نخستین نشست از سلسله گفتگوهای تخصصی موسیقی ردیف و مقامی ایران با موضوع «آداب اجرا و آموزش موسیقی» جمعه 23 فروردین در مجموعه فرهنگی هنری آسمان فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان هنر، در این نشست تخصصی، که به ارتباط آموزش موسیقی و آداب اجرا اختصاص داشت، استادان عبدالمجید کیانی، عضو پیوسته و رئیس گروه موسیقی فرهنگستان هنر، رامبد صدیف، پژوهشگر برجسته موسیقی ایرانی، علی بیانی، عضو گروه موسیقی فرهنگستان هنر، علیاکبر شکارچی، مدرس و پژوهشگر برجسته موسیقی ایران، مهدی آذرسینا، مؤلف و پژوهشگر عرصه موسیقی و عطا امیدوار، معمار، شهرساز، نقاش و موسیقیدان، به سخنرانی و تبیین مفاهیم در این زمینه پرداختند. همچنین در این برنامه قطعات موسیقی دوتار شمال خراسان توسط استاد علیرضا سلیمانی و حیدر سلیمانی اجرا شد.
در ابتدا، مجری برنامه به توضیح و تبیین هدف این نشست اشاره کرد و تاریخچه مختصری از گردهماییهای پیشین موسیقی دستگاهی ارائه داد و پس از آن، استاد علی بیانی، عضو گروه موسیقی فرهنگستان هنر، به عنوان نخستین سخنران این نشست، پس از خوانش غزلی از حافظ، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: صحبت از ادب است و میخواهیم بدانیم ادب و آداب چیست و چرا اینقدر بزرگان ما روی ادب تأکید دارند؟ در تمام تاریخ هر نوع هنر و پیشه و علم و صنعتی، در نزد ما، بر مبنای آداب پایهگذاری میشد و هر فن و هنری آداب خاص خود را داشت. چرا که بزرگان ما در گذشته معتقد بودند بدون این آداب غیر ممکن است فن و هنر راه درست خود را برود و مسیر کمال را طی کند. ما در تاریخ هنر خود، افراد زیرک زیاد داشته و داریم. آنان نکات بسیار ظریف، دقیق، اساسی و بنیادینی را پیدا کردهاند و به بهترین شکل آن را بیان کرده و برای ما به جا گذاشتهاند. تمام اینها برای این است که ما به آن عمل کنیم؛ چرا که عمل به این اصول در نتیجة کار، مؤثر است. در معماری اگر اصول و اداب نباشد، معماری راه کمال خود را نمیتواند برود. کتابهایی که در خصوص آداب در تاریخ ما نوشته شده، بسیار است. تقریباً در هر فن و پیشهای کتابهایی درباره آداب آن فن و پیشه وجود دارد. اشارهای میکنم به فهرست کتاب آداب المریدین نوشته ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردی: در آداب سخن گفتن، در آداب مراعات کردن مرنفس را، در ذکر آداب در صحبت (همنشینی) دیگران، ادب زبان، ادب دل، ادب دست تا در بیان ادب سماع، که منظور از آداب سماع، دو تا است یکی شنیدن موسیقی و یکی حرکات حاصل از موسیقی که نوعی وجد محسوب میشود.
وی در ادامه سخنان خویش به شرح و توضیح وجد و حال و ارتباط آن با هنر پرداخت و گفت: در فرهنگ ما وجد، اظهارِ حال است؛ اما حال چیست؟ حال، انعکاس وجهی از حقیقت به دلِ سالک است. اینکه چه وجهی از حقیقت به دلِ شخص منعکس شود، وابسته به یک امر دیگر است و آن امر، مَقام یا مُقام است. مَقام یعنی جایگاه. پس جایگاه ما نسبت به یک امر، تعیینکنندة این است که چگون وجه آن امر را مشاهده کنیم. ما یک قطعه موسیقی میشنویم، بسیار زیبا و بسیار عمیق. بنا بر جایگاهی که نسبت به آن امر داریم دریافتی از آن امر داریم و این بُعد و قُربی که نسبت به آن موضوع داریم، وابسته به علم است. هر چقدر علم ما بیشتر باشد قرب ما به آن امر بیشتر است و هر چه قرب بیشتر باشد، وجهی که ما از آن حقیقت دریافت میکنیم، متفاوت از وجوه دیگر است. با این مناسبات میبینیم که یک قطعه شعر و موسیقی و یا هر اثر هنری در افراد مختلف آثار گوناگون دارد و آثار، شبیه هم نیست. حال وقتی ما وجه را مشاهده کردیم، واکنشی داریم؛ این واکنش، «وجد» است. وجد، اظهار آنِ حالِ دریافتِ وجه است.
استاد عبدالمجید کیانی، عضو پیوسته و رئیس گروه موسیقی فرهنگستان هنر، دیگر سخنران این نشست بود و اینگونه به ایراد سخن پرداخت:موضوع نشست درباره ادب اجرا و ادب آموزش است که هر کدام این آداب را یک جور میبینیم. آدابی که در گذشته داشتیم و آدابی که امروز باید داشته باشیم. کمی از گذشته میگویم و کمی از حال. در گذشته تنها کسی که به خوبی به آداب موسیقی توجه کرده، عبدالقادر مراغهای است. وی در فصلی به عنوان آداب مباشرت؛ دوازده صفت را ذکر میکند و معتقد است کسی که میخواهد موسیقی اجرا کند باید این دوازده صفت را (فضیلت) در خود داشتهباشد و در ادامه به دوازده صفت دیگر اشاره میکند که نوازنده نباید آن صفات را داشته باشد (رذیلت). دوازده فضیلت با «امین بودن» شروع میشود. یک نوازنده قبل از هر چیزی باید امین باشد و آنچه را که به او سپردهاند به خوبی حفظ کند. مثلا باید در حفظ و نگهداری روشهای موسیقی، مثل ردیف و مقام و آموزشها، که سینه به سینه به او رسیده، امانتدار باشد و نباید بیجهت آن را تغییر دهد؛ مگر اینکه به مقامی رسیده باشد و بتواند به آن تغییرات دسترسی پیدا کند. آنچه که امروز میخواهیم به آن بپردازیم این است که آیا اینجا ادب، برای ما فن و صنعت است یا دانش و فرهنگ؟ به طور کلی ما باید در آموزشمان پیش از هر چیز این فنون را بیاموزیم. امروز وقتی خوب نگاه میکنیم میبینیم که خیلی به این مسئله توجه نمیشود. یعنی هنر را پیش از اینکه چیزی از آن دریافت کنیم، به چشم یک صنعت میبینیم. هنر صد سال پیش جزء صنایع بود. برخی هنرها جزء صنایع دستی بودند و برخی دیگر جزء صنایع ظریف. موسیقی صنایع ظریف محسوب میشد.
در ادامه این نشست استاد شکارچی، مدرس و پژوهشگر برجسته موسیقی ایران، پس از اظهار تأسف درباره حوادث طبیعی و سیل اخیر و تشویق شنوندگان به همیاری و همکاری با هموطنان خود، سخنانش را اینگونه آغاز کرد: من در بخشهایی از کتابی که دربارۀ آموزشِ کمانچه نوشتم به نکاتی در زمینه آداب آموزش پرداختهام که در اینجا به آن اشاره میکنم. همینطور که همه میدانیم و استادان نیز تأکید بر آن کردهاند، ما یک جسم و یک جان داریم. همانگونه که به جسم میرسیم، به جان و روان خود نیز باید توجه کنیم و آن را بپرورانیم. توجه به روان، زندگی در جای پاک است و این پاک در بیکینه بودن و بیخشمی و درست زندگی کردن است. موسیقی تا جایی چون جسم است و اگر این جسم را بپرورانیم، میتوانیم به اندیشه بدل کنیم، تا به درد بخورد. مثلا انواع موسیقی که در میان ایلات و عشایر ما رواج دارند،کاربردی هستند و با نام و هدف معین خلق شدهاند؛ تا مردم بتوانند از پسِ ستمِ انسان با انسان و ستمِ طبیعت با انسان برآیند. راینر ماریا ریلکه، شاعر آلمانی، میگوید: «هنرمند مثل درختی میروید؛ ولی در روییدن شتاب نمیکند». ما اگر صبور باشیم بسیاری از نتایجی که میخواهیم از موسیقی به دست بیاوریم را حتماً به دست میآوریم.
استاد رامبد صدیف، پژوهشگر برجسته عرصه موسیقی سنتی ایران، دیگر سخنران این نشست، پس از تشکر و قدردانی از برگزاری اینگونه نشستها و توجه به استادان عرصه موسیقی سنتی ایران گفت: علیرغم فراگیری روزافزون موسیقی در نزد جوانان طی سالهای اخیر و استقبال کمنظیر از موسیقی ایران، عدم برنامهریزیهای فرهنگی، ملی و هنری توسط متولیان اجرای موسیقی، از یک سو و نگرش تفننّی و بهرهگیری سطحیِ عام از سوی دیگر، سبب شده آواز سنتی و ایرانی (رکن برجسته موسیقی ایرانیان) از ارج و منزلت شایانی برخوردار نباشد. در این راستا تحریف محتوای موسیقیِ آوازی، شامل تقلید در لحن، بیان، القاء و روایت نغمهها، نسبت به فرهنگ بنیادی موسیقی گذشتگان، شرایطی را مهیا ساخته که معیار سنجش نیک و بدِ آواز ایرانی را مشکل کرده و سلیقه عام را به جای فرهنگِ درک و دریافت آواز ایرانی قرار داده و آن را به سمت تصانیفِ سبک و تجاری سوق داده است.
وی در ادامه به عوامل دیگری که به بحران هویت در عرصة موسیقیِ آوازی ایران منجر شده، اشاره کرد: عدم توجه به منابع مکتوب و آثار صوتیِ ضبطشده از آوازخوانیِ صداهای پیشین در سطح جامعه و علاقهمندان در موسیقیِ آوازی از جمله عللی است که این روزها موسیقی ما را تحت و شعاع قرار داده. همچنین بی مهری و عدم عنایت نسبت به استادانِ بیبدیلِ آواز ایرانی طی سالهای گذشته به شدت رواج پیدا کرده که این خود عاملی است برای دور شدن از اصل. متاسفانه طی دهههای پیشین موسیقی بیمحتوا و تجاری از سوی رسانههای صمعی و بصری ترویج و معرفی شدهاند، این رسانهها خوانندههای عام را جایگزین فرهیختگانِ هنر آواز کردهاند که باعث جدایی میان هنرجویان و هنرآموزان صاحب سبک شده. در عین حال ترویج موسیقیِ بیهویت توسط هنرآموزانی که خود در ابتدای راهِ فراگیری قرار دارند و در کوتاهمدت، هنرجویانی را پرورش میدهند که عاری از خلاقیت و درک والای هنر هستند، این سالها زخم عمیقی بر پیکر موسیقی آوازی ما وارد کرده. مطرح شدنِ جزء اندکی از موسیقی ایرانی به عنوان ردیفِ موسیقی سنتی که شامل ملودیهایی جهت نوآموختگان است، و به اشتباه برخی تا پایان عمر، موسیقی ایرانی را چیزی فراتر از آن نمیدانند نیز ضربه مهلکی است که به سادگی جبران نمیشود. توجه به مواردی که ذکر شد به احیای موسیقی سنتی ما کمک شایانی میکند.
استاد مهدی آذرسینا، مؤلف و پژوهشگر عرصه موسیقی سنتی ایران، سخنران بعدی این نشست بود که در سخنان خود گفت: وقتی صحبت از هنر میکنیم، نهایتاً میرسیم به آنجایی که در مجموعة هنر، پدیدهای به اسم موسیقی شکل میگیرد. در این راه، نوازندهها تربیت میشوند و پشت سرِ نوازنده، آهنگساز، نغمهپرداز، پژوهشگر و... .با همه این صحبتها در موسیقیِ سنتیِ ما، نوازنده نقش خیلی مهمی دارد و برای کل این قضایا به کار میرود. انسان دو ویژگی و خاصیت میتواند داشته باشد، یکی خاصیت طبیعی و دیگری خاصیت و ویژگی والای انسانی. خاصیت طبیعی، همان خاصیتِ حیوانی است که آدم را به طرف جوانبی میکشاند که به آن ارزش زیادی بدهد. حرص، آز، طمع، ثروتطلبی، شهرت، حسد از جمله خصلتهای طبیعی هستند. اما هدف انسانهایی که برای تعلیم و تربیت زحمت میکشند، از پیامبرها گرفته تا افرادی که ادعای تعلیم و تربیت میکنند و مدار این قضیه را به دست دارند، این است که ویژگیِ غیر حیوانیت و جنبة انسانیتِ انسانها را تقویت و تربیت کنند. موسیقی هم باید قاعدتاً از همان روزهای اول بر همین مدار بچرخد.
دکتر عطا امیدوار، معمار، شهرساز، نقاش و موسیقیدان، آخرین سخنران این نشست بود که ضمن اجرای قطعهای از آواز ایرانی، در سخنان خود با بیان تاریخچهای از موسیقی ایرانی، بر اهمیت این نوع موسیقی تاکید کرد.
شایان ذکر است، در فواصل سخنرانی سخنرانان این نشست، قطعات موسیقی شمال خراسان توسط دوتارنوازان این خطه اجرا شد که روح تازه و فضایی اصیل را به این نشست بخشید.
شرح کامل این نشست در نشریه سفیر هنر فرهنگستان هنر متعاقباً منتشر میشود.
برای مشاهده گزارش تصویری این برنامه اینجـا کلیک کنید.