نخستين مراسم يادبود بانو مهرانگيز مظاهري عصر روز چهار شنبه 16 مهر ماه، در فرهنگستان هنر برگزار شد.
نخستين مراسم يادبود بانو مهرانگيز مظاهري عصر روز چهار شنبه 16 مهر ماه، در فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، مراسم بزرگداشت دکتر مهرانگيز مظاهري پژوهشگر فرش و هنرهاي سنتي و عضو جاويد گروه تخصصي هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر با حضور دوستان، همکاران ، شاگردان و خانواده اين پژوهشگر فقيد، در سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد.
در ابتداي اين مراسم، حاج سيد جوادي، رئيس پژوهشكده هنر فرهنگستان هنر مرحوم مظاهري را بانويي بسيار فعال و پرشور دانست كه به دانشجويانش دلگرمي ميداد و اظهار داشت: دکتر مهرانگيز مظاهري از گلهاي بدون خار بستان روزگار بود. من در دهه ۶۰ در دانشگاه الزهرا(س) خدمت وي رسيدم و بعدها در جلسات بسياري او را ميديدم که با شور فراوان شرکت کرده و ديگران را راهنمايي ميکرد. بانو مظاهري اخلاق حسنهاي داشت و هر کسي که خبر درگذشت ايشان را شنيد، تأسف خورد که چنين استاد برجستهاي از بين ما رفته است.
او افزود: اميدوارم مسير تربيت انسانهايي مانند او همچنان ادامه پيدا کند. دكتر مظاهري کسي بود که اگر تقاضايي از طرف مراکز مختلف علمي، پژوهشي و هنري از او ميشد صادقانه پا پيش ميگذاشت؛ ما بايد پاسدار چنين شخصيتهايي باشيم و همگي ياد و نام ايشان را بزرگ بداريم.
در ادامه عليرضا اسماعيلي معاون پژوهشي فرهنگستان هنر درباره حوزههاي مختلف فعاليت دكتر مظاهري گفت: ايشان علاوه بر فعاليت در حوزه پژوهش، در زمينه هنر نيز فعاليتهايي داشت که خدمت مستمري به عرصههاي فرهنگي و هنري کشور بود.
وي افزود: دانشجويان و نزديکان خانم مظاهري، هميشه از ايشان به عنوان کسي ياد ميکنند که مشتاق خواندن و نوشتن بود. او براي شاگردانش دوست و مادري مهربان بود و از کمک به آنان دريغ نميکرد.
ايرج نعيمايي عضو وابسته فرهنگستان هنر و خوشنويس به تجليل از شخصيت علمي بانو مظاهري پرداخت و رفتن او را براي جامعه هنري بسيار زود دانست و ادامه داد: خدمات گسترده و شاخص دكتر مظاهري به دليل تعصب بيش از حدش به هنرهاي سنتي بود. ايشان وقت زيادي را براي تعليم و تحقيق درباره هنر ايران صرف کرد.
اين خوشنويس ادامه داد: من درکودکي گمان ميکردم مردان توانايي بيشتري نسبت به خانمها دارند غافل از اينکه اگر از نظر کمّي و در حوزه فعاليتهاي اجتماعي حضور زنان کمتر است، بايد آن را به حساب ناکافي بودن شرايط ظهور ايشان گذاشت.
وي افزود: ما در حوزه تاريخ هنر، کتاب جدي نداريم و کتابهايي درباره تاريخ هنر ايران بسيار محدود است و اين، از ضرورتهايي است که چندين بار در فرهنگستان درباره آن بحث کردهايم و مهرانگيز مظاهري از کساني بود که در اين مورد حساس بود و تحصيلاتش را با دقت انجام داد. او بارها گفته بود که من اماکن و ابنيه ايران را حداقل دوبار ديدهام نه فقط براي تماشا، بلکه براي فهم آنها.
يغمايي در پايان گفت: بانو مظاهري يكي از تاثير گذارترين پژوهشگران معاصر در تكامل فهم ما از هنر ايراني بود و بيشك جاي خالي ايشان در جامعه هنري تا مدت ها حس خواهد شد.
سخنران بعدي مراسم يار و ياور هميشگي دكتر مظاهري در گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر بود.
حسين ياوري درگذشت اين پژوهشگر بزرگ را بسيار ناگهاني و ناگوار دانست و ادامه داد: آشنايي من با او به دهه 70 و برگزاري يک نمايشگاه صنايع دستي در شيراز برميگردد. ما توانستيم در اين مدت از فضائل ايشان، کمال استفاده را ببريم. وقتي دکتر مظاهري درباره معماري اسلامي صحبت ميکرد، همه را تحت تأثير قرار ميداد. او متواضع، دوست، همراه، مسوول، عاشق ايران و مردم آن و الگويي براي همه ما بود.
وي درباره اشنايي با خانواده دكتر مظاهري ادامه داد: چند سال پس از به دست آوردن افتخار همکاري با ايشان، با مهندس يگانه همسر دکتر مظاهري آشنا شدم. ايشان هميشه با احترام از همسرشان ياد ميکردند و قدر و منزلتي بسياري براي ايشان قايل بودند و چنان عشقي به فرزندانشان داشتند که برايم شگفتانگيز بود.
او افزود: هر کاري که به او محول ميشد، به نحو اکمل انجام ميداد. خانم مظاهري تمام محدوديتهايي را که بهوجود آمده يا در ذهن ماست، درنورديد و ثابت کرد که يک زن مومن ايراني، هيچ محدوديتي براي علم و زندگي ندارد.
در ادامه اين مراسم، كليپي از زندگي، کارهاي پژوهشي و سخنان مهرانگيز مظاهري پخش شد. مظاهري در يکي از سخنرانيهايش گفت: غرب بايد هميشه از ايران بترسد، چون ايران هرگز مستعمره آن نبوده است.
بنابراين گزارش، محمدعلي رجبي مينياتوريست و عضو پيوسته فرهنگستان هنر در توصيف زنده ياد مظاهري گفت: همة توفيق ايشان در يک چيز بود. دکتر مظاهري ميگفت، من همة اين کارها را فقط براي رضاي خدا انجام ميدهم و از هيچکس توقعي ندارم. او براي امتياز کاري نکرد و خودش را در اين دنيا مورد قضاوت قرار نميداد. او از منظر حق به اين جهان مينگريست و طرفدار حق بود. اگر وظيفهاي را به انجام ميرساند، وظيفهاي در پيشگاه حق بود.
او براي دفاع از حريم علم و حريم پاک ايران سخن ميگفت. نه براي اينکه رزومهاي براي خود فراهم آورد. دکتر رجبي افزود: دوستان ما در دانشگاه الزهرا(س) شاهد بودند که خانم دكتر چقدر از فرصتهايش گذشت و مقالات علمي و پژوهشي ارائه نکرد و بر امتيازات چشم فروبست. ايشان در مقام يکي از بهترين استادان تاريخ و فرهنگ و هنر ايران، خدمت بسيار زيادي کرد. ما مجموعه آثار وي را با شاگردانش ميشناسيم.
اين عضو پيوسته فرهنگستان هنر اضافه کرد: متأسفانه فکر ميکنيم، هر آنچه درباره هنر و فرهنگ وجود دارد، در غرب است و چشمان را به آن طرف دوختهايم. در حالي که دانشمندان بزرگ ما تبار و اعتبار ما هستند. مظاهري هم کسي بود که همه توانش را در حوزه هنرهاي سنتي گذاشت و تبارشناسي کرد کاري که بايد، ادامه داشته باشد.
رجبي ادامه داد: دکتر مظاهري مظهر نامش «مهرانگيز» بود. با دوستان، شاگردان و مسوولان بهگونهاي با مهر رفتار ميکرد. حتي وقتي ما خسته ميشديم و نميتوانستيم حرفمان را به مسوولان بفهمانيم، او صبر و حوصله به خرج ميداد و ميگفت بايد تلاش کنيم تا با مسوولان درباره کاري که ميخواهيم انجام دهيم، حرف بزنيم.
ناهيد عبدي معاون پژوهشي پژوهشکده هنر نيز درخصوص شخصيت مسئوليت پذير زنده ياد مظاهري اظهار داشت: در متون کلاسيک، هدف مقاطع گوناگون تحصيلي را پرورش فرد به عنوان يک شهروند مفيد ذکر ميکنند. رفتار دلسوزانه، مهربان و بسيار مسئولانه ايشان در طول اين سالها چشمگير بود. خانم دكتر هميشه به مسئوليت پرورشي خود وقوف داشتند و فراتر از موضوع دانشکده و درس و کلاس، احساس مسئوليت ايشان در برخورد با مشکلات ديگران شايسته تحسين بود. دکتر مظاهري هرگز از کنار مشکلات ديگران به راحتي عبور نميکردند و اين کار برايشان هيچ توجيهي نداشت.
