آيينة نگاه " آثار دومين نمايشگاه دوسالانة نقاشي جهان اسلام"
آيينة نگاه " آثار دومين نمايشگاه دوسالانة نقاشي جهان اسلام"
تاریخ ثبت : 1391/02/31
طبقه بندي :
کتاب ,
موضوع :
آيينة نگاه " آثار دومين نمايشگاه دوسالانة نقاشي جهان اسلام"
نویسنده :
فرهنگستان هنر
عکس :
ویراستار :
<#f:16/>
چاپ اول :
پاييز 1382
چاپ و صحافي :
سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
تعداد صفحات :
<#f:19/>
اطلاعات بیشتر :
متن سخنراني سيد محمد خاتمي رييس محترم جمهوري اسلامي ايران
در مراسم افتتاحية دومين دوسالانة بينالمللي نقاشي معاصر جهان اسلام
خداي را سپاس ميگوييم كه اين توفيق حاصل شده تا دوسالانة نقاشي معاصر جهان اسلام برگزار شود. از اهميت بالاي آقاي مهندس موسوي كه هم در عرصة سياست و هم در عرصة هنر اين كشور و خدمت به مردم نقش بالايي داشتند تقدير ميكنيم و نيز از همة عزيزاني كه در برگزاري اين حادثة ارجمند دنياي هنر در ايران سهيم بودند. به همة ميهمانان عزيزي كه از سراسر دنيا آمدند خير مقدم ميگوييم. به هنرمندان ارجمند و بزرگوار ميهنمان كه با آفرينش آثار ارزندة خود، فرهنگ، تمدن و عظمت اين ملت را پاس ميدارند دست مريزاد ميگوييم. پيچيدگي وجود انسان و آنچه به انسان مربوط ميشود ما را در رسيدن به يك تعريف جامع و مورد اتفاق در مورد خود انسان و پديدههاي انساني به دشواري ميافكند. به همين دليل واژههاي تمدن، هنر و فرهنگ كه پيچيدهترين و بارزترين تجليات جان آدمي است داراي تعريفي كه مورد اتفاق باشد نيست. تعريف آنها هرچه باشد واقعيت آنها را نميتوان انكار كرد و آن چيزي است كه در زندگي انسان تجلي كرده است و تجلي خواهد كرد و تا انسان هست، تمدن، فرهنگ، و هنر خواهد بود. اينكه نسبت ميان فرهنگ، هنر و تمدن چيست، بسته به نگاهي است كه به اين مقولات داريم و تعريفي كه از آنها ميكنيم . به طور كلي اينها پيوستگي شديدي به هم دارند، اگر به يك معنا نگوييم كه يكي هستند. درواقع ميتوان گفت كه هنر هر قوم تجلي تمدن آن قوم است. اينها از هم تفكيكپذير نيستند و هر تمدني مبتني است بر بينشي كه انسان به جهان، هستي و انسان دارد. وجه تمايز واقعي تمدنها، درواقع تفاوت و تمايزي است كه در جهانشناسي صاحبان آن تمدن و بينش و منش آنها وجود دارد و سرّ كاميابي يا ناكامي يك تمدن، دوام يا انحطاط آن نيز در اين نهفته است كه اولاً اين بينش تا چه حد حقيقي باشد، تا چه حد بتواند به حقيقت نگاه كند و حقيقت را دريابد، چون حقيقت ماندگار است و ثانياً تا چه حد اين بينش و منش كه مبناي تمدن است در برابر تحولات روز به روز پديدآينده در جان و جهان انسان انعطافپذير باشد. آن بينش و منشي كه مبناي تمدن است تا زماني كه بتواند به پرسشهاي لحظه به لحظه نوشوندة انسان و نيازهاي دم به دم پديدآينده و تحوليابندة انسان پاسخ گويد، نه تنها ماندگار ميشود بلكه پويا و پربارتر هم خواهد شد و رمز و رازپذيري آن بينش در مقابل پرسشها و نيازهايي است كه به ضرورت در زندگي انسانها پديد ميآيد. هنر هر قوم نيز با تمدن آن قوم و با بينش و منشي كه انسان نسبت به آن به جهان و هستي دارد مناسبت دارد، اما نبايد گفت كه هنر يك قوم يكسره معلول تمدن آن قوم است. البته سخنم از چندگانگي و دوگانگي بين تمدن و هنر و فرهنگ، فعلاً سخني مسامحهآميز است. ميتوان با اعتبارات و لحاظهاي مختلف اينها را يكي دانست و از يكديگر جدا كرد. معمولاً در ذهن ما تمدن، هنر و فرهنگ از هم متمايز است. تبعاً هنر يك قوم تحت تأثير تمدن آن قوم است و مناسبت با تمدن دارد. اما اينگونه نيست كه هنر يكسره اسير دست تمدن باشد، بلكه هنر و انديشه به طور كلي كه از متن يك تمدن هم بيرون ميآيد و تحت تأثير شرايط مدني، تاريخي، اجتماعي خواهد بود. خود اين انديشه و هنر، تمدن را نيز به چالش ميكشد. يعني هنرمند و انديشهورز در ميان جامعه زودتر به پرسشهاي جديد و نيازهاي جديد پيميبرد يا براي او مطرح ميشود و اصلاً خود او طراح پرسشهاي جديد است. پس هر وقت اين پرسشها مطرح شد اين تمدن موجود بايد به آن پاسخ بگويد و اين تفاعل سبب خواهد شد كه تمدن يا خود را نو و پويا كند يا محكوم به فناست. بنابراين هنرمندان و انديشمندان، هم پديدآورندة تمدنها هستند و هم سبب پويايي و نو شدن تمدنها در تاريخ بشري ميشوند. به لحاظ ديگر هنر با زيبايي نيز نسبت و ارتباط وسيع دارد. محور و متن هنر، زيبايي است. هنرمند كسي است كه زيبايي را خلق ميكند يا زيبايي را نشان ميدهد، حتي آنگاه كه زشتترين و چندشآورترين لحظهها و عرصههاي زندگي را به تصوير ميكشد، زيرا هنرمند فقط زيبايي را به تصوير نميكشد هنگامي كه فقر، تبعيض، سركوب انسان، محروميت انسان از دريافت ابتداييترين حقوق خود را به تصوير ميكشد، گرچه زشتي را به تصوير ميكشد اما جان انسان را متوجه زيبايي مقابل اين زشتي ميكند. هنر يا مستقيماً تصويرگر زيبايي است يا با تصوير كردن زشتي، توجه انسان را به نقطة مقابل زشتي و پليدي جلب ميكند. با اين حساب پرسش اين است كه هنر اسلامي چيست؟ و هنر امروز اسلامي چيست و چه بايد باشد؟ مسلماً وقتي شما به تاريخ هنر و تاريخ تمدن رجوع كنيد ميان بنياد تمدن اسلامي با تمدن يوناني، تمدن رومي، تمدني كه در قرون وسطا بود، با تمدني كه در دنياي امروز هست تفاوتهاي آشكار ميبينيد. همة تمدنها به يك نحو داراي وجوه مشترك هم هستندكه اگر نبودند اصلاً گفتوگوي تمدنها معنا نداشت و ممكن نبود. ميان دو امر متناقض يا كاملاً متضاد، توافق ميسر نيست. حتماً بايد وجوه مشتركي داشته باشند كه آن را مبناي گفتوگو و تفاهم قرار داد و ميان تمدنهاي بشري وجوه مشترك هست چون انسان موجودي است كه با همة اختلافاتي كه دارد، وجوه مشتركي نيز دارد. هر فردي از انسان، جهان منحصر به فردي است، هر انساني يك جهان است، جهاني مجزا از جهان ديگر، اما بدون ترديد جان انسانها با هم پيوند و خويشاوندي دارد و تبعاً تمدنهايي كه برخاسته از اين جان است نيز وجوه مشترك دارد. به لحاظ بينشهاي مختلف انسانها و شرايط مختلف اجتماعي، فرهنگي، تاريخي، اقتصادي، جغرافيايي تمايزهايي ميان تمدنها وجود دارد. ما هنر اسلامي داريم و ميتوانيم آن را تعريف كنيم و وجوه آن را مشخص كنيم و ميتوانيم هنر تطبيقي داشته باشيم و اقوام مختلف را مقايسه كنيم. هنرمندي كه در دنياي اسلام زندگي ميكند به نحوي دلبسته و وابسته به اين دنياست ولو اينكه اعتقاد اسلامي نداشته باشد. اين هنر چگونه هنري است يا چگونه هنري بايد باشد؟ اگر زيبايي، محور و متن و مدار هنر است، هنرمند هر جا كه باشد بايد زشتي را نقش كند. زشتيِ زشتي را نشان دهد و به زيبايي فرا بخواند و در دنياي اسلام ما و در جهاني كه ما بفهميم، اما كدام زيباييها هست كه در معرض خطر است يا كدام زشتيهايي است كه وجود دارد. من معتقدم كه براي ما مسلمانها، چه سياستمداران ، چه انديشمندان و چه هنرمندان ، در درجة اول براي آنهايي كه اعتقاد انساني دارند اين است كه اولاً بكوشيم زيباييهاي دين خدا را نشان دهيم. خدا جميل است دينمان زيباست و اين دين از دو ناحيه در معرض تهديد جدي است يكي انديشههاي واپسگرا، عادتهاي فسيلشده، ذهنهاي بستهاي كه نه جهان را ميشناسد، نه مسائل روزگار را ميشناسد و برداشت او از دين مشتي ذهنيات و عادتهايي است كه به زمانهاي گذشته وابسته است. اين واپسگرايي، دين خدا را زشت نشان ميدهد. دين خدا، دين رحمت و مهرباني است، ديني است كه انسان را گل سرسبد آفرينش ميشناسد. كدام تعبير زيبا براي انسان بالاتر از اين است كه خدا، قدرت مطلق، علم مطلق، رحمت مطلق، زيبايي مطلق و كمال مطلق است، انسان را جانشين خود در زمين ميداند و شگفت نيست كه فرشتگان خدا بازنماد و مظهر پاكي و زيبايي و اطاعت محض از خدا هستند متوجه ميشوند كه اين موجود كه خواهد آمد هم فساد خواهد كرد، هم خونريزي خواهد بود و در زبان قرآن و همچنين در زبان ساير كتب آسماني ميگويند ما كه تسبيحگوي تو هستيم، ما كه جز آنچه كه تو ميخواهي انجام نميدهيم چگونه انساني را كه در زمين فساد ميكند، آدم ميكشد، حقوق انسانها را پايمال ميكند جانشين خود قرار دادي. خدا ميفرمايد من چيزهايي ميدانم كه شما نميدانيد و انسان در ميان همة اين آفرينش فوقالعادة شگفتانگيز و بينهايت، جانشين خدا در زمين است و ما با برداشتهاي غلط، بينشهاي عقبمانده، تحميل سليقههاي خود بر دين خدا، دين خدا را زشت نشان ميدهيم و نيز قدرتهاي سلطهگر ميكوشند دين خدا را كه منشأ خيزش و آزادي و استقلالخواهي كشورها شده است و درواقع منافع نامشروع و زشت آنها را تهديد كرده است زشت نشان بدهند. دين خدا در ميان دو لبة قيچي بسيار خطرناك قرار دارد كه ما در اين روزگاران هم آثار آن را ميبينيم. يكي نظير اسلام طالباني است و ديگري كه به بهانة اسلام طالباني در كل دنيا، تلاش ميكند كه جنگ، نفرت، كينه و درگيري و در كنار آن سلطهطلبي را تحميل كند. هنرمند وفادار به آيين خدا بايد زيبايي دين خدا را در اين عرصه نشان دهد و نيز كسي كه در اين دنيا زندگي ميكند و سرنوشت او با اين دنيا پيوند خورده است، خواه مسلمان باشد خواه نباشد، بايد ببيند زشتيهاي اين دنياي ما چيست و اين دنيا كدام راه را براي سربلندي طي ميكند؟ بسياري از كشورها و مردم دنيا تحت سلطة نظامها و سيستمهاي سركوبگرياند كه بدون اهتمام به حقوق انسان، از بينبرندة فرصتهاي پيشرفت و ترقي و تعالي كشورها هستند. مگر ميتواند يك هنرمند دردآشناي زيباييشناس، اين زشتيها را ببيند و در برابر آن آرام بنشيند. آيا هنرمندي كه متعلق به اين دنياست، اعم از اينكه مسلمان باشد يا نباشد، ميتواند نسبت به ستمي كه بر ملت فلسطين ميرود آرام باشد، اين زشتي را نبيند و به تغيير اين زشتي و تبديل آن به زيبايي فرا نخواند؟ و نسبت به حاكميت مردم مظلوم، كساني كه در كمپها زاده ميشوند، رشد ميكنند و در كمپها ميميرند و سرزمين آنها اشغال شده است و از سوي كساني كه از آن سوي دنيا آمدهاند حق بازگشت به وطن خود را ندارند بيتفاوت باشد. وابستگي، عقبماندگي، تحقير، از بين رفتن حقوق انسانها، نداشتن حق حاكميت بر سرنوشت خود، اينها زشتيهايي است كه در دنياي ما وجود دارد و هنرمند بايد اين زشتيها را ببيند و بيش و پيش از ديگران به دنياي زيباتر فرا بخواند و هنرمند درواقع چاووشيخوان قافلهاي است كه بايد به يك سرزمين امن برسد. دو شاعر بزرگ ما يكي سعدي است و يكي حافظ كه با فاصلة كمي از هم ميزيستند. در آن روزگار بود كه روح واقعي هنري و شاعرانه در آنها بروز و ظهور پيدا كرد.
