اخبار > هم‌انديشي « ژاك دريدا از فلسفه تا هنر »


هم‌انديشي « ژاك دريدا از فلسفه تا هنر »

 

هم‌انديشي " ژاك دريدا از فلسفه تا هنر " روز گذشته با همكاري فرهنگستان هنر و مؤسسة پژوهشي حكمت و فلسفه با حضور استادان ، صاحبنظران و علاقه‌مندان برگزار شد.

هم‌انديشي " ژاك دريدا از فلسفه تا هنر " روز گذشته با همكاري فرهنگستان هنر و مؤسسة پژوهشي حكمت و فلسفه با حضور استادان ، صاحبنظران و علاقه‌مندان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر ، در ابتداي اين جلسه دكتر غلامرضا اعواني رئيس مؤسسة پژوهشي حكمت و فلسفه ضمن ارائه گزارشي از برگزاري اين هم‌انديشي گفت : « ژاك دريدا فيلسوفي است كه نظرياتش نه فقط در فلسفه بلكه در ادبيات و هنر نيز تأثيرگذار بوده است.دريدا بنيان‌گذار مكتبي است كه خصوصيات مكتب‌هاي فرانسوي را دارد. بيشتر فيلسوفان فرانوسوي نه فقط در فلسفه بلكه در حوزه‌هاي ديگر نيز تأثيرگذار بوده‌اند.»

سپس در ادامه دكتر بهمن نامورمطلق به ارائه گزارش خود در خصوص اين هم‌انديشي پرداخت و گفت: « بي‌شك ژاك دريدا يكي از برجسته‌ترين متفكران نيمه دوم قرن بيستم محسوب مي‌شود. او داراي چنان جايگاهي است كه هيچ‌انديشمندي را نسبت به خود بي‌تفاوت نمي‌گذارد و همواره محققان و هنرمندان كاوشگر آثار و آراء او را خوانده‌اند و در خصوص او سخن رانده‌اند.»

وي همچنين افزود :« دريدا خود نيز فكر نمي‌كرد واژه ابداعي‌اش يعني واسازي تا به اين حد مورد توجه قرار گيرد. واژه‌اي كه پس از او موضوع بسياري از كتابها و سخنراني‌ها و پژوهشها بود. اين واژه بر اساس طبيعتش هيچ‌گاه تعريف قاطعي نشده و پيوسته از معناها و مرزهاي ثابت گريزان بوده است.»

دكتر بهمن نامورمطلق همچنين در خصوص برگزاري اين همايش گفت : « اين هم‌انديشي به هيچ‌ عنوان براي بزرگداشت يا تجليل از دريدا برگزار نمي‌شود. ما با همكاري مؤسسة پژوهشي حكمت و فلسفه تلاش مي‌كنيم تا زمينه‌هاي شناخت بيشتر شخصيت‌هاي فلسفي و هنري را براي دانش‌پژوهان و هنرپژوهان فراهم كنيم. و از آنجا كه دريدا يكي از برجسته‌ترين اين شخصيت‌ها بود در گذشتش را بهانه‌اي براي اين كار قرار داديم.»

سپس دكتر علي نجوميان دبير علمي اين هم‌انديشي به ارائه گزارش خود در خصوص اين هم‌انديشي پرداخت و گفت : « باز هم به سنت مرسوم ما ايرانيان درگذشت يك چهره مهم در تاريخ انديشه معاصر بهانه‌اي شد كه براي نخستين بار به نقد و بررسي آراء او بپردازيم. اين فرصتي مهم و قدمي جدي و اميدي بزرگ براي به تلاش‌هاي آتي در اين زمينه است.»

وي همچنين افزود : « فكر مي‌كنم همه كساني كه درباره ژاك دريدا مطالعاتي داشته‌اند چه با نگاه مثبت و چه با نگاه منفي در يك نقطه وجه اشتراك دارند و آن هم اين است كه تأثير انديشه او بر حوزه‌هاي جديد بسيار عظيم بوده است.»

