«احوال معاصر هنرمندان» یکی از چند برنامهای است که در مجموعه فرهنگیهنری آسمان انجام میشود؛ دیدار و گفتوگویی با هنرمندان پیشکسوت عرصههای هنری. این بار دیدار با استاد محمد بهرامی در خانه استاد هماهنگ شد. همه چیز خانه اگرچه قدمت زیادی دارند، هنوز میتوان بوی تازگی از آنها شنید؛ از ظروف نقرهای نقشدار پُر از آجیل تازه گرفته تا بشقابها و قاشقهای پُرنقشونگار چایخوری که گویی از دل تاریخی کهن آمدهاند و با همان جذابیت روزهای نخستین جلوهگری میکنند. استاد محمد بهرامی با سیمایی اصلاحشده و پیراهنی که میتوان نهایت سلیقه را در انتخاب و پوشیدن آن دید با ترکیبی از خطهای خاکستری و فیروزهای، بر آستان در پذیرایی، با آرامش به میهمانان خوشآمد میگوید و با آرامی بر همان مبل همیشگیشان (این را خانم خالصی، همسر استاد، متذکر میشوند) مینشیند.
- استاد، ما از طرف فرهنگستان هنر برای دیدار شما ذیل برنامه «احوال معاصر هنرمندان» آمدهایم. - نقاشیهای مرا دیدهاید؟ - هنوز نه. - پس بهتر است ابتدا کارهای مرا در طبقه بالای ساختمان ببینید. - استاد، شما چشمهای نافذی دارید. - بله شما نخستین کسی هستید که متوجه این امر شدید.
استاد محمد بهرامی با کمی مکث ساده و کوتاه پاسخ پرسشها را میدهد. در پس هر کلمه ساده و کوتاه، آرامشی جذاب نهفته است که گویی از آموزه ایشان از پس سالها ممارست و هنرآفرینی میآید. استاد بهرامی برای خواص چهرهای شناختهشده محسوب میشود، اما عموم افراد جامعه ایشان را با لوگوی مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر میشناسند. او که از پیشگامان نقاشی و گرافیک ایران است در 12 مهر 1305، در رحمتآباد رودبار، در خانوادهای با اصالت تفرشی، به دنیا آمد. در هنرستان هنرهای ملی ایران (اداره صنایع مستظرفه) به آموختن هنر مشغول شد. آتلیه آرک (بهرامی) از نخستین آتلیههای طراحی گرافیک در ایران بود که استاد بهرامی آن را در سال 1325 در خیابان لالهزار تأسیس کرد. از هنرمندان و طراحان گرافیک مطرح معاصر، ازجمله پرویز کلانتری، مرتضی ممیز، آیدین آغداشلو، محمد احصایی، علیاکبر صادقی، تا باریس آسیریان، محمد تجویدی، علی شاهمیری و...، در این آتلیه مشغول به فعالیت بودند. شاهنامه امیرکبیر در سال 1351 منتشر شد که دربرگیرنده چهارده پرده نگارگری استاد محمد بهرامی و خوشنویسی جواد شریفی بود که تنظیم نوشتههای متن آن را استاد محمد احصایی بر عهده داشت و تنها در 5هزار نسخه با قیمت هزار تومان منتشر شد. ایشان بر اساس اشعار حافظ نیز پردههایی کشیدند، اما هیچ گاه امکان چاپ آن میسر نشد. نکته جالب توجه در آثار استاد بهرامی آن است که هیچ اثری از ایشان به کسی یا نهادی فروخته نشد.
- استاد، یادتان میآید تاکنون چند اثر نقاشی کشیدهاید؟ - هیچ وقت نشمردهام که الآن یادم بیاید. همیشه نقاشی کردهام. - چند تا از نقاشیهای خود را فروختهاید؟ - تا این لحظه که اینجا نشستهام، هیچ کدام از کارهایم را نفروختهام. - به کسی هدیه دادهاید؟ - هدیه هم ندادهام.
بعد از صحبت کوتاهی با استاد، با همراهی همسر ایشان، از آثار استاد دیدن کردیم. آنچه در کنار تابلوهای ارزشمند استاد توجه ما را جلب کرد اِشراف کامل خانم خالصی از تمامی آثار استاد بود؛ چیزی فراتر از تاریخ نقاشی و بهانههای کشیدن و قصه آن. همسر استاد خود نمونهای درخشان از همسرانی است که مکمل کارهای بزرگان محسوب میشوند. گویی که نبودشان بخشی مهم از هنر استاد را از چشمها دور میسازد. از تصویرگری کتاب اسیر فروغ فرخزاد گرفته تا تصویرسازی مجله اطلاعات از دیگر فعالیتهای محمد بهرامی است. دیدار نیمساعته چهار ساعت به طول کشید، اما برای ما شاید چند دقیقه کوتاه شد؛ آنقدر کوتاه که حظ وافرمان منغص شد، تا روزی دوباره دیدار میسر شود و چشم سیراب شود از این همه زیبایی. در این دیدار، مدیر مجموعه فرهنگیهنری آسمان فرهنگستان هنر و جمعی از کارشناسان این مجموعه حضور داشتند.
