استادان رسانهاي دو كتاب «ناوبري وب» و «نقطه» تاليف «حسين انتظامي» را در فرهنگستان هنر نقد و بررسي كردند.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اين نشست عصرچهارشنبه 18 مرداد با حضور «شهيدخت خوارزمي»، « يونس شكر خواه» ،«عبدالحسين لاله» و برخي اصحاب رسانه به همراه بهمن كاظمي ، معاون پژوهشي ، مسعود ناصري رييس موسسه صبا سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد.
« عبدالحسين لاله» رييس گروه چند رسانهاي فرهنگستان هنر، هدف از برگزاري اين جلسه را گشايش پنجرهاي براي فعاليتهاي چند رسانهاي در فرهنگستان هنردانست و اظهار داشت:« يكي از تكنولوژيهاي جديدي كه بسيار پر زحمت است ولي كاربرد آن در دنياي امروز بسيار فراگير شده، مسئله مولتي مديا يا چند رسانهاي است و براي بررسي پژوهشهايي كه تاكنون انجام شده نياز است تا به پژوهشهاي داخلي نظري كوتاه داشته باشيم. اين امر به ما كمك ميكند تا بتوانيم مسئوليتهاي خود را در عرصه تكنولوژي هنر نيز به خوبي ايفا نماييم و كتابهايي كه امروز از پژوهشگران ايراني نقد و بررسي ميشود ميتواند ما را در اين امر ياري نمايد.»
سپس «شهيندخت خوارزمي» پژوهشگر و استاد دانشگاه درباره كتاب «نقطه» حسين انتظامي اظهار داشت: «در اين كتاب به ارزشها و عناصري اشاره شده كه تا حال در هيچ كتابي شاهد آن نيستيم. يكي از ارزشهاي ياد شده شفافيت است كه متاسفانه كمبود آن در دنياي امروز بسيار ديده ميشود و دغدغه نويسنده را نيز تشكيل ميدهد.»
خوارزمي که تحقيقات و پژوهش هاي مختلفي را در زمينه توسعه در ايران انجام داده است، يکي ديگر از ديدگاههاي حاکم بر کتاب را ديدگاه نظري ذکر و عنوان کرد:«اگر فرصت کنيم ميشود از اين کتاب تئوريهايي درباره توسعه استخراج کرد.»
خوارزمي همچنين به وجود ديدگاه فهم مفاهيم اقتصاد خرد در اين کتاب اشاره کرده و گفت:«در اين اثر درکنار مفاهيم مديريتي و اقتصادي ديدگاه اخلاقي تجويزي ميبينيد که ازدل اين ديدگاه، يک منشور اخلاقي در ميآيد و اين بسيار ارزشمند است.»
اين مدرس دانشگاه گفت:«درباره تفاوت توسعه و «رشد کمي» صحبت کردهايم، ولي هرگز رشد کمي را آفت توسعه ندانستهايم. ميتوان از اين اثر مدلي براي مديريت رسانه استخراج کرد و اين نشان ميدهد که در کنار ديدگاه عملگرا نگاه کارشناسي هم وجود دارد.»
او اين کتاب را از معدود کتابهايي دانست که به راحتي خوانده ميشود و افزود:« اين اثر تنوع موضوعي دارد و مسائل مختلفي را از آسيبشناسي رسانه گرفته تا خبرنگاري و ارايه الگوهاي اجرايي، فني، دستورالعملها و.. را در بر ميگيرد، همين مساله هم باعث خوشخوان بودن اثر ميشود.»
خوارزمي گفت:«از نظر من ارزش کتاب «نقطه» در اين است که معرفت حرفهاي نويسنده را بيان ميکند. خاستگاه اصلي نظريه، تجربه است. اگر چند نفر در صنعت فولاد تجربههايشان را مستند کرده بودند به دانشي دسترسي داشتيم که در حوزه صنعت راهگشا بود. اين کتاب هر چند جنبه آکادميک ندارد اما معرفت حرفهاي بر آن حاکم است و از نظر مستندسازي و الگو دهي بسيارموفق است.»
خوارزمي به انتقال دانش و توسعه پايدار اشاره كرد و افزود:« يكي از مسائلي كه منجر به عدم انتقال دانش به ديگران ميشود ترس از دست دادن جايگاههاي اجتماعي است كه در اين كتاب نيز به آن به روشني پرداخته شده است.»
وي به الگو سازي و اشاعه الگوهايي كه در سازمانها بايد تبديل به فرهنگ شوند اشاره كرد و دانش را ابزار قدرت و دانايي را سطح متعاليتر از دانش برشمرد و افزود:« توسعه ارزشهاي فرهنگي در گرو مديريت دانايي است و بر اين اساس دانش ميبايست به دانايي و توانايي تبديل شود تا خاستگاه علم از تجربههاي پنهان به آشكار در زندگي حرفهاي تبديل شود و توليد دانش بومي يكي از موارد مهم و مطرح در اين مبحث به شمار ميرود و نويسنده كتاب به روشني ديدگاههاي عملي و كاربردي خود را در اين مسئله بيان داشته.»
خوارزمي رشد كمي را آفت توسعه شمرد و با طرح سه پرسش به اصطلاحات مطرح شده در اين كتاب پرداخت و عنوان كرد:« يكي از مشكلات در اين كتاب به نظر ميرسد دغدغه اصطلاحات و لغات است كه هيچ جايي ديگر در حوزه رسانه و ارتباطات اين واژهها ديده نميشود. بعضي از مباحثي كه مطرح شده همه ابعاد آن در نظر گرفته نشده به عنوان نمونه مسئله ادغام در سازمان به مزيت اشاره شده در صورتي كه ادغام يكي از پيچيدهترين پروژههاي تحول است و فقط بر مزيتها اشاره شده،ديگر آن كه پيش بيني افق اقتصادي در سال 1390 تا چه حد تحقق يافته و آخرين پرسش اين كه چرا عنوان مقاله افق اقتصادي در نظر گرفته شده و بلافاصله با پيش فرض ارائه شده است. »
«يونس شكرخواه» از ديگر سخنرانان اين نشست به نقد و بررسي كتاب « ناوبري وب» پرداخت و اظهار داشت:« كتابهايي كه در حوزه وب نوشته ميشود بيشتر جنبه آموزش دارند و براي نقد شدن به دنيا نميآيند. اين كتاب در نوع خود بسيار خوب است اما تحولات در حوزه «وب» آنقدر سريع اتفاق ميافتد كه امكان كتاب شدن را عملا مهيا نميكند.»
شکرخواه اين کتاب را حاوي نگاه توسعه گرايانه دانست و افزود: «انتظامي ايدهآلهايي را تعريف و بر طبق آن عمل ميکند.»
وي در همين زمينه ادامه داد:« شايد نقدي كه بر اين كتاب وارد است اين است كه اين كتاب فاقد رفرنس است، البته بايد متذكر شويم اين كتاب به نوبه خود كتاب اورژينالي است و بايد به مقالات آن به عنوان ايدئولوژي ارج نهاد.»
شکرخواه گفت:«ادبيات وب را وب يوزرها مينويسند نه آکادميسنها، آنها بعدا طبقهبندي ميکنند. در اين اتفاق کساني ميتوانند ادبياتش را توليد کنند که دستشان در کار است. در حقيقت تئوريها دير به فضاي وب ميرسد و آقاي انتظامي مديريت وب را نوشته نه يوزرها را.»
سردبيرسابق جام جم آنلاين گفت:«يادم ميآيد وقتي ايشان ميخواست سايت روزنامهاي جام جم را راه بيندازد ازمن دعوت کرد ومن درجلسه مذاکره از برخورد پراگماتيسي ايشان تعجب کردم. دست آخرهم به من گفتند که ما به يکديگر احتياج داريم، تو ايدهاي انجام اين کار را داري و ما انگيزه و زير ساخت آن را. اين جمله در واقع باعث شد کارم را آغاز کنم.»
اين روزنامه نگار افزود:«اين مدير آنقدر پروتکل به تو ميدهد که هر قدمي بر ميداري به پروتکل ديگري از او برخورد ميکني، من به هر کس توصيه نميکنم که با او کار کند، چون با ذهن مهندسي و رياضي که دارد همه چيز را مديريت مي کند و رعايت همه اين مسائل براي عدهاي شايد سخت باشد.»
شکرخواه افزود: «حالا چنين فردي آمده است در يک کتاب Mind Map روي ميز گذاشته است، و اين Mind Map را با لباس تصوير پوشانده که هرچند عجولانه است اما اين کار او به سالادي مي ماند که همه اجزايش خوشمزه است »
شکرخواه پيشنهاد کرد:« اگر دکتر انتظامي Mind Map و گرافهاي عنکبوتي آن را در وب بگذارد و آن را با مشارکت خوانندگان به سمت پروژه گروهي ببرد اين کتاب کاملتر مي شود.» اوافزود:« بايد از انتظامي که تجربه راهاندازي يک روزنامه اينترنتي را دارد تشکر کنيم؛ زيرا سايت او و همکاراش(خبرآنلاين) در هفت روز هفته 24 ساعته خبر ارسال ميکند که تجربه بزرگي به شمار ميآيد و آن Mind Map را با تجاربي که کسب ميکنند به يک mind concept تبديل خواهند کرد.»
شكرخواه اساسا فضاي وب را از فضاي دانشگاهي و حرفهاي رسانهاي دور دانست و افزود:« كار در فضاي وب بسيار متفاوت از فضاي دانشگاهي است که اگر نبود تعداد وب سايتهاي ما از تعداد انگشتان دست بيشتر ميشد و فضاي رسانهاي در کشور ما به دست چند سايت سياسي با پشتوانه افراد سياسي نميافتاد. ما در کشور الان روزنامههايي داريم که ميتوانند وبسايتهاي خوبي داشته باشند اما باوري به آن ندارند و حتي در برابر اين فضا گارد هم ميگيرند و خب در اين فضا بودن اين کتاب بسيار گرانقدر است.»
در ادامه اين نشست، نويسنده دوكتاب «ناوبري وب» و «نقطه» در سخناني اظهار داشت:« معتقدم که رسانه امروزه يک صنعت است و صنعت بخشي از اقتصاد که در آن موضوعي مثل ارزش افزوده خود را به روشني نشان ميدهد و لذا معتقدم که بايد براي رسانه ارزش اقتصادي قائل بود و براي ايجاد آن طرح اقتصاي داشت و آن را متکي به حمايت از سوي نهادي ندانست. به همين دليل مخالف سيستم يارانهاي هستم زيرا معتقدم حمايت دولت به معناي پرداخت اعانه نيست بلكه بستر ساز و زمينه ساز فعاليتهاي رسانهاي است.»
انتظامي در همين زمينه ادامه داد: « اصليترين وظايف دولت شفافيت، مقررات سازي و سياست گذاري در زمينه حمايت از مطبوعات است و در اين امر بايد زيرساختهاي رسانهها فراهم شود، مدير يك رسانه لزوما يك روزنامه نگار برجسته نيست كه اگر باشد بهتر است اما بايد داراي مجموعه تجربيات در حوزه رسانه باشد.»
مدير مسئول سابق روزنامههاي همشهري و جام جم پرهيز از نگاه شابلوني در مطبوعات را يكي از دغدغههاي اصلي خود شمرد و ادامه داد:« با نگاه شابلوني نميتوان با مطبوعات مواجه شد و آنرا مديريت کرد. يکي از شاخصهاي مديريت درک اقتضائات آن است. اين دو كتاب مبتني بر تجربياتم در رسانههاست كه بر اصول شفافيت مستندسازي شده است.»
انتظامي به اين موضوع اشاره کرد که دادن مسوليت انتشار خبر به فردي بيتجربه در فضاي وب بسيار خطرناک است و يادآور شد که بايد به افراد به ميزان دانش و مهارتشان مسوليت داد.نويسنده كتاب نقطه در همين زمينه افزود:« از ديگر دغدغههايم ورود سياسيون به كار رسانهاي است زيرا با رمانهاي اهالي سياست نميشود رسانه را گرداند و بايد بپذيريم كه رسانه قواعد خود را دارد.»
انتظامي در پاسخ به پرسشهاي خوارزمي گفت در آن مقاله پيش بيني کرده بودم تيراژکل مطبوعات به دليل مضيقههاي اقتصادي پايين ميآيد و متاسفانه اين پيشبيني درست از آب درآمد؛ چرا که بسياري از روزنامهها در حال حاضراگرچه ظاهرا انتشار مي يابند ولي با تيراژ پايين منتشر ميشوند.» او در پاسخ به ديگر سوال دکتر خوارزمي گفت جنس جنگ نرم و سخت يکي نيست ولذانبايد فرماندهي جنگ نرم را به کساني بدهيم که کارشان جنگ سخت بوده است.»
انتظامي در ادامه به موضوع رنکينگ در رسانهها اشاره کرد و گفت: «ما در همه حوزهها رنکينگ داشته و آن را پذيرفتهايم اما در رسانهها هنوز اين موضوع را باور نداريم. بسياري از اتفاقات حوزه رسانه به دليل اين است که ما يک لشکر را به يک گروهبان سپردهايم و اين مشکل تنها با رنکينگ حل ميشود.»
او تاکيد کرد:«بسياري از کساني که از فدرت نرم وجنگ سايبر حرف ميزنند اگر از آنها بخواهيم که سايبر را به انگليسي بنويسند با اس آي خواهد نوشت! جنگ سايبر و قدرت نرم حوزههايي است که کساني بايد عهدهدار آن شوند که در اين حوزه تجربه دارند.»
وي به سواد رسانهاي خبرنگاران اشاره كرد و ادامه داد: «حوزه رسانه در کشور ما امروزه حوزه بيسوادي است. بسياري از خبرنگاران در کشور ما با زبانهاي خارجي ارتباط ندارند و بر آن مسلط نيستند. اگر قرار است جنگ رسانهاي شکل بگيرد و در آن حضوري فعال داشته باشم بايد کار در رسانهها را نيروهايي بر عهده بگيرند که باسواد هستند.»
در اين نشست «محمد سلطاني فر»، « نصرالله جهانگرد»، «حسن نمكدوست»،« عبدالله ذاكر» و «ابراهيم جعفري» از ديگر استادان حوزه رسانه نيز حضور داشتند.
براي ديدن تصاوير بيشتر
اينجـا كليك كنيد.