دومين گردهمايي آموزش هنرهاي سنتي با بررسي شيوههاي گذشته و كنوني و ارائه راهحل هايي در اين زمينه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر ، هادي نديمي، كارشناس هنرهاي سنتي در مراسم افتتاحيه كه شنبه، 22 ارديبهشت در تالار اجتماعات سازمان ميراثفرهنگي و گردشگري برگزار شد، مبناي هنرهاي سنتي را فضيلت اخلاقي و پاكي درون بيان كرد:«آنچه ما را صاحب يك هنر عميق ميكند، تلاش براين است كه معاني را به ميزاني كه ميتوانيم زنده كنيم. معاني هنرهاي سنتي فضيلت اخلاق، پاكي درون و تعادل است.»
مهرانگيز مظاهري، دبير علمي همايش نيز با اشاره به دانشگاههايي كه به تدريس هنرهاي سنتي ميپردازند، آموزش توسط آنها ابتداي راه برشمرد:«پس از انقلاب ايجاد رشتههاي هنرهاي سنتي در دانشگاه حركت سازندهاي براي رشد و توسعه اين هنرها داشته است ما آنطور كه بايد و شايد نتوانستيم، راه گذشتگان را درست ادامه دهيم.»

پس از سخنرانيهاي افتتاحيه عبدالمجيد شريفزاده، مدير گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر و رئيس پژوهشكده هنرهاي سنتي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بازگشت به ادبيات گذشته را در احيا و زندهنگه داشتن هنرهاي سنتي موثر دانست:« در آموزش هنرهاي سنتي بايد به ادبيات، جهانبيني و مباني نظري گذشته رجوع كرد تا براساس آن مباني عملي اين هنرها شكل بگيرد و بارور شود.»
حسن بلخاري، استاد فلسفه در بخش ديگري از اين گردهمايي با بيان اين مطلب كه رساله اخوانالصفا يكي از تاثيرگذارترين نهضتهاي علمي و فكري قرون اوليه در شكلگيري حكمت و فلسفه جهان اسلام است، به تعريف اين رساله از هنرمند پرداخت:«اگر هنر مدخلي براي ورود به عالم غيب نباشد، هنر نيست. آنها ميگويند جوهر موسيقي، روحاني است و شعر، خيال، و تخيل عالم ورود به عالم غيب هستند. از ديدگاه آنها، اين هنرها براي خشوع انفاس انساني و رقت قلب بوجود آمدهاند.»
همچنين ايرج نعيمايي، عضو گروه هنرهاي سنتي و موسيقي فرهنگستان هنر با مطرحكردن بحث اجازه شاگرد از استاد به بازگشت اين شيوه در دانشگاههاي جهان اشاره كرد:«رويكرد مراكز هنري جهان به سمت و سويي است كه اگر هنرجو بتواند از شخصي كه داراي محبوبيت اجتماعي است، تاييديه بگيرد، دانشگاهها او را به عنوان ترم پذيرفتهشده تلقي ميكنند و رويكرد آموزش به سمت و سوي هنرهاي سنتي ما بازگشته است.»
در پايان هم محسن محسني، پژوهشگر فرش يكي از اشكالات كارشناسي فرش را عدم تطبيق روشهاي سنتي با شيوههاي نوين ذكر كرد:«من هنوز سطح آموزشي بالايي در كشور نديدهام. بايد ارزيابي و فرششناسي با عملكرد و كاربرد آن هماهنگي داشته باشد. علاوه بر آشنايي با روشهاي سنتي بايد بر تطابق دانشگاهها با روشهاي سنتي توجه كرد.»
در دومين نشست اين هم انديشي نيز دكتر سوسن بياني، دكتر محمدمهدي هراتي، حسين ياوري، مهدي مكي نژاد، فاطمه اكبري و زهرا نژاد بهرام به ارائه مقاله خود پرداختند.
در بخش اول نشست، دكتر سوسن بياني با ارائه مقاله اي درباره «ضرورت شناخت سنگ هاي قيمتي و روش هاي آموزش آن» به موقعيت خاص جغرافيايي ايران كه موجب پيدايش سنگ هاي خاص شده است اشاره كرد: «امروزه مسئله آموزش در جواهرشناسي اهميت خاص دارد؛ چنانكه شاهد هستيم، شيوه هاي نوين درك كيفيت و شناخت احجار كريمه و انواع سنگ هاي گرانبها و نيمه گرانبها آموزش داده مي شوند. بنابراين جا دارد كه با شناسايي و بررسي اهميت و پيشينه جواهرسازي و نيز ارائه راهكارهاي نوين آموزشي بار ديگر شاهد احيا هنر جواهر شناسي در ايران باشيم.»

