
استاد علي معلم دامغاني به مناسبت هفته وحدت و جشنواره پيوند يادداشت زير را منتشر كرد.
استاد علي معلم دامغاني به مناسبت هفته وحدت و جشنواره پيوند يادداشت زير را منتشر كرد.
بسم الله الرحمن الرحيم جشنواره پيوند
بيا تا گندم يك دونه باشيم بيا تا آب يك رودخونه باشيم يكي بلبل شويم و اون يكي گل يكي شمع و يكي پروونه باشيم
يكي يوسف شويم اندر مناجات يكي جاروكش ميخونه باشيم چو شو آيه كنيم دستي به گردن چو روز آيه به هم همخونه باشيم
اين ترانه را مردم ميمي و ميوند ، به حرمت پيوند زمزمه مي كنند؟! النكاح سُنتي و مَن رغب عَن سُنتي فَليس مِنّي
گفت پيوند يادگار من است رونق كيش و كار و بار من است هر كه از كيش رو بگرداند زاهل اين خانه نيست خود داند
ليك تا جاده است و تا ديدار ، مردمان بيدار كار زندگي اند ؛ سرنهاده به پاي بندگي اند؟! و اينجا شايد كه بداني ، برده ديگر است و بنده ديگر است . برده(بر+ده) چون درخت و گاو و ستور است كه منفعت و حاصل و نتيجه و نتاج راست و بنده (بند+ده)آدمي و جن و فرشته اند كه در بند ارادت اند و بخود رها نياند طفيل عالم عشقند آدمي و پري ارادتي بنما تا سعادتي ببري باري جهان با خورشيد و ماه و آب و خاك و ستارگان و افلاك موجود بود و در كار زاد و رود كه آدم و حوا تو بگو رام و سيتا ، مشي و مشيانه ، مهري و مهرانه ؛ به آن بهانه كه خدا داند به زمين فرو فرستاده شدند. آدمي خورشيد را در فرا ، فاعل و عامل دید و مهر و میترا خواند ، مرته(مرد) نامید و دریا را در فرود منفعل و مفعول دید و ماترای آناهیتا (مادر زن ، زنده ، زندگی ، مام ، آنا ، ننا ، اجاق و) نام کرد و از طواف و کوچهگردی میترا و وقار و آرامش غالب ماترا دانست که این دو را باهم سر و سری است . به ظهور سحاب و ابر و باد و باران و زادن مرتع و بیشه اندیشه درست خویش را در عمل آورد و به جستجوی جفت از سراندیب سریلانکا به بندر جده صحرا شد و در پهنه عرفات نزدیک کوهی که به بابا آدم موسوم است حوا را شناخت و ملاقات کرد ؟ لطیفه شمس و قمر و کوثر و دوازده برج و دوازده ماه را در آن حدود بجوی . مَن وَجَد وَجد ؟ و اینک جهان همان است و تن و جان همان است و چشمه ای در بالا خورشید و چشمه ای در پایین دریا بر فراز گنبد شمسه عرش و در گستره کف شمسه فرش و در میان نوع ما آن پسر و دختر خواستار دو چشمه و دو عین ، دو گرامی گوهر برابر ، لام و الف که دور از هم لایند . لا ... الّا اینکه چون پیوستند لَنا گردند . لَا عقیم و نازاد و پوچ و پوک است ، لَنا نقش پدر است و مادر و فرزندی در میانه ، آدم و حوا و بابا و مامایی مکرر از اینجا تا ابدیت و تا آنجا که خدا بخواهد . اینک جشنواره پیوند مقدمه فراز آمدن و انجمن کردن همه امت هاست برای اصلاح انحراف فراگیر و خانه برانداز ازدواج و پیوند همجنس با همجنس که خطر تباهی نوع انسان در آن از سرد و گرم شدن جهان و خشکسالی زمان و مکان بیشتر است . نیامرزادشان از زمره معبود که وهم آبادشان اقطاع ما بود اینک جشنواره ملی و مذهبی پیوند تجدید بهار و حیات قالی بر قالی ، فرش آسمانی ایران زمین و از پی آن قصه آفرینش به گونه کلیبی بر صحنه است ؟؟ در این جشنواره آدم و حوایی از سرزمین مینو سرشت فارس از بهشت کهکیلویه و بویر احمد با جامه های بهاری عروس و دامادهای آن خطه به همراه ینگه ها و لنگه ها و ندیمه ها و ندیم ها با حضور پدران و مادران و اقربا ، پیوند خود را جشن می گیرند و سنت نبوی را پاس می دارند . شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست به شرط آنکه پسر را پدر کند داماد این جشنواره با همت و مشارکت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان فنی و حرفه ای و فرهنگستان هنر تقدیم می شود . سلسله جنبان و موجب این برنامه انجمن بانوان طراحی و دوخت فارس شیراز بوده اند و هستند که توفیقشان باد . اهل شیراز بهشتی صفتان دهرند گر همه زهر شوند اهل جهان پازهرند
هرکس خوب که بینی به جهان شیرازیست راست گفتند که خوبان همه از یک شهرند
|