در ادامه دكتر داوري اردكاني رئيس فرهنگستان علوم به بررسي جايگاه دريدا در فلسفه معاصر پرداخت و گفت: « در طول تاريخ هميشه فلاسفه عمر درازي داشتند اما در دوران معاصر اتفاقي افتاده است كه فلاسفه عمرهاي طولاني ندارند مثل ژاك دريدا من فكر مي‌كنم او خيلي زود مرد و هنوز مي‌توانست كارهاي بهتري انجام دهد بخصوص او كه حتي دوستان و نزديكانش مي‌گفتند ما نمي‌فهميم او چه گفته است بايد بيشتر مي‌ماند وبيشتر توضيح مي‌داد.»
سپس دكتر غلامرضا اعواني به بررسي نامه‌ي فيلسوف و نظرپرداز سنت‌گراي ژاپني ايزوتسو به ژاك دريدا پرداخت.

سخنراني بعدي اين هم‌انديشي به دكتر ضيمران با موضوع "هيدگر و دريدا" اختصاص داشت. وي ضمن ارائه مقاله خود گفت: «غرض از اين سخنراني بررسي تاثير انديشه‌هاي هايدگر بر رويكرد دريدا به مسائل فلسفه و به خصوص نظرية او دربارة‌ متافيزيك حضور و نيز لوگوسنتريم بوده و جنبه‌هاي مختلف رويكرد هايدگر و نقد او به فلسفة غرب و بازتاب آن در انديشه‌‌هاي دريدا مورد بررسي قرار مي‌گيرد. به ويژه رويكرد هايدگر به مسأله هستي‌شناسي و بازتاب آن در انديشه‌هاي دريدا مورد بررسي قرار مي‌گيرد. به ويژه رويكرد هايدگر به مسأله هستي‌شناسي و بازتاب آن در تفكر دريدا تحليل خواهد گرديد. تداوم انديشة هايدگر و كاربرد آن در رهيافت‌هاي فلسفي و هنري دريدا مدنظر قرار خواهد گرفت.»

در ادامه دكتر احمد پاكتچي به ارائه مقاله خود با عنوان فلسفة «دريدا در برداشت آشنايان با سنتهاي عرفاني» پرداخت و گفت: «در انديشة دريدا- بدون توجه به خاستگاه‌هاي آن- به گونه‌اي پرداخت شده كه در نگاه برخي از انديشمندان آشنا باسنت‌هاي عرفاني، راه به سوي همساني‌هايي با آموزه‌هاي آنان برده است. روياورد ايزوتسو، انديشمند ذن-بوديسم و اوردداوينيس، انديشمند سنت‌گرا به مفهوم واسازي دريدا، پرسش لويناس وديگران دربارة رابطة ميان ديفرانس(difference) دريدا با مفهوم صمصوم(tsimtsum) در آيين قبالة لوريايي و جست و جوي آلمند به دنبال بنيادهاي ميان انديشه «تحير»(bewilderment) دريدا و«حيرت» ابن عربي چهره‌هايي از اين واقعيتند ريشة اين همساني را بايد در فضاهاي گفت وگويي جست و جو كرد كه اين انديشه‌ها در دامان آن پرورش يافته‌اند. آنچه در اين فضاها مي‌توان به طور مشترك باز جست و آن را زمينه‌ساز انديشه‌واسازي به معني اعم دانست، تورم مجموعه‌هاي فراهم آمده از دانايي و قاعده‌هاي حاكم بر آن است، مجموعه‌هايي كه در پي عدم پاسخ‌گويي و غرق شدن در دانايي، بي‌اعتباري آنها برگرايندگان به واسازي ثابت شده است.»

پس از صرف ناهار و پذيرايي از حضار، دكتر محمد منصور فلامكي، جلسه دوم اين هم‌انديشي را با سخنراني تحت عنوان هنر و معماري، آغاز كرد. وي به ارائه مقالة خود با نام «معماري‌هاي روي به دريدا: معماري ايران و غرب» پرداخت و گفت: «دوگونه فضاي انديشه‌يي- يكي در غرب و دومي در ايران- دو بينش متمايز به فضاي ساخته به دست مي‌دهندكه دوگونه معماري متمايز به دنيا مي‌آورند.

وي در ادامه افزود: «جو روي به يگانه شدن آدميان، نمي‌تواند پذيراي تقابل و تبادل و سنجش انديشه‌ها شود و از اين روي است كه مي‌توانيم نظريه و مفهوم ساختار شكني دريدا را، به مثابه جلوة يكي از دو گونه فضايي كه گفتيم، بگيريم و به سنجش‌اش با آنچه در اين سوي زندة جهان در همين باب گفته شده است بنشينم.»

منصور فلامكي معماري را بيش از ديگر هنرها در اين ميدان قابل سنجش دانست و گفت: «دليل اين امر اين است كه معماري نه بي‌انديشه و نظريه پردازي‌زاده مي‌شود و نه مي‌خواهد كه آنچه مي‌آفريند را، بي‌ارزيابي كارآيي‌‌هايش، به مقياس روز به پيش نهد.»

سخنران بعدي اين جلسه، دكتر مهرداد احمديان بود كه به ارائه مقاله خود تحت عنوان «دريدا، ساختار شكني و هنر پست‌مدرن» پرداخت: «بررسي و تحليل انگيزش فرهنگي پست مدرنيسم و بروز آن در عرصة غرب به شكل‌ جرياني آوانگارد براساس نقد مؤلفه‌هاي Logocentrism و آوا محوري در متافيزيك غرب و طرح مباحث ساختارشكني از منظر نقد ژاك دريدا بر نشانه‌شناسي ساختارگرا، كه برهم زنندة روش‌شناسي است و در نتيجه نوعي آشفتگي تعادل زماني، پراكندگي و نامعنا و تعويق دائمي آن در متن به دليل ارجاعات بينا متني، جايگزين خوانش‌نهايي متن مي‌شود.»

احمديان در ادامه از طريق رجوع به فرازهايي از نوشته‌هاي دريدا و نقد ساختارشكنانه دريدا از اثر «كفش‌هاي روستايي» وان‌گوگ پس از نقد‌ هيدگر از اثر مذكور، در خلال تحليل تصوير به مثاله يك متن‌ و ارجاعات بينا‌متني در تصوير را ارائه كرد.»

جلسه سوم اين هم‌انديشي،‌اختصاص به زبان و ادبيات داشت كه با سخنراني دكتر فرزان سجودي تحت عنوان« دلالت: از سوسور تا دريدا» آغاز شد. وي در ابتداي سخنراني خود گفت: «نقد تأمل برانگيز دريدا بر ديدگاه‌هاي هوسرل دربارة زبان در گفتار و پديده‌ها و همچنين نقد او بر نظرية زبانشناسي ساخت‌گراي سوسوري در باب گراماتولوژي، اساس شكل‌گيري نظريه‌اي زباني است كه شايد بتوان آن را نظريه زباني پسا ساخت‌گرا خواند.»

سجودي در ادامه مقاله به رويكرد ساختارگرايانه سوسور نسبت به زبان اشاره كرد و سپس با رويكرد پساساخت‌گرايانه نسبت به زبان‌ نگاهي انتقادي داشت و سعي بر نشان دادن چگونگي روابط هم‌انديشي و تأثير هم‌نشيني نشانه‌ها در ناايستايي معنايي آنها به نفع خوانشي فيزيكي و مبتني بر تداعي‌هاي نشانه‌هاي منفرد،‌ كنار گذاشته شده كرد.

آخرين سخنران اين هم‌انديشي، دكتر اميرعلي نجوميان، بود كه مقاله «دريدا و پارادوكس‌هاي زباني در ادبيات» را ارائه كرد. وي در پاسخ به اين سوال كه سرشت زبان ادبي در انديشة دريدا چيست؟ گفت: «زبان ادبي داراي سرشتي پارادوكسي است كه سه پارادوكس اصلي در اينجا مطرح است: بخش پارادوكس يكه بودن و متكثر بودن زبان ادبي، سپس سرشت ارجاعي زبان كه با خود ارجاعي زبان ادبي در تضاد است و سرانجام تضاد نفي و اثبات در زبان ادبي.»

گفتني است پس از اتمام ارائه مقالات، ميزگرد نفي، پارادوكس و معادل فارسي ديكا نستراكشن با حضور كارشناسان برگزار شد و در انتهاي جلسه نيز فيلمي مستند از زندگي ژاك دريدا براي حضار پخش شد.

 
 
 

زمان انتشار: سه شنبه ١٥ دی ١٣٨٣ - ١٤:٠٣ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج