پيشگفتار
تأثير فرهنگ ناب و عميق اسلامي بر روح و انديشة ايراني از سويي و ذوق و ذكاوت هنرآفرينان اين مرزوبوم از سوي ديگر، ايران را ــ صرف نظر از فرهنگ و تمدن و هنر ايران قبل از اسلام كه خود مقولهاي ديگر و درخور توجه است ــ مهد هنر در عرصههاي گوناگوني چون كتابت و خوشنويسي، تذهيب، نقاشي و نگارگري، مينياتور، تشعير و جلدسازي و مقولههاي ديگر هنري قرار داده است.
اين ارتقاي انواع هنري، فقط به يك دورة خاص محدود نبوده، بلكه از سدههاي چهارم و پنجم هجري با استوار شدن پايههاي ادبيات فارسي، در كنار شعر و نثر روز به روز مراحل رشد و ترقي را پيموده است؛ به همين سبب، چه به صورت مستقل و چه در تعامل و تلفيق با هنرهاي ديگر، به ويژه شعر و ادبيات، پيوندي تنگاتنگ و عميق يافته است، تا آنجا كه تفكيك عناصر خاص هنري يك پديده يا اثر ادبي ـ هنري در بدوِ امر مشكل به نظر ميرسد. از اينروست كه همواره هنرمندان و پژوهشگران آثار ادبي ـ هنري در تحليل و بررسي ميراث گرانبهاي گذشتة ما در زمينههاي گوناگون به انحاي مختلفي به جنبههاي تلفيقي يا به عبارت ديگر تعامل و همگامي ادبيات، به ويژه شعر با انواع هنرهاي سنتي و اصيل ايراني و گاه غيرايراني دخيل در هنر ايرانزمين، اشاره ميكنند و به چگونگي شكلگيري و همراهي اقسام هنر با ادبيات ميپردازند.
دستاوردهاي متعدد آثار و تحقيقات محققان و خاورشناسان در عرصههاي گوناگونِ علمي، فرهنگي، ادبي و هنري و در ارتباط با ايران قديم گوياي اين واقعيت است كه اين سرزمين در هيچ دورة تاريخي خود ــ حتي در بدترين شرايط سياسي و اجتماعياش، خالي از جنبههاي ناب فرهنگي، هنري و ادبي نبوده است ــ بهويژه زمانهايي كه كشور از نظر جنبههاي ادبي و علمي قدري دچار افول و تنزل شده ــ همين جنبههاي هنري ناب و ژرف است كه آن ضعفها و نارساييها را پوشانيده و چون گوهري تابناك تلألؤ و درخشش داشته است. وجود مكاتب هنري دوران مغول، تيموري، و مهمتر از آن، مكتب اصفهان و برخي مكاتب ديگر، گوياي اين واقعيت است كه هيچگاه فرهيختگان و انديشهوران اين مرزوبوم از پا ننشستهاند و رسالت و تعهد خود را به نحوي برتر و شايستة درك و فهم و شخصيت يك ايراني اصيل بروز دادهاند. حجم آثار معتنابه و فراوان هنري، به خصوص آثار ادبي در تعامل و همگامي با انواع هنرها كه در مراكز هنري، موزهها، كتابخانهها، اماكن تاريخي و باستاني و مجموعههاي شخصي در سراسر ايران و بسياري از كشورهاي ديگر، بهويژه شبهقارة هند، پاكستان و تركيه وجود دارد، نشان ميدهد كه هنرمندان ايراني و بعضاً غيرايراني، متأثر از اين گنجينة عظيم ادبي ــ هنري در عرصة هنر اسلامي، بل جهاني، از جايگاه والايي برخوردارند.
شايد بتوان آنچه را بيش از همه موجب رشد و ارتقا و تعالي آثار به وجود آمده در مكاتب هنري ايران اسلامي شده است، در ذوق و ابتكار و عشق هنرمندان صاحب نام و بعضاً حمايت دربارها و افراد صاحبنام و دلسوختة فرهنگ و هنر اين سرزمين در بهرهگيري از جلوههاي معنوي و روحاني و تأمل در زيباييها و راز و رمز طبيعت اسرارآميز و ميراث شكوهمند اسلامي و ايراني به ويژه قرآن مجيد ــ به عنوان عظيمترين و ارزشمندترين كتاب مسلمانان ــ دانست كه همواره منشأ خير و بركت و هنرآفرينيهاي فراوان بوده است. فقط اگر نسخههاي خطي و بعضاً غيرخطي قرآن كريم كه به انواع هنرها نظير خوشنويسي، تذهيب، تشعير، مينياتور، جلدسازي و ديگر فنون آراسته شده، از موزهها و كتابخانههاي كل جهان و مجموعههاي شخصي جمعآوري شود، حجم معتنابهي را تشكيل ميدهد. در مرتبة بعد شاهكارهاي ادبي چون شاهنامه ، خمسة نظامي ، بوستان، گلستان، ديوان حافظ، يوسف و زليخا، آثار اميرخسرو دهلوي، آثار جامي و بسيار آثار ادبي جاي دارند كه كموبيش توجه هنرمندان را برانگيخته و ايشان از آن به عنوان دستاويزي براي هنرآفريني بهره گرفتهاند. البته نبايد جنبههاي هنري برخي آثار تاريخي و داستاني و حتي ديني و بهويژه آثار مهم عرفاني را كه هنرمندان بدانها توجه داشتهاند، از نظر دور داشت؛ زيرا از نظر عرفان، زيبايي صفتي وابسته به جهان مادي نيست، بلكه جمال خاصيتي است روحاني و در ارتباط با روح. وظيفة هنر هدفدار و متعهد نيز همواره اين بوده و هست كه توجه را به عوالم بالاتر، يعني معنوي و روحاني جلب كند.
با بررسي روند شكلگيري مكتبهاي هنري مشهور و ملاحظة آثار موجود، به اين باور ميرسيم كه با گسترش تصوف اسلامي، جنبههاي معنوي و روحاني آثار ابداع شدة ادبي ــ هنري ــ برخلاف گذشته كه بيشتر آثار مصور شده متون غيرديني بوده ـ بيشتر شده است؛ وجود تصاوير زيادي از زندگاني اوليا و معصومين (ع) در عرصة نگارگري، خود شاهد اين سخن است.
البته اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه با وجود تنوع و غناي ادبيات شرق، بهويژه ايران در دورههاي ميانه، تمامي آثار مصور نميشدند يا ديگر كارهاي هنري بر روي آنها صورت نميگرفت، بلكه در اين كار گزينش دقيق و مشخصي اعمال ميشد يعني قابليتهاي هنري اثر، محتوا، شكل كار و جذابيتهاي مختلف اثر همواره مورد نظر بود.
استقبال فراوان هنرمندان از شاهكارهايي چون شاهنامة فردوسي، خمسة نظامي، يوسف و زليخا ، آثار اميرخسرو دهلوي و از بعضي ديگر كتابها، بيشتر در كليت اثر در ابعاد گوناگون آن بوده كه كار كردن بر روي آن، كتاب را براي هنرمند آسانتر و دلچسبتر ميكرده است؛ يا به عبارت ديگر، جهانبيني و ديدگاههاي اخلاقي، فكري و بينش زيباييشناسي نقاش و خوشنويس و به طور كلي هنرمند با آثار ديني يا ادبي مشابهت و هماهنگي بهتر و بيشتري داشته است. از اينروست كه ميبينيم در آثار هنر ايران بهويژه نقاشي، كل تركيببندي ــ برخلاف نقاشيهاي اروپايي ــ يكباره و در آن واحد به چشم نميآيد بلكه نگاه بيننده همواره از جزئي به جزء ديگر و از سويي به سوي ديگر متوجه است. به اين سبب محققان آثار هنري در ارتباط با ادبيات، بهويژه شعر، يك اثر را از ديدگاههاي مختلف بررسي كردهاند و در هر موضوع كتابها و مقالات گوناگوني نوشتهاند، مثلاً، گاه آثار صرفاً از نظر كتابت و خوشنويسي در ابعاد مختلف آن مورد توجه قرار ميگيرد و زماني ديگر از نظر نگارگري، تذهيب، مينياتور، جلد و... ؛ بنابراين هنر ايراني همچون خورشيدي است كه جلوههاي گوناگون دارد، بهويژه در ارتباط و همگامي با ادبيات پربار و غني فارسي، كه سعي شده در اين اثر ــ با تمام محدوديتهاي موجود ــ با توجه به تعدادي از اين آثار هنري و بررسي و تحليل پيشينة آنها، به تعامل ادبيات با ساير هنرها بپردازيم و دورنمايي از اين كار گسترده و درازدامن كه قلمروي بسيار پهناورتر از ايران دارد، عرضه كنيم.
ابوالقاسم رادفر
1385
فهرست مطالب
پيشگفتار
هويت فرهنگ و هنر
خوشنويسي در مكتب اصفهان
تذهيب و تجليد
نگارگري / نقاشي
نقاشيِ مكتب اصفهان (1000ـ1132 ق)
مرقعات دورة صفويان و گوركانيان هند
معماري و موسيقي
سياهة برخي از آثار ادبي و هنري (1000ـ 1135 ق)
منابع
نمايه