اخبار > تبديل كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر به كتابخانه برتر هنر در خاورميانه


رئيس كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر از چشم‌انداز اين مجموعه گفت:
تبديل كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر به كتابخانه برتر هنر در خاورميانه

 

هادي ربيعي، رييس كتابخانه تخصصي هنر فرهنگستان هنر در گفتگويي از چشم‌انداز آينده اين كتابخانه گفت.

فاطمه مرتضوي- هادي ربيعي كه دانش‌آموختة دوره دكتراي فلسفه هنر و عضو هیأت علمی فرهنگستان هنر است، در كنار پژوهش، تألیف و تدريس هنر‌، از سال 1386 ریاست كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر را برعهده دارد. وي در اين گفت‌وگو به ظرفيت‌هاي اين كتابخانه به عنوان یکی از بزرگ‌ترين كتابخانه‌های تخصصي هنر در ايران اشاره مي‌كند و با نگاهي فرآيندمدار به حرفه كتابداري، چشم‌اندازهاي فراخي را براي اين كتابخانه برمي‌شمرد. عصاره اين گفت‌وگو را مي‌توان در اين جمله يافت كه «توجه به كتاب به مثابة منبع اطلاعات از ضروریات فرهنگی جامعه محسوب می‌شود و وضعيت كتابخانه در هر جامعه‌ای مي‌تواند نمايشی از ميزان اقتدار فرهنگي و علمي آن جامعه باشد». نشانه‌هايي از مؤانست او با كتاب را در طمأنينه و لحن متين وي مي‌توان تشخيص داد.

 اگر نقد را تفكيك سره از ناسره تعريف كنيم، در مديريت كتابخانه‌ها اعمال اين نگاه به چه شكلي است؟ چون اين شغل مبتني بر ارائه خدمات است، جداي از ارتقاي كيفيت خدمت رساني، در چه حيطه‌هاي ديگري نگاه نقاد مدير مي‌تواند خود را نشان دهد؟

كتابداري رشته‌اي است كه هم به وادي نظر توجه دارد و هم جنبه عملي پررنگي دارد. ايجاد سطح دكتري براي اين رشته، نشان دهنده اين است كه مباحث نظري مهمي وجود دارد كه بايد از طريق دانشگاه و با مطالعات آکادمیک دنبال شود. در عين حال هدف اين رشته، رساندن منابع و اطلاعات مورد نياز به كاربران تعريف شده است. در اينجا با جنبه عملي اين حرفه مواجهيم. طبيعتاً دو حيطه عمل و نظر با هم در ارتباط هستند. فكر نقاد مي‌تواند در پيوندي كه بين اين دو حيطه ايجاد مي‌كند، خود را نشان دهد. از سويي باید مباحث نظري مطالعه و ارزیابی شود و جنبه هاي عملي‌اي كه در پي دارد، مورد توجه قرار گيرد و از سوي ديگر نيازهاي اطلاعاتی جديد كاربران به طور پيوسته رصد شود و برای رفع آنها از تئوری‌های موجود استفاده شده یا تئوري‌‌های جدیدی مطرح گردد؛ سير تاريخي كتابخانه‌هاي بزرگ نيز گوياي همين مطلب است. به عنوان مثال كتابخانه كنگره كه رده‌بندي آن در سطح جهان به يكي از رده‌بندي‌هاي رايج مبدل شده و در حال حاضر بزرگترین کتابخانة دنیاست، در ابتدا از وسعت و عظمت كنوني برخوردار نبود. در پي يك تصميم نظري، چنين گسترش كمي و كيفي در آنجا به وجود آمد و آن هم اين ايده بود كه هيچ موضوعي وجود ندارد كه يك عضو كنگره بي‌نياز از دانستن آن باشد. يعني هر موضوعي كه وجود دارد ممكن است روزي مورد استفاد و مطالعة اعضاي كنگره قرار بگيرد. در پي اين ايده مديريت اين كتابخانه به اين سمت رفت كه هر كتابي كه وجود دارد را تهيه كند و كتابخانه را گسترش موضوعي دهد. طبیعتا روش‌های مؤثری برای رسیدن به این مقصود اتخاذ شد و حمایت‌ها و اقدامات لازم در آن جهت صورت پذیرفت. امروزه نيز ديدگاه‌هاي كاملا جديد و متفاوتي عرضه شده است. به طور مثال اكنون ديگر با كمبود اطلاعات مواجه نيستيم، بلكه گاهي با طوفان اطلاعات و فراواني اطلاعات مواجه هستيم. پژوهشگر بسته به رشته خويش نياز دارد كه اطلاعات مناسب خودش را دريافت كند. مديريت كتابخانه وظیفه دارد که با فراهم نمودن بسترهای مناسب و از طریق کتابداران متخصص به استفاده بهينه كاربران از منابع موجود و رفع نیازهای اطلاعاتی آنها مدد رساند. اين نوع نگاه، از سویی برآمده از مبانی فلسفة علم اطلاعات و دانش شناسی است و از سویی دیگر، بر نگاهی تحلیلی و نقادانه بر نحوه سازوكار و عملکرد کتابخانه و نیازهای اطلاعاتی کاربران آن مبتنی است.

نمونه‌هاي پياده سازي اين نوع نگاه در كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر را در كدام بخش‌ها مي‌توان ديد؟


در كتابخانه‌هاي هنري مثل كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر، عملا امكان پذير نيست كه ما همه منابع را داشته باشيم. چه بسا به لحاظ تئوريك و نظري هم شايسته نباشد كه ما به دنبال تامين تمامي منابع در همه رشته‌هاي هنري باشيم. زيرا هر چه قدر هم بودجه داشته باشيم باز هم تهیة همة منابع موجود، نه امكان پذير است و نه منطقي. به عبارت دیگر، مدیریت کتابخانه از همان گامهای نخستین تأمین منابع آغاز می‌شود. اين مديريت هم به همان ديدگاه نظري برمي‌گردد كه مبناي تصميم گيري‌ها قرار مي‌گيرد. در اينجا نحوه خدمات‌رساني به کاربران، شيوه‌ها و روش‌هاي مجموعه‌سازی و تأمين منابع و کلیة خدمات فني‌اي كه روي كتاب‌ها صورت مي‌گيرد، از جمله فهرست‌نویسی و رده‌بندی، همه برگرفته از ديدگاه‌هاي نظري هستند.

درخصوص عدم امكان تامين تمامي منابع، لزوم تعامل ميان كتابخانه‌ها مطرح مي‌شود. آيا اين تعامل چيزي فراتر از ارتباطي است كه در نرم افزارهای کتابخانه‌ای شاهديم؟

هدف از ارتباط كتابخانه‌ها تنها امكان جست‌وجوي همزمان در منابع كتابخانه‌هاي مختلف نيست؛ بلكه كتابخانه‌ها بايد بتوانند نقايص احتمالي‌اي كه در منابع‌شان وجود دارد را مرتفع سازند و پژوهشگر را به كتابخانه دیگری هدایت کنند. این امر به لحاظ نظری هم مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه آن را در طراحی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای شاهديم. در نسل جدید نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای قابلیت جست‌وجوی هم زمان در پایگاه اطلاعاتی کتابخانه‌های متعددی برای کاربر فراهم شده است که کاربر بتواند از محل نگهداری منبع مورد نظر خود اطلاع پیدا کند. منتها لازمه این امر آن است که بین کتابخانه‌ها همکاری بیشتری صورت بگیرد و اين امر هنوز در ایران کم رنگ است. اگرچه فعالیت‌هایی صورت گرفته و می‌گیرد، اما این ارتباط می‌تواند بسيار گسترده‌تر از وضع موجود باشد.

اين تعامل براي كتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر به چه صورتي است؟

چنين تعاملي براي ما هم مطرح است. ما سعی كرده‌ايم با کتابخانه‌های تخصصي حوزه علوم انسانی و هنر، ارتباط داشته باشیم. بسیاری از کتابخانه‌ها نیز پژوهشگران خود را برای دستیابی به منابع هنری به کتابخانة تخصصی فرهنگستان هنر ارجاع می‌دهند زیرا این کتابخانه دارای بسیاری از منابع نفیس، نادر و کمیاب هنری است که برخی از آنها در ایران منحصر به فرد هستند. این هم تا اندازه‌ای به دلیل دقت بالایی بوده است که در طی این سال‌ها در فرایند انتخاب منابع به کار برده شده است. ما با کتابخانه‌هایی که حوزة موضوعی مشترکی با موضوعات مورد نیاز پژوهشگران عرصة هنر دارند، در زمینة تبادل کتاب و همین طور منابع دیجیتالی همکاری‌هایی برقرار کرده‌ایم. این همکاری‌ها علاوه بر رفع پاره‌ای از نیازهای پژوهشی کاربران کتابخانه‌ها به گسترش منابع کتابخانه‌ها نیز کمک شایانی کرده است.

 تاكنون پيش آمده كه در پاسخ به درخواست كاربران دچار بي منبعي شويد؟ از اين سوال مي‌خواهم به اين برسم كه آيا در وظايف و اختيارات مديريت كتابخانه، پيشنهاد تاليف و ترجمه كتاب هم با توجه به نياز كاربران مي‌تواند وجود داشته باشد؟ از اين نظر، نحوه تعامل شما با انتشارات فرهنگستان هنر به چه صورتي است؟

کتابداری اصولی دارد که این اصول نظری پایه‌های حرفة کتابداری قلمداد می‌شوند. بر مبنای یکی از این اصول، هر خواننده‌ای که به کتابخانه‌اي مراجعه می‌کند باید کتاب خاص خودش را پیدا کند. بنابراین کتابخانه ملزم است که برای خوانندگان مقصد خودش، کتاب‌های مورد نیازشان را فراهم کند. البته این جمله به‌ظاهر بسیار ساده است ولی تحقق آن مستلزم برنامه‌ريزي و كار بسياري است.

بر اين اساس، کتابخانه باید همواره از طریق نرم‌افزارها، پایگاه‌های اطلاعاتی و امکاناتی که دارد جست‌وجو و بررسي کند تا بفهمد اعضایش در حال حاضر و در آینده به چه منابع و خدماتی نیاز دارند و چه‌راهکارهایی برای رفع آن نیازها شایسته‌تر است. به اين عمل در مباحث تئوريك كتابداري، نيازسنجي گفته مي‌شود. كتابخانه‌اي كه نيازسنجي را در برنامه‌هاي خود داشته باشد، مطمئنا به كمبود برخي منابع در بازار نشر پي خواهد برد. به‌ویژه اینکه طبق یکی دیگر از اصول این حرفه، لازم است تا کتابخانه در سریع‌ترین زمان ممکن بهترین منابع و خدمات را به پژوهشگران ارائه دهد و به تعبیر رایج، وقت خواننده را هدر ندهد. بر این اساس، کتابداران برای رفع نیاز کاربران در برخی زمینه‌ها با کمبود منابع و متون غنی و کارامد روبرو می‌شوند.

اینجاست که لزوم همکاری متقابل میان ناشران و سازمان‌های پژوهشی با کتابخانه‌ها بیشتر جلوه‌گر می‌شود. به همین دلیل، ناشران تخصصي و به‌ويژه انتشارات فرهنگستان هنر، از جمله مخاطبان خاص ما محسوب مي‌شوند كه تعامل مورد نظر شما در اين‌جا شكل مي‌گيرد. به اين صورت كه ما هر ساله از منابعي كه تهيه و تامين كرده‌ايم نمايشگاهي برگزار مي‌كنيم و از ناشران و همكاران انتشارات فرهنگستان براي شركت در آن دعوت مي‌كنيم. ناشران و مترجمان بسياري در اين بازديدها به نياز آينده پژوهشگران هنر و كاربران كتابخانه ما پي خواهند برد. كتابخانه فرهنگستان هنر همواره می‌کوشد تا منابع مورد نیاز مترجمان و ناشران عرصة هنر را براي ترجمه و نشر تامين کند.

سوال بعدي من مربوط به تناسب امكانات و خدمات است؛ آيا فضا و امكانات كتابخانه براي ارائه خدماتي كه قصد ارائه آن را داريد، كافي هستند؟

من پيش از این که پاسخ سوال شما را بدهم لازم مي‌دانم به یکي از ویژگی‌هاي کتابداری اشاره کنم و آن هم این که کتابداری یک فرایند است، یک پروسه رو به پیشرفت است. به تعبیر رایج، کتابخانه یک انداموارة زنده و پویاست. این اندامواره برای بقا و حفظ شرایط کنونی خود به امکانات و شرایطی نیازمند است، اما برای رشد و گسترش خود امکانات فراتری را نیز می‌طلبد.

 این فرايند بودن كتابداري را تعریف می‌کنید؟


منظور از فرايند بودن كتابداري اين است كه كار كتابخانه هيچ وقت پايان نمي‌پذيرد. درست است كه كتابخانه‌ها همیشه از جايي شروع می‌شوند؛ اما همواره باید در مسیر پیشرفت و گسترش باشند. پیشرفت و گسترش کتابخانه هم شامل چند بخش می‌شود. یعنی هم باید منابع کتابخانه روز به روز به لحاظ کیفی و کمی افزایش پیدا کند؛ هم امکانات و نرم‌افزارهای آن گسترش و ارتقاء پیدا کنند؛ همچنين کادر کتابخانه، یعنی کتابدارها نيز به لحاظ کمی و كيفي ارتقا پیدا کنند. کتابخانه‌ای که ده هزار کتاب دارد با کتابخانه‌ای که صد هزار کتاب دارد و کتابخانه‌ای که یک میلیون جلد کتاب دارد طبیعتا به لحاظ تعداد کتابدارها و همین طور به لحاظ تخصص‌هایی که مورد نیاز است و همين طور نرم‌افزارهایی که برای سرویس‌دهی مناسب است، با هم متفاوت هستند. این مهم است که در هر لحظه‌ای تمامي این شرایط با هم هماهنگی داشته باشند. با توجه به تعداد منابع، تعداد کاربران کتابخانه و نوع نیازهای اطلاعاتی و پژوهشی آنها، میزان امکانات كافي براي کتابخانه تغيير مي‌كند. بنابراین با گسترش منابع يا تغيير در نرم‌افزارها، نيازهاي جديدي براي كتابخانه مطرح مي‌شود. اين فرایند نشان مي‌دهد كه کار کتابخانه هیچ وقت پایان نمی‌پذیرد، بلکه دائماً و به طور مستمر باید مدیریت کتابخانه و مدیران سازمانی که کتابخانه تحت حمایت آن است، به اين فکر باشند که در آینده نزدیک و دور چگونه کتابخانه را از جهات مختلف گسترش دهند.

از این منظر، فعلا به صورت تقريبی می‌توان گفت که ميان امكانات و خدمات فعلي ما تناسب وجود دارد. زیرا درحال حاضر به لحاظ کمیت و کیفیت منابع و خدمات، تخصص کتابداران و همین طور نرم‌افزارهای تخصصی‌ای که در این کتابخانه وجود دارد، این کتابخانه‌ یکی از کتابخانه‌های تخصصی سرآمد در میان کتابخانه‌های هنری ایران محسوب می‌شود. هرچند در همین سطح هم با مشکلاتی مواجه هستیم که کمبود فضای مطالعه، یکی از مهمترین اين مسائل است. در کتابخانه‌ها به دلیل اهمیت سکوت برای مراجعین، طبیعتا بهتر است که محل مطالعه از محل انجام خدمات فنی جدا باشد. درحال حاضر، ما به دلیل محدودیت فضا نتوانسته‌ایم این تفکیک را به صورت کامل انجام دهیم. به بیان دیگر، لازم است که فضای مستقل و مناسبی در نظر گرفته شود تا کاربران بتوانند در سکوت و آرامش کامل به مطالعه بپردازند.

همچنین، همان‌طور که اطلاع دارید کتابهای هنری غالباً به دلیل کیفیت بالای نشر، گران‌قیمت هستند. به همین دلیل، خریداری کتابهای تخصصی و مرجع هنر، به‌ویژه کتب خارجی، برای بسیاری از پژوهشگران و دانشجویان هنر امکان‌پذیر نیست یا به سختی ممکن است. بنابراین، بسیاری از پژوهشگران و دانشجویان هنر به‌حق انتظار دارند تا منابع پژوهشی مطلوب خود را در کتابخانه تخصصی هنر بیابند. اما به دلیل محدودیت بودجة خرید کتاب، عدم امکان تهیة برخی از منابع یکی از مشکلات کتابخانه محسوب می‌شود. امیدوارم، نهادها و سازمان‌های ذیربط که به اهمیت گسترش شناخت فرهنگ و هنر واقفند، در این زمینه با کتابخانه همکاری‌های بیشتری داشته باشند.

