یونس سخاوت
عضو گروه تخصصی چندرسانهای فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران
عصر حاضر شاهد ظهور بسیاری از انواع هنرهای جدید بوده است. بیشک پیشرفتهای علمی و فنی، نقطه عطفی در تولید و عرضه آثار هنری جدید بوده است. در ابتدای ظهور عکاسی، بسیاری این پدیده را بهعنوان هنر قبول نداشتند و آن را صرفاً فناوری قلمداد میکردند، اما زمانی که دوربینهای عکاسی بهطور گسترده در دسترس قرار گرفتند، هنرمندان شروع به عکاسی و خلق آثار مختلف کردند. این آثار توانست نظر جامعه هنرمندان را درباره پذیرش عکاسی بهعنوان هنر جلب کند. بر فیلم و سینما نیز همین برچسب فناری زده شد و مدتها طول کشید تا سینما بهعنوان هنر پذیرفته شود.
اگر در دوران غارنشینی تکهای زغال برای بیان احساسات از طریق نقاشی بر دیوارهای غار بود، یا در دورهای به قلم و کاغذ در قالب خوشنویسی برای بیان عواطف بسنده میشد، دنیای پیچیده امروز به رسانهای با پهنای باند بیشتر برای انتقال احساسات و مفاهیم پیچیده نیاز دارد. اگر زمانی هنرمند احساسات خود را در قالب طرحهای فرش ارائه میکرد، شاید بدان دلیل بود که فرش بهترین ابزار و رسانه موجودِ در اختیارش بود. حتی ممکن است اگر حافظ و مولانا در دنیای امروز حضور داشتند، دیگر شعر نمیگفتند و رسانه دیگری را برای بیان مفاهیم و احساسات خود انتخاب میکردند. دنیای پرآشوب امروز به انواع هنرهای پیشرفته و خبره برای بیان احساسات و مفاهیم پیچیده نیاز دارد. واقعیت مجازی یکی از این زمینههای ابراز احساسات و مفاهیم بر اساس فناوریهای دیجیتال است؛ رسانهای که هنرمند را قادر میسازد تا احساسات و مفاهیم مدنظر خود را در دنیایی سهبعدی و مجازی به نمایش بگذارد و تجربه غوطهوری در دنیایی را که هنرمند ایجاد کرده است فراهم کند.
ادعای مطرحکردن واقعیت مجازی بهعنوان نوعی جدید از هنر به معنای کماهمیتدادن دیگر انواع هنر برای بیان مفاهیم نیست، بلکه بدان معناست که هم ماهیت مفاهیم و هم ماهیت مخاطب تغییر کرده است و دنیای دیجیتال قابلیتهایی دارد که میتواند این پیچیدگیها را بیان کند. به عبارت دیگر، فراگیرشدن فناوریهای دیجیتال در حال تغییردادن مرز تعریف بسیاری از پدیدههاست و هنر نیز از این قاعده مستثنا نیست. این موضوع سبب ظهور نظریههای مختلف در بیان استحاله هنر در دنیای دیجیتال نیز شده است. در دنیای دیجیتال، پدیدههای جدیدی رشد میکنند که قضاوت درباره هنربودن آنها محل بحث و مناقشه قرار میگیرد. واقعیت مجازی یکی از این پدیدههاست که توانسته مخاطبانی بسیار از قشرهای مختلف به خود جلب کند. آمارهای مربوط به رشد و فراگیرشدن واقعیت مجازی با اهداف سرگرمی، یادگیری، بیان احساسات، درمان و بسیاری اهداف دیگر از لزوم توجه به این رسانه مهم حکایت دارد. تعریف واقعیت مجازی بهعنوان هنری جدید، و تبیین مشخصههای هنری واقعیت مجازی ادعایی است که میتواند مسئولیتهایی تازه برای هنرمندان در دنیای دیجیتال تعریف کند.
اوضاع و شرایطی که بیماری کرونا در سراسر جهان ایجاد کرده است، اهمیت زمینه دیجیتال برای انتقال احساسات و مفاهیم را بیشازپیش نمایان ساخته است. اوضاعی که در آن، استفاده از فناوریهای دیجیتال نه یک انتخاب، بلکه تنها انتخاب است. در دوران فاصلهگذاری اجتماعی و شرایطی که هنرمند ارتباط فیزیکی با مخاطب را از دست داده است، رسانههای مبتنی بر فناوریهای دیجیتال، مانند واقعیت مجازی، فرصت خوبی برای مطرحشدن یافتهاند. دنیای مجازی که هنرمند دیجیتال در قالبهای مختلف خلق میکند، امکان ابراز احساسات و بیان مفاهیم عمیق را در رسانه واقعیت مجازی فراهم کرده است. مهمترین ویژگی هنر واقعیت مجازی تعاملیبودن آن است که امکان تعامل بین مخاطب و اثر هنری را بهصورتی که مخاطب در دنیای خلقشده غوطهور میشود، فراهم میکند. اگر زمانی واقعیت مجازی بهواسطه مجازیبودن بهعنوان رسانهای فانتزی و درجه دوم نسبت به هنرهایی که نمود فیزیکی دارند شناخته میشد، باید پذیرفت که اکنون اوضاع تغییر کرده است. بسیاری از فعالیتهای واقعی به دلیل اوضاع و شرایطی که ویروس کرونا به وجود آورده است، اکنون بهصورت مجازی در حال پیگیری است و شاید این دوران را بتوان دوران گذر از واقعیت مجازی به مجازیهای واقعی دانست.
اندیشه تعریفِ بسته هنر و ایجاد دیواری که ورود انواعی جدید از هنرها را ممکن نسازد، میتواند برای بقای هنر خطرناک باشد. زندگی در جریان است و اگر هنر بخواهد خود را از زندگی واقعی و روزانه پدیدههایی نوظهور که مردم بهصورت مستمر با آنها درگیرند دور کند، کمکم بهطور خودکار از زندگی مردم کنار گذاشته خواهد شد؛ لذا انحصاریکردن تعریف هنر میتواند خطری برای بقای هنر باشد.