسی سنتی و تاریخی، با مفهوم تجلی روبهرو میشویم. در این سنت، امرزیبا، چیزی است که در آن زیبایی تجلی یافته باشد. ولی با شکلگیری جهان مدرن، سنت عقلانی ظهور پیدا میکند که مفهومی از زیبایی دارد که از شناخت نشئت میگیرد.» او در ادامه، به تبیین زیباییشناسی لایبنیتس، باومگارتن و کانت پرداخت و در قرن بیستم، از نگاه کلایو بل (زیبایی حس/عاطفه)، با معنی نوعی تجربه حسی ورای آنچه به نقاشی، موسیقی و نمایش وابسته باشد و همچنین بیان دیدگاه جان دووی با مفهوم حس مبهم خلق هنر و تجربه بیانی آن پرداخت. او در پایان، به مفهوم تجربه به منزله امر روزمره و توجه به جهان خارج از هنر و وجوه مختلف زیست روزمره، اشاره کرد و به تبیین نظریات سایتو و مایکل لدی پرداخت و با توضیح مفهوم تجربه زیبایی در ساخت، مبحث خود را به پایان برد.
|
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
| |
متن تصویر: | |
![]() |
![]() |
![]() |