دكتر محمدمهدي هراتي نيز با ارائه مقاله اي در باب «شيوه استاد شاگردي در آموزش هنرهاي سنتي» به شرح رموز اين شيوه اشاره كرد: «آموزش استاد شاگردي برخوداري هنرمندان از اخلاق هنري و نفوذ معنوي و احترام به بزرگتر مرسوم است. حضور اين گونه آداب و رسوم و آيين ها در جوامع هنري ما خبر از برنامه ريزي غيرمستقيم و مستمر اين آموزش ها دارد كه بايد به احياي آن پرداخت.»
حسين ياوري استاد دانشگاه درباره جايگاه معنويت در آموزش هنرهاي سنتي به ايراد سخن پرداخت: «به مرور ايام اين نكته به اثبات رسيده كه در امر آموزش هنرهاي سنتي به مراتب بيش از انتقال فنون و مهارت هاي توليدي، سپارش معنويت اين هنرها به عنوان جوهره اصلي مطرح بوده و از اين رهگذر مرام، دينداري، حب وطن و تواضع و در نهايت نيل به معرفت شهودي و عشق به خدا به عنوان خالق زيبايي ها، بسيار مهم تر است.»
در اين مقاله با طرح مباحث بنيادين در زمينه ضرورت توجه به معنويت در هنرهاي سنتي، مقام و جايگاه راستين معنويت بررسي شد.
در بخش دوم هم انديشي آموزش هنرهاي سنتي، مهندس مهدي مكي نژاد درباره «مشق عملي،مشق نظري، به ارائه مقاله اي كوتاه پداخت: «در عالم خوشنويسي، اساس يادگيري و آموزش مبتني بر مشاقي است كه بر سه نوع بوده مشق نظري، قلمي و خيالي. در مشق قلمي شاگرد بر اساس آنچه استاد مي نويسد عمل مي كند اما مشق نظري بعد از گذراندن مقدمات است و آن مطالعه خط استاد است به منظور شناسايي هندسه پنهان و ظرايف و لطايف خط. اما در مشق خيالي كار هنرمند به اتمام مي رسد و شاگرد مي تواند داراي سبك و شيوه مخصوص به خود شود. اين مراحل تا به امروز در عالم خوشنويسي مرسوم بوده مي تواند الگويي مناسب براي آموزش هنرهاي سنتي نيز باشد.»
«آموزش هنرهاي سنتي، عرصه ظهور فرهنگ ديني در جامعه» عنوان مقاله بعدي نشست بود كه فاطمه اكبري استاد دانشگاه هنر تبريز آن را ارائه داد در اين مقاله به بررسي هدف آموزش هنرهاي سنتي اهميت جنبه هاي نظري و عملي آموزش در راستاي ظهور فرهنگ ديني در جامعه اشاره شد.

آخرين مقاله ارائه شده در اين نشست را زهرا نژاد بهرام استاديار علوم سياسي درباره بررسي نقش تلويزيون در آموزش هنرهاي سنتي ارائه داد.
وي با اشاره به نقش رسانه ها به خصوص رسانه اي چون تلويزيون در آموزش هنر سنتي گفت: «در كاركرد رسانه مي توان به بعد آموزشي آن توجه جدي تري نشان داد. رسانه يك فرصت است كه فرآيند آموزش چهره به چهره را در شكل مجازي آن نمايان مي كند و در بعد آموزش قابليت ارجاع منابع و روش ها را به ارمغان مي آورد. تبيين جايگاه رسانه در ابعاد اطلاع رساني، آموزشي و ارتباطي، فرآيندي است همه جانبه و رسانه هاي تصويري و شنيداري به دليل كسب موفقيت برتر در فراگيري و عام بودن جايگاه برجسته اي برخوردارند.»
در پايان نشست جلسه پرسش و پاسخ با حضور استادان و علاقه مندان برگزار شد.