فیلم این دیدار را اینجا ببینید. * استاد محمد بهرامی، نقاش، نگارگر و یکی از پایهگذاران تصویرگری، گرافیک و صنعت چاپ نوین ایران، در سال 1305ش در رحمتآباد رودبار متولد شد و تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند. او از همان کودکی به نقاشی علاقهمند بود. پدرش، ابوطالب بهرامی، که اهل تفرش و کارمند اداره دارایی بود و طبع شعر و خطی خوش داشت، استعداد فرزند را شناخت و در وی را در دهسالگی به هنرستان هنرهای ملی (اداره صنایع مستظرفه) برد تا از استادانی بنام چون هادی تجویدی و امامی و زاویه نقاشی بیاموزد. محمد بهرامی پس از طی دوره متوسطه در دبیرستان ایرانشهر، وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او همچنین دوره عکاسی را در انستیتوی عکاسی نیویورک با درجه ممتاز به پایان رساند. بهرامی نخستین آتلیهاش را با نام «آرک» با همکاری دوست و شاگردش، جواد هاتف، تأسیس میکند. دو سال بعد آتلیه آرک به آتلیه بهرامی تغییر نام مییابد و پس از مدتی آتلیه به مکان دیگری منتقل میشود و آتلیه «پارس» نام میگیرد. بهرامی پس از آتلیه پارس و در ادامه توسعه حرفهاش، چاپخانه گوتنبرگ را راهاندازی میکند. او در این سالها دانشجوی دانشکده هنرهای زیبا بود و از علیمحمد حیدریان (درس طبیعتسازی)، هوشنگ سیحون (درس طراحی دکور) و محسن وزیریمقدم (درس تاریخ هنر) آموخت. نقاشیهای سیاهوسفید و بدیع او با بهرهگیری از متون ادبیات کلاسیک و اشعار معاصر ایران و سبک و شیوه تازه و خلاقه کارهای آبرنگ او که با الهام از غزل حافظ میساخت و بهعنوان هدیه ماه در مجله اطلاعات ماهانه قرار میگرفت سبب شهرت فراوان بهرامی بین شعرا و نویسندگان و ارباب فضل و دانش شد. او از همین زمان تصویرسازی نگارههای شاهنامه را شروع میکند که بعدها در قالب مجموعهای نفیس تحت عنوان شاهنامه بزرگ انتشارات امیرکبیر به چاپ میرسد. اوی پس از انقلاب چاپخانه گوتنبرگ را واگذار میکند و به نقاشی و تحقیق درباره «تاریخ هنر ایران» میپردازد. او در این سالها مشغول تألیف کتابی به همین نام بوده که هماکنون در دسترس هنرپژوهان قرار دارد. بهرامی برای کتابهای شاملو و نیمایوشیج طرح جلد زده است. طرح جلد شماری از رمانهای معروف مانند نهنگ سفید هرمان ملویل کار او بوده است. او مانند سرچشمهای بوده که چندین شاخهرود از آن منشعب شدهاند. مرتضی ممیز، محمد تجویدی، آیدین آغداشلو و... هر یک شاخهای از هنر او را پی گرفتند و در دهههای بعد درخشیدند. لوگوی انتشارات امیرکبیر از آثار بهرامی است. او از دهه 1320 تا امروز یکنفس کار کرده و شاید اگر لابهلای روزنامهها و مجلات زردشده قدیمیتان بگردید، نام او را بر طرح جلد یا زیر تصویرسازیهای داستانهای آن ببینید. محمد بهرامی آثار جالب توجهی از نگارگری ایرانی را نیز در کارنامه خود دارد. تصویرگری او مبتنی بر سنّتهای تصویرسازی ایرانی است. در بسیاری از تصویرسازیهای محمد بهرامی، فیگورها، فضاسازی، تکنیک قلمگیری، سطوح رنگی (حتی در آثار تکرنگ) و اتمسفر کلی بهرهمند از آثار ایرانی است. شاید بتوان شاهنامه امیرکبیر با تصویرسازیهای استاد محمد بهرامی را واپسین شاهنامه در صف نسخههای ارزشمند مصور و نقطه پایانی بر سنت هفتصدساله شاهنامهنگاری دانست. این شاهنامه نخستین بار در سال 1341 با تصاویر تکرنگ و طرح جلد و تزیینات محمد بهرامی منتشر میشود. پس از آن، به پیشنهاد ایشان، انتشارات امیرکبیر تصمیم میگیرد شاهنامهای مجلل با تصاویر رنگی منتشر کند. نسخه جدید، که شامل چهارده تصویر رنگی از محمد بهرامی است، در سال 1351، در چاپخانه گوتنبرگ منتشر میشود و در همان سال، به دعوت بخش هنری و فرهنگی سازمان ملل، این آثار در مقر سازمان ملل در نیویورک و در دانشگاه تهران به نمایش درمیآید.
برگرفته از: بولتن بزرگداشت محمد بهرامی، به کوشش انجمن تصویرگری ایران، 1398.
|
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |