نخستين جلسه از مجموعه نشستهاي تخصصي «14 روايت» با حضور «محمد مهدي هراتي» و «سيد مجتبي حسيني» در سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد.
نخستين جلسه از مجموعه نشستهاي تخصصي «14 روايت» با حضور «محمد مهدي هراتي» و «سيد مجتبي حسيني» در سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در اين نشست كه شنبه 31 تير همزمان با نخستين روز ماه مبارك رمضان در سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد، دو نسخه خطي قرآن با خط و تذهيب « ميرزا محمد شفيع وصال شيرازي» ملقب به «ميرزا كوچك» و خط «حسين بن علي عسگر ارسنجاني» معروف به «محمد شفيع ارسنجاني» مورد بررسي قرار گرفت.
«محمد مهدي هراتي» پژوهشگر و هنرمند نقاش، در اين نشست «نسخ خطي» را منابع اصلي هنرهاي ايراني برشمرد و اظهار داشت:« در اينجا تصاويري ديده ميشود كه يقينا بازگو كننده بسياري از اسرار نهان نسخههاي خطي است. نسخههايي كه فقط يك نمونه اصلي از آنها در دست ماست و نماينده منابع اصلي هنرهاي ايراني است.»
وي آثار خاندان «وصال» را متعلق به بخشي از تاريخ هنري ايران شمرد و افزود:« در تاريخ ادبي وصال را به عنوان يك شاعر ميشناسيم در حالي كه خاندان «وصال» يعني «وصال» و فرزندانش همه قرآن نويس بودند.»
وي به تشريح زندگاني «وصال شيرازي» پرداخت و افزود:« شخصيت هنري وصال، در درجه نخست خوشنويسي و قرآن نگاري او است. وي به دليل احترام به شان قرآن كريم، دو روز از زندگاني خود را وقف كرده و به «مصطبه» مينشست. به اين معنا كه در جايگاهي مينشست و يك روز در هفته را به محفلي كه خاص شعر و ادب فارسي بود مي رفت و روز را به پرسش و پاسخ اهل ادب ميگذراند و روز ديگر را به مباحث قرآني اختصاص داده بود. آثار قرآني وصال بسيار ارزشمند و بينظير است. او 6 فرزند داشت كه هر كدام به نوعي با شعر و قرآن نويسي مانوس بودند.»
اين پژوهشگر قرآني درباره وجه تمايز كارهاي وصال با ديگر قرآن نويسها تصريح كرد:« نكته ارزشمند در باره قرآنهايي كه وصال كار كرده اين است كه او از شيوههاي مختلف كتابت و تذهيب بهره ميبرد و ديگر اين كه او در حين كتابت كردن در همان لحظه، آن را تذهيب نيز ميكرد و اين شيوه خاص او بوده و در دنيا نيز منحصر به فرد است.»
هراتي درباره آثار قرآني منسوب به « وصال» افزود:« آثاري كه هماكنون در موزه ملك از وصال وجود دارد تنها نسخ خطي او نيست بلكه تعداد نسخ قرآني كه وصال كتابت كرد عددي نزديك به 70 تخمين زده شده كه تعداد زيادي از آن در موزه آستان قدس وجود دارد و ممكن است برخي از اين آثار نيز در ساير موزههاي جهان، وجود داشته باشد.»
وي آغاز قرآن نگاري در شيراز را متعلق به قرن 6ه.ق و منتسب به مكتب شيراز دانست و ادامه داد:« قرآن نگاري در قرن 6 ه.ق در شيراز آغاز شده و در همان دوره نيز مكتب شيراز كه جنبش هنري آن زمان است شكل ميگيرد. وصال در قرن 12 و 13 و همزمان با سلطنت فتحعليشاه ميزيسته و آثارش بيتاثير از اين مكتب نبوده است.»
خالق كتاب «تجلي هنر در كتابت بسمالله» درباره ديگر مشخصه آثار وصال افزود:« يكي ديگر از خصوصيات وصال اين است كه او «نَقل خط» مينوشته. نقل خط شيوهاي خاص از خوشنويسي است كه بيشتر در مرمت آثار به كار ميرفته و استاد خوشنويس آنقدر تبحر داشته كه ميتوانستند با همان شيوه خط را خوشنويسي نمايد. نسخه شناسان غربي آن را به اشتباه «جعل خط» ميپندارند در صورتي كه «نقل نويسي» خود هنر و تخصص خاص در خوشنويسي به شمار ميرود. «وصال» در يك نسخه قرآني نقل خط استاداني چون «آقا ابراهيم قُمي»، «عبدالباقي تبريزي» و « محمد علاءالدين» را درست مانند اين استادان كار كرده. «نقل خط» در نقاشي نيز وجود داشته و به آن «نقل تصوير» ميگويند. كسي كه در تاريخ هنري ايران به تكرار «نقل تصوير» كرده «صادق بيك اويماق افشار» بوده.»
وي با نمايش تصاويري از نسخ خطي قرآن «وصال» و «ارسنجاني» اين دو نسخه را مورد بررسي قرار داد و اظهار كرد:« در قرآني كه به خط وصال است تذهيبها و اشكالي در آن به كار رفته كه هر كدام داراي معاني خاص است. به طوري كه از اجرام و صور فلكي و ستارهها الهام گرفته و براي تذهيب افتتاح اين نسخه به كار برده. همچنين در بخشهاي مياني و آيات از تشعير و آرايههايي بهره برده كه با نقشهاي حيوانات هستند. در جايي ديگر نيز سجده يك انسان را تذهيب كرده و هر كدام از اينها ارادت خاص او را به قرآن و پروردگار متعال نشان ميدهد.»