مهين سهرابي استاديار گروه هنرهاي سنتي دانشکده الزهرا (س) سخنران بعدي بود كه گفت: براي من مايه مباهات است که امروز براي يادبود و بزرگداشت مقام بانويي ارجمند و مردمي، در خدمت شما هستم و اميدوارم آنگونه که شايسته است از او ياد کنيم و حق ارزشهاي ماندگارش را بهجا آوريم.
خانم دکتر مظاهري تعبيري از کلمه ايثار و از خودگذشتگي را به نمايش ميگذاشت، او از عاطفه سرشار بود و گرماي اميدبخش وجودش در اين سردترين روزگاران، براي همکاران و دانشجويان بهترين پشتيبان بود و ما امروز به پاس قلب بزرگش و به پاس محبتهاي بيدريغش گردهم آمدهايم، اويي که عاشقانه سوخت تا گرمابخش وجود ما باشد و باهم بودن را به ما آموخت، مانند همين امروز که ما را گردهم آورده است.
آن بانوي بزرگ نه فقط در دانشگاه الزهرا که در ديگر دانشگاهها و مراکز علمي و فرهنگي نيز منشأ خير و برکات بوده است و براي اعتلاي اهداف والاي علمي و فرهنگي خدمات بسيار داشته. مانند: عضويت در انجمنهاي فرهنگي، نشريات، کانونهاي علمي، آموزش و پژوهش و مديريت كه اينها گوشهاي از همه آن چيزي بود که خداوند در وجودش نهاده بود و البته اين ذرهاي کبر و غرور برايش نياورده بود، که در عين وقار و متانت به اين نعمت خدادادي ميباليد و شاکر بود. از همه مهمتر آنکه، هرگز از زن بودن، و مادر و همسر بودناش غافل نميشد و رسالت همه جانبه داشت.
دكتر سهرابي سخنان خود را با اين جمله پايان برد كه: يادگارهاي او، سخنان شيرين و سنجيده، دغدغهها، اندوه و همياريهاي مغتنم او و خاطرههاي مهرباني و مودّت او را همکاران و دوستان و شاگردانش همواره با خود خواهند داشت.
در ادامه پروين پرتوي معاون پژوهشي دانشگاه هنر نيز متني را به اين شرح قرائت کرد: خانم دکتر مظاهري عزيزم، دوستي ما اگر چه چند صباحي بيش نپائيد؛ اما چنان عميق و اثرگذار گذشت و چنان اکسير جادويي مهرباني را به پيمانة ما ريخت که مُهر جاودانگي برخيال دل انگيزت زد. استاد گرانمايهاي که با فروتني بذر علم ميافشاند و معلمي را در معناي قدسي آن جامة عمل ميپوشاند.
چنان پرعطوفت بذر مهر ميافشاندي و طعم دلپذير حضورت را در کُنه جانها مينشاندي که گذشت ايام را هرگز ياراي آن نبود که خاطرة دل انگيز تو را از ذهن و جان ما بزدايد.
اکسير حضورت در ذرات جان ما نشسته و طنين صداي دل انگيزت به پهناي زندگي، ذهن خستة ما را آب پاشي ميکند.
عجب از بازي روزگار که خود را مسافر ميپنداشتم و هر بار که سعادت حضور، پيش ميآمد، وَهمِ آخرين ديدار، ذهنم را به بازي ميگرفت. شگفتا که تو رفتهاي و من ماندهام!
تو رفتهاي، اما ردپاي حضورت پررنگ و پرثمر، جانهاي ما را طراوت ميبخشد. تو هنوز هم مهرانگيزي! يادت همواره سبز٫
در انتهاي مراسم يكي از شاگران دكتر مظاهري به ذكر خاطرات خود و تعدادي از دوستان و همكلاسيهاي سابق از دكتر مظاهري پرداخت.
محسن طبيبزاده داييزاده همسر زندهياد مظاهري از طرف خانواده آن مرحوم از حضور تمام اساتيد، دوستان، هنرمندان و شاگردان دكتر مظاهري در مراسم تشكر و تقدير كرد.