سعدي به زيبايي، شب سياه حاكم بر دنياي اسلام و انحطاط تمدن اسلامي در قرن 7 و 8 را نشان ميدهد. اگر در قرن سوم و چهارم اين تمدن به اوج خودش رسيد درست در قرون هفتم و هشتم سير سقوط و نشيب را آغاز كرد كه علل و عوامل آن فراوان است كه فرصت بيان آن نيست. سعدي شاعري است كه گاهي مدح شاهان را هم ميكند، اما سعدي هنرمند همان سعدي است كه ميگويد:
سر آن ندارد امشب كه برآيد آفتابي چه خيالها گذركرد و گذر نكرد خوابي
شب سياهي كه در واقع شاعر مأيوس ميشود از اينكه به صبح برسد و خواب از سر او ميپرد.
نفس غروب بگرفت كه نوبتي بخوابد همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابي
آيا زيباتر از اين ميشود دوران انحطاط و شب سياه حاكم بر جامعه ايران و اسلامي را تصوير كرد و حافظ با نظر به دنياي آينده و انسان اين دنيا ميگويد:
بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو دراندازيم
اگر غم لشكر انگيزد كه خون عاشقان ريزد من و ساقـي بر او تازيم و بنـيادش برانـدازيم
هنرمند امروز دنياي اسلام، آنكه اعتقاد به دين خدا دارد بايد بكوشد هم در برابر بدآموزيها و بدعمليهاي مسلمانان كه دين خدا را زشت نشان ميدهند و هم در برابر كساني كه براي تسلط بر سرزمينهاي اسلامي ميكوشند تا دين خدا را مانع و عامل زشت نشان بدهند، زيباييهاي خدا را نشان بدهد و هنرمندي كه به اين سرزمين وابسته است، ولو اينكه مسلمان نيست، از يك سو به زشتيهايي كه در زندگي ما وجود دارد و از سوي ديگر، به شايستگي اين ملتها بينديشد و راههايي را نشان دهد. اين كاري است كه هنرمند ميتواند و بايد بكند.
نقش عشق
با قطعه شعري از مولانا بيدل دهلوي سخن آغاز ميكنم.
ذره تا خورشيد امكان جمله حيرتزادهاند جز به ديدار تو چشم هيچ كس نگشادهاند
با سلام به پيامبر صلح و عشق، عدالت و زيبايي نبي اكرم اسلام حضرت محمد (ص) و عرض ادب و ارادت به صاحبان نگين نقش و عشق و نقاشان بزرگ اسلام و نيز عرض سلام خدمت عزيز نور چشم جناب آقاي «سيد محمد خاتمي رييس جمهور فرزانه و انديشمند كشورمان» و جناب آقاي مهندس موسوي رياست محترم فرهنگستان هنر، حضرت حجةالاسلام والمسلمين جناب آقاي مسجدجامعي و جناب آقاي حاجي و جناب آقاي مهندس كاظمي و ديگر مسئولان محترم كشوري، سفرا و كاردانان كشورهاي مختلف، هنر نقاشي كلام و زبان يكسويه است با مفهومي واحد، در جستوجوي معنايي وسيع و داراي ريشه و قدمتي چندهزارساله، آنجا كه هنوز زبان و ادبيات در گذرگاه تكامل به سر ميبرد و براي يافتن مفهومي مشترك كه بتواند كلمات را به جمله تبديل نموده و در مخاطب ايجاد زباني همراه نمايد. نقاشي بر كرسي كلام مينشيند و در زبان تصويري هيروگليف جلوه مينمايد. پس نقاشي به همراه زبان و ادبيات سهم بسزايي را در شكلگيري تمدن بشري گفتوگوي تمدن و فرهنگها ايفا نموده است. جهان معاصر در عصر سنتزهاي شخصي به سر ميبرد با همه پيچيدگيها و تناقضات جهان. در سيصد سال گذشته تاكنون، بشر در تلاش عظيمي براي رسيدن به بياني پايدار كه بتواند دغدغه جاويد شدن و ماندگاري را پاسخ دهد، در حوزة فرهنگ و هنر تجسمي به نتايج درخشاني رسيده است. پس از دوره رمانتيك، هنرمندان مغربزمين براي رسيدن به اين مهم تاريخي، گوش و چشم به جغرافيايي پيرامون خود گشودهاند، گويا آواي طبل سياهان افريقا و تنبور و موسيقي رنگين ايراني در اين دوران توانسته بود ايجاد راهكار و گشايشي ديگر براي خروج از تكرار هنر موسوم و مرسوم كلاسيك باشد. با توجه به كيفيت، ميزان عمق و تأثيرگذاري هنر شرقي، گروههاي وسيعي از مدارس هنري و هنرمندان مغربزمين مشاهده و جوانههاي تجربه خود را در معرض خورشيد تابناك انديشه اسلامي قرار دادند و نقاشان مسلمان، گمنام، بيامضاء، بيادعا در تجلي اين مهم سهم ارجمندي را ايفا نمودهاند. اين دوسالانه درپي آن است كه به معرفي چهرهها و زواياي ناشناخته و بزرگ انديشه و فرهنگ تصويري در جهان معاصر اسلام بپردازد. اين دوسالانه ميتواند ريشههاي فرهنگ تصويري در جغرافياي جهان اسلام را به تصوير بكشد. در اين خروش نو، بررسي نحوة بيان و آموزش نقاشي معاصر، نوآوري و خلاقيت تصويري و معرفي چهرهها و تجربههاي جديد هنرمندان مسلمان در دستور كار قرار گرفته است. پس از موفقيت در برگزاري دوسالانة اول نقاشي جهان اسلام و به همت فرهنگستان هنر و با همكاري صميمانة موزة هنرهاي معاصر، اين دوسالانه در محل اين موزه تشكيل گرديد. شوراي سياستگذاري و هيئت انتخاب با تشكيل جلسات متعدد به بررسي آثار رسيده پرداخته و تعداد435 اثر را از ميان 3851 اثر رسيده از29 كشور جهان براي شركت در اين دوسالانه انتخاب نمودند. در اين دوسالانه از ميان 1164 هنرمند، 22هنرمند آثارشان به اين دوسالانه راه يافت كه داوري اين آثار پس از پايان نمايشگاه توسط داوران برجسته بينالمللي از سه كشور اتريش، سودان و آذربايجان و نيز اساتيد و هنرمندان برجستة ايراني انجام خواهد گرفت.
در اين دوسالانه هنرمندان مسلمان كشورهاي: آذربايجان_ قزاقستان_ قرقيزستان_ تاجيكستان_ تركمنستان_ عربستان_ كويت_ عراق_ امارات_ بحرين_ عمان و قطر_ فلسطين_ سوريه_ لبنان_ مراكش_ مصر_ سودان_ تونس_ الجزاير_ سنگال_ ايتاليا_ اتريش_ فرانسه_ پاكستان_ هندوستان_ بنگلادش_ مالزي و ژاپن شركت جستهاند.
فرهنگستان هنر اميدوار است همة انديشمندان و هنرمندان هنرهاي تجسمي جهان اسلام در اين تلاش و همت بزرگ موفق باشند.
حبيبالله صادقي
دبير دومين دوسالانة نقاشي معاصر جهان اسلام
سازمان اسلامي آموزشي، علمي و فرهنگي (آيسسكو ) با اطمينان از رسالت تمدنساز هنر و دستاورد ارزندة آن در تلطيف طبع و رفتار انساني، از بدو تأسيس خود عنايت خاصي به فرآوردههاي هنري و ادبي گوناگون در كشورهاي عضو مبذول داشته است. اين سازمان همچنين به مساعدت و پشتيباني از رويدادهاي هنري پرداخته و نمايشگاهها و همايشهايي را نيز در زمينة هنر جهان اسلام پرورش داده است. اين سازمان اسلامي جوايزي را نيز به شاعران و اديبان، بهخصوص از ميان جوانان اهداء كردههاي ارتقاي آن ترتيب و از شركت نقاشان در نمايشگاههاي بينالمللي حمايت كرده است. افزون بر اين سازمان حمايت خود را در ميان كشورهاي عضو گسترش داده تا آنان را در خصوص ارتقاي موزهها و حفظ ميراث هنر اسلاميشان ياري رساند و با پيگيري و ارزيابي اين كمكها در راستاي بازسازي جايگاههاي تاريخي و نشانگاههاي برجستة تمدن كه به واقع، شاهكارهاي بينظيري شمرده ميشوند، مجدانه بكوشند.
در اينجا مايلم بر قدرداني خود از اقدام فرهنگستان هنر ايران به رياست آقاي ميرحسين موسوي در اين كتاب تأكيد ورزم. چه جاي شگفتي است كه چنين ابتكار ستودهاي از سوي كشوري اسلامي به وقوع پيوسته كه از غناي هنري شكوهمند برخوردار و زادگاه هنرمندان بيشمار و نامآشناي جهان است. فرهنگستان هنر به منظور برآوردن چنين حقايق مسلّمي، نخستين نمايشگاه نقاشي معاصر جهان اسلام و نيز دومين نمايشگاه معاصر نقاشي جهان اسلام را در تهران برگزار كرد كه اين جانب شخصاً در نمايشگاه اخير حضور يافتم و آيسسكو با حمايت از چاپ اين كتاب كه حاوي مجموعهايي از آثار هنرمندان سرآمد، مسلمانان در مكاتب و گرايشهاي گوناگون است، به تشويق آن همت گمارده است. به راستي از آنجا كه انسان نسبت به زيبايي حساس است و قابليتي ذاتي براي دريافت پيام هنري و تعامل اصيل ميان هنرمندان مسلمان و محيط پيرامونيشان است، ارائه مينمايد. اين امر در نقاشيهاي منتخبي كه همگي در خدمت به هنر اسلامي و تأكيد بر سهم تمدن اسلامي در ارتقاي ميراث انساني و در پالايش و والايش حس هنري مخاطبان پديد آمدهاند، جلوهگر ميشود. بهبود و نگاهداري هنر به راستي از بالندگي اجتماعي و ابزار كارآمدي در دست هنرمندان براي ساختن جامعة خود با تصوير هنر خاص اوست. آثار برگزيده شده در اين كتاب دليل بيچند و چوني براي پشتيباني هنر اسلامي است: اين هنر كه در جهان با نور و رنگ انتشار يافته است و ابداع هنري جهان را با جانمايه تازهاي ملهم از زيبايي خوشنويسي قرآني و فرهنگ اسلامي آكنده است. اين آثار به جهت طراحي دلكش هنري كه حاكي از دستاوردهاي تمدن اسلامي است، ادراك انسان مسلمان را از زيبايي عالم افزون ميسازد و اشتياق نامحدودي براي كشف تجربة انساني برميانگيزد. اين دايرهالمعارفي دلربا از هنر لطيف و آراستهاي است كه به خوانندگان عرضه گشته است. ما خالصانه اميد داريم كه اين مجموعه انتظار خوانندگان را برآورده سازد و شالودهاي استوار براي بناي رفيع همكاري و تعاون ميان هنرمندان مسلمان در زمينههاي گوناگون خلاقيت باشد.
دكتر عبدالعزيز ابن عثمان عو يجري
مديركل سازمان اسلامي آموزشي، علمي و فرهنگي(آيسسكو)
نمايشگاه
هيأت اجرايي نمايشگاه
رييس فرهنگستان هنر_ مهندسي ميرحسين موسوي
رييس نمايشگاه_ استاد محمود جواديپور
دبير نمايشگاه_ حبيبالله صادقي
دبير همايش_ محمد خزايي
دبير اجرايي و امور بينالملل_ محسن زارع
هيأت انتخاب نمايشگاه
حبيتالله آيتاللهي
عبدالمجيد حسيني راد
محمدعلي ترقيجاه
مصطفي گودرزي
سيدمهدي حسيني
حبيبالله صادقي
هيأت داوران نمايشگاه
حبيبالله آيتاللهي
زهرا رهنورد
مصطفي گودرزي
حبيبالله صادقي
آيدين آغداشلو
طاهر سالاخوف
احمد عبد لعال
سيدمهدي حسيني
ملوا عمر حمدي
همكاران نمايشگاه
روابط عمومي_ محبوبه پلنگي
روابط بينالملل_ اكرم پوراكي
پشتيباني_ احمد آرين
دبيرخانه اجرايي_ محمدرضا حسينخاني
رايانه_ احمدعلي اخوه
هنرمندان شركتكننده در نمايشگاه
سيدمحمد احصايي/ايران _ ملوا عمر حمدي/ سوريه _ احمد عبدالعال/سودان _ ميرحسين موسوي/ايران_ سيدمهدي حسيني/ايران _ ايرج اسكندري تربقان/ ايران _ مصطفي گودرزي/ ايران _ طاهر سالاخوف/ آذربايجان _ آيدين آغداشلو/ ايران _ حبيبالله صادقي/ ايران _ محمدعلي ترقيجاه/ايران _ زهرا رهنورد/ ايران _ رشيد دياب/ سودان _ يوسف احمد/قطر _ جورج بهجوري/مصر _ مرتضي مميز، فيروزه صابري/ايران_ احمد نصراللهي/ ايران _ تندرا داس/بنگلادش_ مرتضي اسدي/ ايران_ حسين بعلبكي/ لبنان_ قاضي صلاحالديناحمد/ بنگلادش_ غلامحسين نامي/ ايران_ پرويز كلانتري/ ايران_ محمدابراهيم جعفري/ايران_ ناهيد نيازي/ بنگلادش _ رضا مشكور/ پاكستان _ فريده لاشايي / ايران_ ايران درودي / ايران—علياكبر صادقي /ايران _ شهلا حبيبي/ ايران_ هانيبال الخاص/ ايران _ كاظم چليپا/ايران _ منصوره حسيني / ايران_ فائزه شاملو/ ايران _ علي جبار/عراق_ جمال قدملكا/ مصر_ منيژه صحي/ايران_ منوچهر معتبر/ ايران_ رضوان صادقزاده/ ايران_ سهراب هادي/ ايران_ آرمينه تيموريان/ ايران_ رضا خدادادي/ ايران _ مسعود عربشاهي/ ايران_ محمد هسو/ سوريه_ معصومه سيحون/ ايران _ كوروش شيشهگران/ ايران _ گيزلا وارگاسينايي/ ايران _ جمشيد حقيقتشناس / ايران _ پويا آريانپور/ ايران_ مرتضي درهباغي/ ايران _ جلال شباهنگي/ ايران _ عبدالرحيم شريف / بحرين_ يعقوب امداديان/ ايران _ مصطفي درهباغي/ ايران _ مهدي محمد عليزاده / ايران_ شريفا فاطمه سيد زبير / مالزي _ محمد معمارزاده / ايران _ نجات ملكي / امارات متحده عربي_ عادل رستمف/ آذربايجان_ هيلدا هياري/ اردن _ رضا افسري/ ايران _ هادي جمالي / ايران _ علي ندايي / ايران _ حميدرضا جديد/ ايران_ سمرا البدر/كويت _ فرشيد ملكي/ ايران _ پرويز فرزام فروزان/ ايران _ جلاالدين سلطان كاشفي/ ايران_ احمد منتظري/ ايران _ احمد اسفندياري/ ايران _ حسين محجوبي/ ايران _ محمد خزايي / ايران_ حبيبالله آيتالهي/ ايران _ عمار خاموش/ لبنان_ فاطمه گيمه/مراكش _ جواد نوبهار/ايران _ احمد وكيلي/ ايران _ حسين خسروجردي / ايران _مرسده بيكمحمدزاده / ايران _ روچيكا ساين / هند _ خالد تهمازي / بحرين _ عبدالمجيد قديريان/ ايران _ رضا بانگيز / ايران _ روبيا زوبيري/ پاكستان _ محمود جواديپور / ايران _ زهرا رهبرنيا / ايران _ ابراهيم حقيقي / ايران _ يسري الملوك/ مصر _ صداقت جباري كلخوران / ايران_ بشير فرهمند / ايران _ ناصر آراسته / ايران _ رانده عاشور / عربستان _ فرشته يميني شريف / ايران _ صابر ابن سعيد ابن سيف المعشري / عمان _ احمد خليليفر / ايران _ محمد غنوم / سوريه _ مهرداد محبعلي/ ايران _ ناصر پلنگي / ايران _ ثريا البقصمي/ كويت _ مساعد محمد البحيري/ كويت_ حبيب توحيدي / ايران _ فرح اصولي / ايران _ اكرم افضلي / ايران _ ناهيد رضا / پاكستان _ كاميار صادقي / ايران _ سيدمحمد فدوي / ايران _ عليرضا نوروزيطلب / ايران _ كريم پوريافر / ايران _ حميد دستگردي/ ايران _ مرتضي حيدري / ايران _ علي ذاكري / ايران _ عبدالمجيد حسيني راد / ايران _ ريكاردو پاراچيني / ايتاليا _ سارا اوت توتي ونگ پتي / تايلند _ مينو اسعدي / ايران _ مريم عبدالعليم / مصر _ محمد الجالوس / اردن _ فرشته غازيراد / ايران _ خسرو خسروي/ ايران _ آنه محمد تاتاري / ايران _ ربابه فنائي شيخالاسلام / ايران _ حسن ياقوتي / ايران _ هاله پارسازادگان / ايران _ علي وزيريان / ايران _ مصطفي ندرلو /ايران _ امين جونوف / تاجيكستان _ زكريا محمد/ مصر _ معصومه عباچي / ايران _ مرتضي گودرزي / ايران _ مهند قاسم /مصر _ محمدسعيد بعلبكي / لبنان _ عبدالرزاق سعد عكاشه / مصر _ مورسي . اس . ام / هند _ شيرين اتحاديه / ايران _ انعام احمد اللواتي / عمان _ كريم سرگوا / الجزاير _ محمدمهدي رسولي / ايران _ فرزانه نعمتاللهي / ايران _ علياصغر شيرازي / ايران _ فاطمه چاوشينسب / ايران _ مرتضي افشاري / ايران _ اكرم پوراكي / ايران _ كيومرث قورچيان / ايران _ عليمحمد شيخي / ايران _ سهيلا صيرفي / ايران _ شراره صالحي/ ايران _ مايسالون فرج / عراق _ ادهم ضرغام / ايران _ بهار بهبهاني / ايران _ رشيد بي جمايي / الجزاير _ الاء امير الحداد / كويت _ عبدالرضا باقر / كويت _ اسلام كميل علي / قطر _ وجيهه نحلي / لبنان _ يعقوب عمامهپيچ / ايران _ بهنام كامراني/ ايران _ عليرضا اسكندري / ايران _ بابا جان اف / قرقيزستان _ غلامعلي طاهري / ايران _ محمد العامري / اردن _ آسيام اف / قرقيزستان _ امين جونوف / تاجيكستان _ اف صديق / قرقيزستان _ ناديه الدريهم / كويت _ باب زبير _ نانسي عيسي بازي / لبنان _ نظامالدين اماميفر / ايران _ ليلا طالقاني / ايران _ كاميدوا نرگس / تاجيكستان _ جمال عربزاده / ايران _ تازين كايوم / پاكستان _ ايلس نور / مالزي _ عبدالحسين پازوكي / ايران _ علي ترقيجاه / ايران _ سلوا زيدان / لبنان _ مريم ايت الحار / الجزاير _ فرهاد صادقي / ايران _ جواد طريق / پاكستان _ كريم البوسطا / بحرين _ قديسا نيسار / پاكستان _ جابر احمد / كويت _ نگاره آيتاللهي/ ايران _هدي بعلبكي / لبنان _ طاها السابان / عربستان سعودي _ عاليه بنت عامي بن محمود الفارس / عمان _ رفيق اللحام / اردن _ آونگ دميت احمد / مالزي _ عمار بوراس / الجزاير _ محمدرضا فيروزهاي/ ايران