محمد هراتي افزود:« يكي ديگر از خصوصيات كار وصال اين است كه دو صفحه مقابل يكديگر را به طوري تذهيب كرده كه اين دو صفحه مكمل يكديگر ميشوند. در آثار«ارسنجاني» نيز ميشود نكتههايي از خوشنويسي وصال را ديد و به نوعي او نيز از وصال بهره ميبرده و در آثارش ميتوانيم اين نكات را مشاهده كنيم البته خوشنويسي وصال به گونهاي بوده كه در آن زمان و بعد از او نيز بسياري ديگر از خوشنويسان از آثار او پيروي ميكردند.»
«سيد مجتبي حسيني» رييس موزه ملك سخنران بعدي اين نشست اظهار داشت:« براي بازشناختن هنر شايد ناگزير باشيم تا به مصاديق هنر رجوع كنيم و نكاتي را متذكر شويم. رهاورد اين نشستها مسايل و مباني را براي ما آشكار ميكند كه شايد در بررسيهاي گذشته ما به آنها توجه نكرده باشيم.»
وي در خصوص زندگاني وصال ادامه داد:« محمدشفيع شيرازي(۱۱۹۷-۱۲۶۲ ه.ق) فرزند محمد اسماعيل، ملقب به «ميرزا کوچک» متخلص به «وصال» بوده. او فرزند محمد اسمعيل شيرازي بود و جدش ميرزا شفيع در دستگاه نادرشاه سمت دبيري داشت. او چهار فرزند داشت يکي ميرزا قاسم که از مشايخ سلسله ذهبيه بود و ديگري ميزا اسمعيل که پدر ميرزا کوچک بود.»
وي در همين زمينه افزود:« ميرزا محمد اسمعيل در خوشنويسي و رقوم و سياق همتا نداشت. وي در ابتداي جواني از کار دولتي کنارهگيري کرد و به آذربايجان رفت و سپس به شيراز بازگشت و با دختر ميرزا عبدالرحيم شاعر شيرواني ازدواج کرد. از اين ازدواج، وصال شيرازي در سال ۱۱۹۷ه.ق به دنيا آمد.»
رييس موزه ملك درباره زندگي وصال ادامه داد:« ديري نپاييد که وصال يتيم شد و پدر مادرش سرپرستي او را برعهده گرفت و پس از دو سال نيز او درگذشت و تربيت ميرزا کوچک را دايي او «ميرزا عبداله» بر عهده گرفت. ميرزا عبداله خطي متوسط داشت و از راه نوشتن قرآن امرار معاش ميکرد. وصال هنگامي كه بزرگتر شد به جانب «ميرزا ابوالقاسم سكوت» رفت و راه كمال را طي كرد.»
حسيني افزود:« گرچه خيلي از شاهان دربار و فرمانروايان علاقهمند بودند تا وصال را در جلسات خود گرد آورند اما وصال كسي نبود كه تن به اين كار دهد در نهايت فتحعليشاه براي او مقرري معادل 140 تومان ساليانه تعيين ميكند در همان زمان هنديان حاضر بودند تا مقرري 500 تومان به او بدهند ولي او حاضر به ترك ديار نميشود. در پايان عمر نيز به آب مرواريد مبتلا و به مدت يكسال نابينا شد پس از آن طبيبي از جانب كرمانشاه چشمان او را ميل زد و چشمانش براي مدتي بينا شد اما چون باز هم به كار كتابت مشغول شد دوباره چشمان خود را از دست داد.»
وي از اين كه در مرمتها، قبر وصال در جوار حضرت شاه چراغ گم شده اظهار تاسف كرد و ادامه داد: «سرانجام وصال در رجب ۱۲۶۲ ه.ق به رحمت ايزدي پيوست و در بقعه شاهچراغ در شيراز، در جوار مدفن مرشد خود ميرزاي سکوت مدفون شد ولي متاسفانه قبرش در زمان بازسازي گم شد.»
«وصال» از بزرگترين شاعران و اديبان سدهٔ سيزدهم هجري است. ديوان اشعار او نزديک به سي هزار بيت دارد. وصال در مرثيه سرايي از تمامي شعرا گوي سبقت را ربود. از سرودههاي وي ديوان شعر و مثنوي «بزم وصال» است و اتمام مثنوي «فرهاد و شيرين» وحشي بافقي است که ناتمام مانده بود. او همچنين «اطواق الذهب» اثر زمخشري را به فارسي ترجمه کرده است.
وصال همهٔ خطوط متداول را خوش مينوشت. آثار متعددي از او در خط نسخ٬ نستعليق و شکستهنستعليق موجود است؛ ولي در خط نسخ بيش از ساير خطوط مهارت داشت و در اين خط علاوه بر استواري، ملاحت و لطافت خاصي داشت. وصال شيرازي شش پسر با اسامي «وقار»، «حکيم»، «داوري»، «فرهنگ»، «توحيد»، «يزداني» داشت که جملگي شاعر و خوشنويس بودند و از مشاهير سده سيزده هجري بهشمار ميآيند. نشست تخصصي چهارده روايت در روزهاي اول تا سوم مرداد در ساختمان مركزي فرهنگستان هنر به كار خود ادامه ميدهد.
|