اولين نشست تخصصي تعريف هنر اسلامي به همت فرهنگستان هنر با استقبال خوب علاقهمندان در مجموعه هنرپژوهي نقش جهان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، دكتر بهمن نامورمطلق، معاون پژوهشي فرهنگستان هنر، با بيان اين مطلب كه برخلاف فعاليت هاي متعدد در زمينه تعريف هنر اسلامي، هنوز تعريف دقيقي از چيستي و ماهيت آن ارائه نشده است گفت: «عمده آثار تأليف شده با عنوان هنر اسلامي، تاكنون در زمينه تاريخي و يا شاخه هاي مختلف هنر اسلامي بوده است و كم تر به ماهيت هنر اسلامي پرداخته شده است.»
او در ادامه بررسي چيستي هنر اسلامي از منظر نشانه شناسي، آن را در دو بخش متني و فرامتني مورد توجه قرار داد و گفت: «در بسياري موارد وقتي به تعريف هنر اسلامي پرداخته شده، به عوامل فرامتني چون مؤلف محوري، مؤسسه محوري و... اشاره شده است. در عوامل متني نيز به اينكه آيا يك مسلمان اثر را خلق كرده يا غيرمسلمان توجه كرده اند كه البته هر كدام از اين مسائل شبهه انگيزي فراواني دارند.»

وي افزود: «كساني كه با اين رويكرد به بررسي چيستي هنر مي پردازند، به دنبال طرح سؤالاتي همچون اينكه اثر هنري داراي كاركردهاي اسلامي خيال پردازي، مضمون پردازي و موضوع پردازي اسلامي است يا خير، هستند.»
نامورمطلق تأكيد كرد: «ما در دوره اوليه اين مباحث هستيم، اين بحث ها هنوز نظام مند نشده اند و اين وظيفه ما است كه بخش عظيمي از تاريخ هنر خود را كه هنر اسلامي است، مورد شناخت و بررسي قرار دهيم.»
در ادامه دكتر، مهرداد احمديان، آغاز تحول در تعريف هنر اسلامي را مربوط به قرن 19 دانست و گفت: «هم زمان با كاوش هايي كه مستشرقان در حوزه هاي فرهنگي شرق داشته اند، مفهوم هنر اسلامي شكل گرفت، بنابراين تعريف هنر اسلامي يك مفهوم مدرن است كه به موازات تأثير و گسترش مفاهيم در روش شناسي و تعاريف مدرنيته وارد حوزه علوم انساني شد.»
او گفت: «تا قبل از قرن نوزدهم فرهنگ جهان اسلام به دو بخش گاه شمارانه و جغرافيايي تقسيم مي شد. در ايران نيز بعد از دوره صفوي مفهوم هنر اسلامي شكل گرفت و رايج شد.»
دكتر احمديان يادآور شد: «برخلاف هنرهاي مسيحي، وجوه افتراق، تفاوت و تكثر هنرهايي كه در جهان اسلام وجود داشتند، خيلي بيشتر از وجوه شباهت آن ها است. همچنين هنرهاي اسلامي از وجه انتزاعي و تجريدي قوي تري نسبت به هنر مسيحي برخوردارند؛ بنابراين براي اينكه به لحاظ روش شناسي نتايج دقيق تري حاصل شود، بهتر است مبناي بحث را بر وجود افتراق و نيز مميز هنرهاي اسلامي در هر يك از قلمروهاي جهان اسلام بگذاريم.

مهناز شايسته فر، ديگر كارشناس حاضر در اين نشست با تأكيد بر اينكه هنر بخشي از فرهنگ است، گفت: «يكي از مسائلي كه مي تواند عامل قدرت بخش در برابر تهاجم هاي فرهنگي غربي با هدف يكسان سازي كردن باشد. فرهنگ جامعه است. بنابراين تقويت فرهنگ كشورهاي مسلمان در برابر فرهنگ غرب، از طريق تقويت هنر اسلامي ميسر مي شود.»
وي معنويت را مهم ترين ويژگي هنر اسلامي دانست و ادامه داد هنرمند مسلمان به ريسمان معنويت چنگ زده است و عقايد و تفكر خود را به آثارش نيز منتقل كرده است.
محمد خزايي نيز در تأييد سخنان شايسته فر تصريح كرد: «دو شاخصه مهم هنرمند مسلمان داشتن مهارت هنري و معرفت است و هنگامي كه اين دو در كنار هم قرار مي گيرند، اثر هنري خلق شده را هنر اسلامي مي ناميم.»
در ادامه اين نشست علي اصغر بياني نيز پيرامون موسيقي و جايگاه آن در قبل و بعد از دوره اسلامي گفت: «در قرون اوليه اسلام، هنرمندان به ناگاه متوجه شدند كه خصوصياتي كه پيش تر در چارچوب آن آثار هنري عرضه مي شد، ديگر پاسخگوي نيازهاي تفكر جديد نيت و با ورود اسلام به ايران، نسبت فواصل و ديگر مؤلفه هاي به وجود آورنده موسيقي متحول شد.
در پايان حبيب الله درخشاني نيز اظهار داشت: «به زعم من هنر اسلامي هنر تفسيري است، همچنين هنر اسلامي، جمع بين هنر تصويري و هنر گفتاري است. هنر اسلامي همچون شعر سعدي سهل الممتنع است؛ در نگاهي ابتدايي ساده است، اما اگر كسي بخواهد آن را خلق كند بسيار پيچيده و دشوار است.»
گفتني است، در پايان قرار شد از جلسات آينده در هر جلسه يكي از رويكردهاي زيباييشناسي، نشانهشناسي، جامعهشناسي، موضوعشناسي و مضمونشناسي مورد طرح قرار گيرند و از آن رويكرد به تعريف هنر اسلامي پرداخته شود و پس از اين سلسله سخنرانيها و نشستها به بررسي تركيبي و جمعبندي اقدام شود.