فارغ از محدوديت‌هايي كه اشاره داشتيد،‌ مهم‌ترين مانع فرهنگي‌اي كه مدير يك كتابخانه با آن مواجه است، چيست؟

من فکر می‌کنم اگر بخواهیم مسائل فرهنگي را مورد توجه قرار دهيم، بايد به كم‌توجهي يا بي‌توجهي‌ به مقولة كتاب و كتابخواني، اشاره كنيم. ما همگی در اين مساله سهيم هستيم. من در دانشگاه بارها از برخی دانشجویان شنیده‌ام که ما نمی‌توانیم کتاب بخوانیم و مطالعه حتي یک صفحه کتاب تخصصی هم برای‌مان با احساس خستگي و ملالت همراه است.

عادت به مطالعه بسیار کم شده و در غالب مواردی هم که صورت می‌گیرد، صرفا برای مطالعه درسی و لازمه امتحان یا کنکور است. مطالعه آزاد و مطالعه پژوهشی آن چنان که باید رواج ندارد. اگرچه برای این مطلب دلایل اقتصادی هم ذکر شده است، اما به نظر من صرفا گرانی کتاب نمي‌تواند دلیل آن باشد. گویا صبر و حوصله افراد کمتر شده و بسیاری مایل هستند که مطالب را خیلی مختصر و از طریق شیوه‌های دیگري غير از كتاب به دست آورند. هرچند، همین امر نیز دستمایه‌ای برای مطالعات و تحقیقات جدید در کتابداری و اطلاع‌رسانی قرار گرفته است، تحقیقاتی که نشان می‌دهد چگونه می‌توان دانش و اطلاعات را از طریق فناوری‌های روز و رایج دنیا، به شیوه‌های کاربرپسندتری به مخاطبان ارائه کرد.

با اين نگاه آيا ترويج كتابخواني هم مي‌تواند جزء آرمان‌هاي مديريت كتابخانه قرار گيرد؟


طبيعتا مي‌تواند چنين آرماني وجود داشته باشد. لیکن باید توجه داشت که تحقق چنین آرمانی، یعنی کتابخوانی و عادت به مطالعه، نیازمند اقدامات گسترده‌ای است که افراد و سازمان‌های مختلف هر یک به‌سهم خود در رسیدن به آن نقش دارند.

اين آرمان را با چه اقداماتي مي‌توان به منصه ظهور رساند؟

توجه داشته باشید که کتابخانه حوزه فعالیت مشخصی دارد و در عين حال كه می‌تواند بسيار گسترده تعريف شود اما به لحاظ اصول علمی شایسته است که تنها در حوزه‌ای که براي آن تعریف شده، فعالیت کند. یعنی در حوزه‌ای که تعریف شده کار کند و در همان حوزه نيز به ايفاي نقش بپردازد و از دخالت در حوزه‌هاي ديگر پرهيز كند. همين كه كتابخانه‌ها مسئولیت خدمات‌رساني را به نحو شايسته‌اي به انجام برسانند، می‌توانند به گسترش فرهنگ كتابخواني ياري رساناند. كتابخانه‌ها مراكزي هستند با اهداف و وظايف مشخص و در كنار ساير نهادهاي فرهنگي جامعه مي‌توانند سهمي را در ترويج كتابخواني داشته باشند. اما لزومي ندارد كه يك كتابخانه به‌طور مستقیم وارد تمامي اين وظايف شود. کتابخانه در چرخه اطلاعات، نقشی حیاتی دارد. اگر ساير بخش‌ها مثل نشر، پژوهش و غيره هم همکاری داشته باشند، به مراتب سریع‌تر به چنين هدفي خواهيم رسيد تا اينكه كتابخانه بخواهد مستقلاً وارد تمامي حيطه‌ها شود.

با توجه به اینکه کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر در حال توسعه و گسترش است، مطمئنا در آينده نيازهاي جديدي براي این كتابخانه به وجود مي‌آيد. كمي در مورد برنامه‌هاي آينده اين كتابخانه مي‌گوييد؟

انتظارات زيادي براي آينده وجود دارد. در واقع کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر مایه امید بسیاری از پژوهشگران و دانشجویان هنر ایران است و لازم است همواره نگاهی معطوف به آينده داشته باشد. من معتقدم كه در راستاي سند چشم انداز بيست ساله، همان‌گونه که وجوه فرهنگي و اقتصادي و سیاسی مورد توجه قرار گرفته، شایسته است ما نيز چشم انداز خود را ارتقاء جایگاه این كتابخانه به کتابخانة تخصصی برتر هنر خاورميانه قرار دهيم؛ یعنی نگاهی برتر از نگاه محلی و ملی. با این طرح و این هدف، ما هنوز خیلی کار داریم و با خیلی کاستی‌ها و کمبودها مواجهیم. امیدوارم که سازمان‌ها و نهادهای ذیربط ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند. چون این هدفی نیست که به تنهایی انجام شدنی باشد.

