سرآغاز و اعترافي از مترجم
حدود هفدهسال پيش بود كه براي اولين بار وارد هند شدم، سفري كه مقدر بود حدود دهسال بهطول انجامد و مسير انديشه و ادراك هنري مرا دستخوش تحولاتي ژرف نمايد. تحولاتي كه به خاطرشان پروردگار را سپاس ميگويم و آنها را بس عزيز ميدارم. خوب به خاطر دارم اولين برخوردهايم را با هنر هند: پس از سالها تحصيل و تدريس هنر و مباني هنر و تاريخ هنر و . خود را به دانش لازم براي روبهرو شدن، درك و تحليل هر نوع هنري مسلح ميدانستم. ولي در همان اولين برخوردهايم با هنر هند_ در موزهها و در معابد_ در خود احساس عجز و جهلي ژرف نمودم كه تكاندهنده بود. گويي همه آن دانش و بينشي كه آموخته و آموزانده بوديم در اينجا سودي نميبخشيد، كه:
آن علم كه در مدرسه آموخته بوديم برديم به ميخانه، به جامي نخريدند
رفته رفته ايراد كار آشكار شد: هنر هند از اساس هنري ديني و اساطيري است و براي درك آن ميبايست با علم الاديان و علم اساطير هند آشنا شد. و من نيز چنين كردم و به مطالعه اين دو مقوله پرداختم، كه حاصل بخشي از اين پژوهشها در كتاب اسرار اساطير هند ارائه شده است.
درباب هنر شرق بهطور اعم، و هنر هند بهطور اخص، بهرغم وجود كتب و مقالات بيشمار، نام آناندا كوماراسوامي بهعنوان مهمترين صاحبنظر مورد پذيرش عموم بوده و هست.
متأسفانه از آثار متعدد اين متفكر و نويسنده گرانقدر، در ايران به جز ترجمه مقالاتي انگشتشمار منتشر نگرديده است. علت مهجور ماندن آثار كوماراسوامي را بايد عمدتاً در دشواري متن_ جملات پيچيده و مالامال از واژههاي ناآشناي سانسكريت_ جستجو كرد.
به ياد دارم حدود دهسال پيش (هنگامي كه هنوز در هند زندگي ميكردم )، از سوي يكي از مراكز فرهنگي_ هنري ايران با من تماس گرفتند، و در خصوص سفارش ترجمه مجموعه آثار آناندا كوماراسوامي به چند مترجم، از بنده مشورت خواستند. جواب من ساده و واضح بود: «آثار كوماراسوامي قابل ترجمه نيست». اين پاسخ به هيچ وجه اغراقآميز نبود، چرا كه متون انگليسي كوماراسوامي حتي براي اغلب انگليسيزبانان قابلفهم نيست! علت اين دشواري سبك مغلق نگارش و وفور واژههاي كهن و مهجور سانسكريت در داخل متن است كه براي درك هر يك از واژهها بايد پژوهشي مستقل انجام داد.
همانطور كه حدس زده بودم كار ترجمه مسكوت ماند تا دوسال قبل! دوسال قبل به قول دوستان توپ به زمين خود ما برگشت. دوست و برادر بزرگوارم جناب مهندس ميرحسين موسوي، كه سالهاست به هنر هند و آثار كوماراسوامي علاقمند است، از من خواست كه يكي از كتب كوماراسوامي را به انتخاب خود براي ترجمه برگزينيم. وظيفهاي دشوار بود و محكي براي ارزيابي توانايي خودم!
كار را آغاز كردم. در جريان ترجمه به موانع زيادي برخوردم. مثلاً واژههاي كهن و تركيبي سانسكريت كه حتي در فرهنگ لغات سانسكريت يافت نميشدند: براي رفع اين مشكل به ناچار ميبايست با حدسزدن، و اتكا به دانش مختصر خود از اين زبان و مضامين اساطيري و ديني هند، واژهها را تجزيه ميكردم، معناي هر يك را به دست ميآوردم، آنگاه با تركيب مجدد جزئيات، به مفهوم واژة مركب اوليه دست مييافتم. استفاده از منابع غني هندشناسي كتابخانة انستيتوي بينالمللي تمدن و تفكر اسلامي در مالزي:
International Institute of IsIamic Thought and Civilization (ISTAC)
كمكي جدي در انجام اين مهم بود كه در اينجا فرصت را مغتنم شمرده مراتب سپاسگزاري خود را ازمسوؤلين كتابخانه و انستيتوي فوق اعلام ميدارم. توضيح اينكه دست سرنوشت، نگارندة اين سطور را از حدود 2 سال قبل به كشور مالزي كشاند و تاكنون بهعنوان استاد مدعو در انستيتوي فوق به تدريس تاريخ و فلسفه هنر، و مطالعات تطبيقي هنر اشتغال دارم.
