نخستين كارگاه «نقد معماري و شهرسازي» با معرفي و شرح آثار استاد يوسف شريعت زاده در مجموعه هنرپژوهي نقشجهان برگزار شد.
اولين كارگاه «نقد معماري و شهرسازي» با معرفي و شرح آثار استاد يوسف شريعت زاده در مجموعه هنرپژوهي نقشجهان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در ابتداي اين كارگاه حميدرضا خويي، دبير علمي جلسه، معماري را به دو حوزه كار و حرفه معماري و دانش معماري به منظور تحقيق و پژوهش تقسيم كرد و گفت: «هر گاه در كشور در حوزه ساخت و ساز رونقي به وجود آمده در حوزه بحث و گفتگو و نظر هم پيشرفت چشمگيري مشاهده شده است.»
وي با اشاره به اينكه نقد آثار معماري اجازه مي دهد تجربه متراكم آن، به زبان تجربه مشترك در بيايد، يادآور شد كه در حوزه نقد معماري، كشور ايران فقير است و به جز محافل خصوصي نقدهاي ديگري ديده نميشود و اين كمبود نقد نشان از فقر تفكر در حوزه معماري و شهرسازي است.
پس از سخنان خويي، مهندس ميرحيدر، از دوستان قديمي استاد شريعت زاده، درباره خصوصيات اخلاقي او صحبت كرد.
ميرحيدر از شريعت زاده به عنوان انساني مقتدر، راستگو، حق جو و بينياز نام برد كه اين صفات سبب شده بود كه او براي طراحي يك اثر فرم دهنده و فرم يابنده نباشد. او ابتدا با مطالعه و تحقيق و مذاكره، بايدها و نبايدها، معيارهاي طراحي، برنامه ريزي طرح و... را با وسواس بسيار شناسايي ميكرد. سپس محدوديتها را براي خود مشخص ميكرد و با قدرت و بدون ترس به جنگ آنها ميرفت. از سوي ديگر در حين طراحي فرم و فضا هم محدوديتها و امكانات طراحي را ملحوظ مينمود و به قول فرانك لويدرايت «آنها را رفيق خود مي دانست».
ميرحيدر گفت: «شريعت زاده بسيار خلاق بود و هميشه در هر زمينهاي به خاطر عمق و وسعت معلومات و شناخت موضوعات، غير متعارف فكر ميكرد، نظر ميداد و بديع طراحي ميكرد. به همين دليل طرحهاي او از نظر كاركرد و اجرايي بودن و لحاظ نمودن مسايل فني و پاسخگويي به نيازهاي انساني و محدوديتهاي فيزيكي نقصي نداشت و هرگز سابقه نداشت كه مانند ديگران فرمي طراحي كند و با استفاده از معيارهاي غيرواقعي و ساختگي، آنها را توجيه و به ديگران بقبولاند؛ بلكه حتماً فرم را بر اساس پاسخگويي به محدوديتها و نيازهاي مادي و معنوي انسان به دست مي آورد و با تراشي استادانه آن را زيبا مي ساخت.»
ميرحيدر در بخش ديگري از سخنان خود به معرفي سه اثر از استاد شريعت زاده يعني پروژه ديپلم ايشان به نام «ده»، طرح پرديزه دانشگاه كرمان و بناي كتابخانه ملي پرداخت.
وي گفت: «ده، پروژه ديپلم ايشان در دانشكده معماري بود كه درجه ممتازي كسب كرد. اين پروژه هم زمان با زلزله بويين زهرا و صحبتهاي ساخت خانههاي مقاوم، بازسازي روستا و... مطرح شد.
شريعت زاده در اين پروژه نيز بر اساس بررسي و شناخت مسايل زندگي، درآمد، كار، امكانات محدود، زيباييها و زشتيهاي معماري روستايي دست به طراحي زده است. وي با مطالعه اوربانيسم جهاني، ملي و ناحيهاي و ايدئولوژي جديد زندگي اجتماعي به پراكندگي يا عدم پراكندگي ابنيه، عوامل تعيين كننده در مجموعه روستايي، وجوه اقتصادي و... مي پردازد. و با توجه به مصالح و نحوه اجرا پروژه خود را به سرانجام مي رساند.
ميرحيدر درباره طرح پرديزه دانشگاه كرمان توضيح داد: «شريعت زاده زماني به تهيه اين طرح پرداخت كه تهيه طرحهاي جامع آموزشي براي دانشگاهها چندان مرسوم نبود؛ اما او از ابتدا تا انتها با رعايت تمامي شرايط و ضوابط از صرفه جويي در انرژي گرفته تا جغرافيا، زلزله خيزي، قابليت تحولات سيستم آموزش و علمي و امكان گسترش فضا از پشت ساختمان و... را در نظر گرفت.
مهندس ميرحيدر درباره آخرين اثر اجرا شده شريعت زاده يعني طرح كتابخانه ملي نيز چنين توضيح داد: «كتابخانه ملي خزانه دار و نگهبان ميراث نوشتاري، ديداري و شنيداري ملت است، به همين دليل ريشه در خاك ميهن و پاي در گذشته هر ملت دارد. اما از طرف ديگر كتابخانه ملي گردآورنده مجموعه تلاشهاي فرهنگي، هنري، علمي و فني كشور و قلب نظام اطلاع رساني كشور هم هست و نقشي فعال در شكل دادن به امروز و تغيير جامعه به سوي فرداي متعالي دارد به همين دليل كمتر نهادي را ميتوان يافت كه چنين پيوند اساسي با وضع حال و سرنوشت آينده نسبتاً دور ملت داشته باشد.»
وي با اشاره به اينكه رسالت تمام كتابخانههاي ملي در دنيا يكسان است، فقط ظرفيتها متفاوت است ادامه داد: «شريعت زاده بر اساس معيارهاي جهاني و با در نظر گرفتن تحولات آينده در فناوري اطلاعات و وظايف و عملكرد كتابخانه، ملاحظات سازه ويژه و مسائل زلزله، ملاحظات توسعه پايدار و و صرفه جويي در انرژي، ملاحظات هوشمندي بنا و ارتباطات داخلي، ملي و بين المللي و... اقدام به طراحي اين بنا كرد.»
ميرحيدر در خاتمه از بررسي اين سه اثر نتيجه گرفت: «شريف زاده معماري بود مشرف به هنر و تحولات فني و تكنولوژي روز جهان. او خود از اين آب و خاك بود، نه بريده از فرهنگ و سنن و تمدن و تاريخ خويش. انيس با روح معماري كشور و نه در قيد اشكال و صورتهاي آثار فاخر گذشته.»
يونس محمدي، از بستگان شريعت زاده و يكي از حاضران در اين جمع نيز آثار مرحوم شريعت زاده را حركت زا براي نسلهاي آينده و پشتوانه زنده ماندن ابدياش دانست و گفت: «آدمهايي مثل او به دور از هر يأسي، انسان را به تداوم زندگي دعوت ميكنند و جامعه به آدم هايي مثل او نياز دارد تا صبح دولتش بدمد.»
بهروز احمدي نيز با تأكيد بر اين نكته كه هميشه مسائل كوچك و كارآمد مهمترين چيزي بوده كه از شريعت زاده آموخته است گفت: «شريعت زاده يك معلم بزرگ است كه به اندازه يك مملكت كلاس داشته است و همه به نوعي از او چيز ياد گرفته اند.»
باقر آيت الله زاده شيرازي، از ديگر مدعوين اين كارگاه هم شريعت زاده را يكي از چهرههاي بسيار برجسته بعد از جنگ جهاني دوم دانست كه هرگز از ذهنها پاك نميشود و معمار بودنش در درجه دوم اهميت قرار دارد.
مهندس سيدمحمد بهشتي هم شريعت زاده را تكيه گاهي از تجربه تاريخي، معماري و شهرسازي دانست و گفت: «يكي از مشكلات معماري معاصر ما اين است كه كمتر از تجربههاي تاريخي به عنوان تكيهگاه استفاده كرده است.»
وي خاطر نشان كرد: «امروز زمان آن رسيده كه تكيهگاههاي معاصر و توليداتي كه در تاريخ ما رسوخ كردهاند را شناسايي و به عنوان تجربه به نسل بعد انتقال دهيم. از طرفي بايد تمام بيفرهنگيها، بيتجربگيها، سوء مهندسيها و اشتباهات دهههاي اخير هم مورد ارزيابي و نقد قرار بگيرند و اين تنها در سايه شناسايي ارزشها ميسر است.»
بهشتي تصريح كرد: «بيتوجهي به ارزشها و نگاه كلنگي به معماري و شهرسازي چيزي جز شرمساري براي نسل آينده نخواهد داشت.»