روي صحبت شما با سازمان‌هاي فرهنگي است؟

نه، صرفاً مربوط به سازمان‌هاي فرهنگي نيست. من در جای دیگري اشاره کرده‌ام که نهاد کتابخانه همیشه یکی از شاخصه‌های قدرت علمی، قدرت فرهنگی و قدرت سیاسی است. اين در سير تاريخي و نوع كاركردهاي كتابخانه‌ها نيز مشخص است. به طور مثال وقتی خواجه نصیرالدين طوسی به دولتمردي رسید، یکی از اقدامات مهمی که انجام داد تأسیس کتابخانه بزرگی بود که بیش از چهارصد هزار جلد کتاب در آن گردآوری شده بود.

کشورهای مختلف همواره خواهان معرفی و اشاعة فرهنگ و هنر خود به ساير جوامع هستند. يكي از شاخصه‌هاي مهم در ارزیابی سطح علم و فرهنگ جوامع را مي‌توان ميزان توجه به كتابخانه‌ها، گستره و اهميت كتابخانه‌ها و دارا بودن مجموعه‌ منابع ارزشمند علمی و فرهنگی، به‌ویژه منابع حاوی میراث فکری آن جوامع، دانست. این درخصوص هنر اهمیت مضاعفي پیدا می‌کند. هنری که از پژوهش، دانش و فرهنگ تهی باشد، بهتر است آن هنر را از دست رفته، بخوانیم؛ چراكه تحت تاثیر هنرها و ایده‌هایي قرار خواهد گرفت که با مبانی آن سازگار نيستند.

بنابراین، نه تنها سازمان‌های فرهنگی، بلکه بسیاری از سازمان‌ها، نهادها و اشخاص می‌توانند در تحقق اهداف آتی کتابخانه‌ها و بهبود سطح علمی و فرهنگی کشور سهیم باشند. ما نیز در این راستا، برای ارتقاء وضعیت کتابخانة تخصصی فرهنگستان هنر برنامه‌ریزی‌هایی انجام داده‌ایم كه اگر بتوانیم حمایت مالی مناسبی بگیریم، مي‌توان به رسيدن به كتابخانه تخصصي هنر برتر در خاورميانه، اميدوار بود.

در فحواي صحبت‌هاي شما ارزيابي مثبتي نسبت به جايگاه فعلي كتابخانه فرهنگستان هنر وجود دارد، درست است؟

بله. اين صحبت‌ها مربوط به آينده اين كتابخانه است و جايگاه فعلي، با توجه به نظرسنجی‌هایی که انجام شده خوب ارزیابی می‌شود. یکی از مبانی کتابداری این است که کتابخانه نباید به انبار کتاب تبدیل شود، بلکه باید مرکزی باشد که اطلاعات را به کسانی که به آن نیاز دارند، برساند. بنابراین لازم است پویايي خود را حفظ كند. یعنی دائما در حال پژوهش باشد، نیاز سنجی کند، نظرات کاربران را بسنجد و منابع مورد نياز فعلي و منابع و خدماتی كه در آينده مورد نياز هستند را برای پژوهشگرانش تهیه کند.

در انتها اگر مطلبي هست كه مورد اشاره قرار نگرفت، لطفا بفرماييد.


از جنابعالی و همکاران محترمتان که از دوستداران و حامیان کتاب و کتابخوانی هستید، سپاسگزارم. امیدوارم که هر فردی فارغ از شغل و جایگاه اجتماعی خود، مدت زمانی از وقت خود را صرف خواندن کتاب کند و خدمات و امکانات کتابخانه‌ها به حدی گسترش یابد که هر کاربری به‌آسانی به منابع مورد نیاز خود دسترسی پیدا کند و دیگران را نیز به خواندن و مطالعة مستمر تشویق کند.









 
 
 

زمان انتشار: دوشنبه ٢٧ بهمن ١٣٩٣ - ١١:٣٩ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج