سميرا خوانساري- محمد حيدري، استاد خط شكسته نستعليق، اظهار كرد: «در خوشنويسي شاگرد استاد كابلي بودم، هستم و خواهم بود.»
نمايشگاهي با عنوان «حلقه عشاق» در روزهاي پاياني سال 91 در موزه هنرهاي معاصر فلسطين برگزار شد و همچنان تا پايان فروردين امسال نيز ادامه دارد. اين نمايشگاه كه با ارائه 50 اثر خوشنويسي از استاد محمد حيدري و شاگردانش داير شد، خطوطي از شكسته نستعليق را به نمايش گذاشت و با استقبال خوبي از سوي مخاطبانش مواجه شد.
به نظر شما دليل استقبال مردم و هنرمندان از اين نمايشگاه چيست؟
به لحاظ اينكه خط شكسته از زيباييهاي بصري بي نظيري برخوردار است و يك جور حس رهايي و آزادي در حركتها و چرخشهايش ديده ميشود، مورد اقبال قرار گرفته است. بااينكه خط شكسته بايد طبق قاعده و اصول فني خودش كتابت شود؛ از طرفي دست هنرمند براي خلاقيت، ابتكار و عرضه ايدههاي نو بازتر است؛ پس طبيعي است كه مورد اقبال و استقبال قرار گيرد. خط به طور كلي دو جنبه كاربردي و هنري دارد. جنبه كاربردي خط شايد امروزه خيلي مدّنظر نباشد ولي جنبه هاي هنري خط بسيار مورد توجه قرار ميگيرد.
از آنجايي بگوييد كه هنر خوشنويسي به كمك شعر و ادبيات ميآيد.
شعر و ادبيات با خط و خوشنويسي ملازم هماند و به نوعي ميتوان گفت هر دو در خدمت همديگرند.
گاهي با يك بيت ميشود، مجموعهاي از منويات دروني را به مخاطب القا كرد. و اين پتانسيل شعر است. در خوشنويسي هم صورت به كمك معنا ميآيد و تصويري ارائه ميدهد كه بازتاب بهتري از معنا به مخاطب القا شود. بنابراين «خط و خوشنويسي» در بعد زيباييشناسي در خدمت« شعر و ادبيات» است و «شعر و ادبيات» از جهت مفهوم و محتوا در خدمت «خوشنويسي» است.
ما ممكن است يك بيت از غزلي را بارها و بارها ديده يا شنيده باشيم؛ ولي وقتي با يك خط خوش، تصويرش را ميبينيم، يك مجموعهاي خلق ميشود كه هر بينندهاي ميتواند به تناسب ظرفيت ذهني خودش از آن بهرهمند شود.
سهم سنت و بدعت در آثار خوشنويسان چقدر است؟
تعريفي كه در عصر حاضر از سنت داريم، رجوع به گذشته است. و به اعتقاد من، تعريف سنت اين نيست، چون هر ابتكار و نوآوري پايهاش روي دوش سنتهاي گذشته است و هر سنتي در زمان خودش يك نوآوري بوده. مثلاً ميگوييم «شيوه ميرعماد»، «شيوه ميرزا غلامرضا اصفهاني»، «شيوه كلهر»، «شيوه درويش عبدالمجيد». هر كدام از اينها، قبل از خودشان را تغيير دادهاند و اين به معني ناديده گرفتن سنت و عدول از آن نيست و اين اتفاق به صورت سلسلهوار تكرار ميشود. اگر ما بپذيريم كه «شيوه ميرزا غلامرضا اصفهاني»، شيوه سنتي است؛ پس نسبت به «شيوه ميرعماد» بايد چگونه راجع به آن قضاوت كنيم. ممكن است 50 سال بعد، خط شكسته ما چيزي كه امروز مشاهده ميكنيم، نباشد و اين به معني ناديده گرفتن سنتهاي هنر خط شكسته توسط هنرمندان 50 سال بعد نيست.
در آثار شما جايگاه سنت و نوآوري كجاست؟
من در كارهاي خودم تا آنجا كه فهم و توانايي اجراييام اجازه ميدهد، سعي كردهام از آن پايهها و مباني خط شكسته كه گذشتگان ما تلاش كردهاند و آنها را تدوين كردهاند، خروج نكنم. در عين حال، به هيچ وجه معتقد به تقليد صرف از شيوههاي گذشته نيستم و اگر هم معتقد باشم در حقيقت خودم را نفي كردهام. «خود» ممكن است، خودِ قابل اعتنايي نباشد ولي در هر صورت «خود» است و خود بودنش، در هر حال قابل اعتناست.
من در خوشنويسي شاگرد استاد كابلي بودم، هستم و خواهم بود. ولي در شيوه ايشان متوقف نشدم و خودِ استاد، به اين مسئله اذعان دارند. گرچه معتقدم تلاشهاي ايشان باعث ماندگاري خط شكسته شد. بالاخره هر آدمي دوست دارد يك جايي خودش باشد و اثرش را به كسي نسبت ندهند.
نكته آخر درباره شاگردانتان و آثارشان ؟
دوستاني كه من در خدمتشان بودم، در كل كشور پراكندهاند. خيلي از آنها به دلايل مختلف در اين نمايشگاه حضور ندارند. قدري تعجيل و قدري عدم دسترسي به دوستان سبب شد، تا معدودي از دوستان عزيز من در اين نمايشگاه شركت كنند. دوستاني كه يكي دو ماه اخير، تلاش شبانه روزي كردهاند و امروز ما و شما شاهد تلاششان هستيم. من آرزو ميكنم كه اين اتفاق در آينده نزديك براي هر كدام از اين دوستان تكرار شود و اينها در جايگاه معلمي بنده قرار داشته باشند. نگاهشان هم به جايگاه هنري كسي نباشد و خيلي بالاتر از آن را براي خودشان در نظر بگيرند. آرزو ميكنم نمايشگاههاي اينچنين در سطح كشور تكرار شود و انگيزهاي براي علاقهمندان به خوشنويسي باشد.
محمد حيدري درسال ۱۳۳۸ در شهرستان ابرکوه به دنيا آمد. خوشنويسي را در محضر استاد حسين ميرخاني آغاز کرد و پس از آن زير نظر کيخسرو خروش ادامه داد. سال ۱۳۵۸ در كلاس درس استاد يدالله کابلي حاضر شد و از شيوه خط ايشان بهرههاي فراوان برد.
محمد حيدري آموزش خوشنويسي را در كسوت مدرس از سال۱۳۶۰ آغاز نمود و در سال ۱۳۷۸ به درجه استادي انجمن خوشنويسان ايران رسيد. تدريس در دانشگاه آزاد، دانشگاه الزهرا و دانشگاه کابل را نيز در كارنامه فعاليتهاي خود دارد.