توضيح واژههاي خاص متن تبديل به يك ضرورت شد. چرا كه بدون آنها، متن غيرقابل استفاده مينمود. اين توضيحات بهصورت پانويسهايي گاه طولاني به متن افزوده گرديد. كثرت اين واژهها موجب گشت كه حجم پانويسها نهايتاً كم از اصل كتاب نشود! در داخل متن نيز براي كمك به درك مطالب، جملاتي افزودهام. اين جملات در داخل [ ] قرار گرفتهاند تا الحاقات مترجم از متن اصلي تفكيك گردد. در انتهاي كتاب نيز واژهنامهاي ترتيب داديم كه شامل اكثر واژههاي كليدي و لازم براي مطالعه كتاب است. اين واژهنامه براي مطالعة متون ديگري كه به نحوي با هند، و هنر اساطير هند مربوط ميشوند، نيز مفيد است.
گردآوري تصاوير نيز مسوؤليتي سنگين بود. نويسنده در متن كتاب گاه به بناها، پيكرهها و نگارههايي اشاره كرده است كه در فلان موزه يا مجموعه خصوصي قرار دارند. آنگاه به توصيف و تجزيه و تحليل اجزاي آنها پرداخته، بدون اين كه تصويري از اثر مذكور ارائه دهد. تصاوير محدود موجود در كتاب نيز_ كه اغلب مربوط به چاپهاي قديم بوده و بارها چاپ مجدد گشته_ عمدتاً كيفياتي نامطلوب داشتند. جايگزيني آن، با تصاوير با كيفيت، و يافتن تصاوير غير موجود در اصل كتاب كاري وقتگير و طاقتفرسا بود كه به ياري خدا و در حد توان و بضاعت انجام پذيرفت.
از آنجا كه كتاب حاضر اولين كتاب آناندا كوماراسوامي است كه به زبان فارسي برگردانده ميشود، چند سطري را نيز در ابتداي كتاب به زندگينامه اين انديشمند شرقشناس اختصاص دادهام.
در خاتمه خداي بزرگ را سپاسگزارم به خاطر تن سالم، روان آرام، و مهلت و توانايي رساندن اين مجموعه به انجام. به ياري و حمايتش نياز دارم و به لطف و مهربانيش اميدوارم. از درگاهش خواستارم كه اين بنده را همچنان مشمول رحمت خود قرار دهد تا آنچه را كه از عمر مقدر باقيمانده، از فكر و قلم و قدم، در راه خير و صلاح بندگان و رضايت آفريدگار صرف نمايم.
خـــدايا چنان كن سرانجام كـــار
تو خوشنود باشي و ما رستگار
اميرحسين ذكرگو
زمستان 1381
كـــوالالامپــــور
فهرست مطالب
فصل اول
هندو- سومريان
فصل دوم
دراويديان و آرياييان
فصل سوم
دورة شايشوناگ- ناندا (Saisunaga-Nanda)
فصل چهارم
اصالت ودايي
فصل پنجم
تنديسهاي پيشموريايي
فصل ششم
تنوير عظيم
فصل هفتم
ادوار اوليه هنر بودايي- موريا، شونگا و اوايل آندرا
فصل هشتم
رشد خداپرستي خالصانه
فصل نهم
عهد كوشان (Kuşāņa) و آندراي متأخر (Later Āndhra)
فصل دهم
عهد گوپتا
فصل يازدهم
اوايل عصر ميانه
فصل دوازدهم
تنديسهاي عهد ميانه
فصل سيزدهم
سدههاي 10 تا 18 ميلادي
فصل چهاردهم
ماوراي هند و اندونزي
فصل پانزدهم
نقاشيهاي بودايي عصر ميانه
فصل شانزدهم
نقاشي جيبي (Jaina Painting)
فصل هفدهم
نقاشي راجپوت
فصل هجدهم